تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,525 |
تعداد مقالات | 70,433 |
تعداد مشاهده مقاله | 123,981,003 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,105,066 |
مکتب اصفهان در شهرسازی | ||
هنرهای زیبا | ||
مقاله 6، دوره 3، شماره 0 - شماره پیاپی 995، فروردین 1377 اصل مقاله (836.22 K) | ||
نویسنده | ||
دکتر سید محسن حبیبی* | ||
چکیده | ||
تشکیل دولت صفوی در قرن دهم هجری (17 میلادی) سبب می گردد تا حیات عقلی شیعی به اوج خود رسد، تشیع اثنی عشری به هویت سیاسی و فرهنگی مستقلی دست یابد و این هویت و شخصیت را به عنوان خمیرمایه فرهنگی همه شئون زندگی پس از خود قرار دهد و زمینه را برای شکفتن آراء حکمی اشراقی ، فلسفی و عملی مهیا سازد. این حکمت در سراسر عصر صفوی در عراق، سوریه و هندوستان ، که پیوندهای بسیار نزدیک با ایران داشتند، رواج یافت اجمالاً مکتب اصفهان نامیده می شود. مرکز این حکمت نه تنها اصفهان پایتخت صفویان بلکه شهرهایی چون شیراز، کاشان، قزوین و تیریز بوده است. استقرار دولت صفوی در اصفهان فرصتی است که این دولت آرمانشهر خود را بر مبنای آراءحکمی و فلسفی بنیان گذارد و به شهر چون نماد و تجسم و تجسد کالبدی فضایی این مفاهیم بنگرد. برنامه ریزی ، طراحی و اجرای شار جدید اصفهان به مدت 25 سال، بیانی روشن از این نمادگرایی و سازماندهی فضایی است. این بیان فضایی و نمادگرایی آن چنان محکم ، روشن و ظریف است که بی هیچ تردیدی در زمینه هنر شهرسازی مکتبی را پایه می گذارد که بنا به خاستگاه حکمی و فلسفی اش می توان مکتب اصفهان در شهرسازی نامیدش. و آن کس که شاید در شهرسازی چنین مکتبی را پایه نهاد کسی دیگر نبود جز شیخ بهاءالدین عاملی(شیخ بهائی) که بر آن شد تا سایه ناکجاآبادهای اساطیری ، مذهبی و فلسفی را بر زمین نقش زند و چون از پایه گذاران مکتب اصفهان در حکمت و فلسفه بود، در شهر نیز بر آن شد تا بحث آن را با منطق آغاز کند و با مفاهیمی عارفانه در پرتو تجدید و اشراق عقل بر پایش سازد. این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کان را نام نیست ای خوش آن کو یابد از توفیق بهر کاورد رو سوی ایت بی نام شهر | ||
عنوان مقاله [English] | ||
- | ||
چکیده [English] | ||
The establishment of the Safavite state in the 17th century made the Shi'ite intellectual life reach at its peak, so that twelve-Immamis sect of shi'ite belief gained an independent political and cultural identity; an identity and character which were bound to be the cultural essence of all aspects of shi'ite life thereafter and provided gounds for blossoming of intuitive. Philosophical and practical ideas. This wisdom, which spreaded throughout the safavite era in the countries uhich had close relations with Iran namely, Iraq, syria and India, has been called "Isfahan school". And the Center of it were in addition to Isfahan-which was' tradiliorally the capital city of the Safavite shiraz, Kashan, Qazvin and Tabriz. The establislment of the safavite state in Isfahan provided an opportunity for it to constitute its uotopia on the basis of philosophical and incorporeal ideas; the utopia ahich regarded the city as symbol, materialization and spatial realization of such idias and corcepts, as planning, design and construction sehemes of Isfahan during a 25-year period is a clear expression of this symbolism and spatial Organization. And it is so solid, clear and elegant that establishes a sclool of thought in the field of city design and planning to be named as "Isfahan school", due to its philosophicol and incorporeal origins. The person who foundid that school, was Sheik Baha' oddin Ameli (Sheik Baha'ei) who had the innitiative to imprint the shadow of mythological, religious and philosophical utopias on the gound. And, since the sheik was among the founders of "Isfahan school" in philosophy, decided to erect the city on the basis of logics discourses, aided by mystic concepts and enriched in the light of Catharsis and intuition. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,729 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 5,070 |