مقاله حاضر بهدنبال بررسی ایدئولوژی جریان داعش و دلایل تاریخی و اجتماعی گرایش به آن است. روش تحقیق عبارت است از مطالعه اسنادی و تحلیل متن، بدین صورت که متون 11 شماره نشریه آنلاین داعش (دابق) مورد تحلیل قرار گرفت و ایدئولوژی این جریان از آن استخراج شد. سپس با استفاده از مفاهیم بنیادی و ایدئولوژی داعش و در چارچوب مبانی نظری موعودگرایی، دلایل اجتماعی و تاریخی گرایش به این گروهک تروریستی استنتاج گردید. از جمله مهمترین مفاهیم بنیادی ایدئولوژی داعش میتوان به مفاهیم هجرت، جهاد، دعوت، خلافت اسلامی، بیعت، شهادت، امامت و آخرالزمان اشاره کرد. سرکردگان داعش با استفاده از مفاهیم مذکور، پیروان خود را به هجرت از سرزمینهای خود و جهاد برای تشکیل خلافت اسلامی دعوت میکنند. آنها با وعده تشکیل حکومت و خلافت اسلامی توانستهاند آیندهای روشن برای مردم ستمدیده جهان ترسیم کنند و از طریق نیاز مردم به منجی و موعودگرایی، آنها را به سوی خود جذب نمایند. داعش همچنین بهلحاظ تاریخی در امتداد جریان بنیادگرایی اسلامی و سلفیگری قرار دارد.
The ideology of Da، ish (ISIS) and historical-sociological origins of inclination to it
نویسندگان [English]
yones Nourbakhsh1؛ mansoor mahdizadeh2
چکیده [English]
This article scrutinizes the ideology of Daish and historical-sociological reasons of inclination to it. The research method is documental study and text analysis. So, the texts of eleven magazines of Daish’s online (DABIQ) are analyzed and have been tried to extract the ideology of Daish. Then, in the theoretical framework of millenarianism and by using basic concepts and ideology of Daish, the historical and sociological origins of inclination to this terroristic group are studied. Among basic concepts of ideology of Daish, are Hejira, Jihād, Da’wah, Islamic khilāfah (caliphate, succession), Bay’āt (allegiance), Shahādah (martyr), Imāmah and Akhar Alzaman (End of the World). By using these concepts, the commanders of Daish invite their followers to emigrate from their lands and attend in Jihād for establishment of the Islamic government. They describe and pretend a bright future for oppressed people of the world and by abusing their thirst to savior and millenarianism attract them to Daish. It should be noted thatDaish is along Islamic fundamentalism and Salafism.
عدالتنژاد، سعید. (1393). درباره وجود تفاوت و تشابه سلفیگرایی کلاسیک و نوسلفیگرایی. مهرنامه. تهران. سال 5. شماره 37 . صص 99-100.
علیزاده، مهدی. (1387). در انتظار ققنوس؛ کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدیباوری. انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
غروبی، نرگس؛ هوشمند، مصطفی؛ احمدیان هروی، لادن (1393). دولت اسلامی در بیان دولت اسلامی. گاهنامه علمی- تخصصی سره. انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران. شماره 6.
غفاری هشجین، زاهد؛ علیزاده سیلاب، قدسی (1393). مؤلفههای فرهنگ سیاسی جریان سلفی- تکفیری؛ مطالعه موردی داعش. فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام. سال سوم. شماره 11.
فقیهی، علیاصغر. (1366). وهابیان. چاپ سوم. تهران: صبا.
همیلتون، ملکم. (1387). جامعهشناسی دین. ترجمه محسن ثلاثی. چاپ اول. تهران: نشر ثالث.
Abi-Habib. (2014). Die Christen in Syrien ziehen in die Schlacht. Die Welt. Retrieved 2 September.
Berler, chip. (2004). Christian Identity: The Apocalyptic Style. Political Religion. Palingenesis and Neo-Fascism. Totalitarian Movements & Political Religions. 1469-0764. Vol.5, Iss.3; p. 469-506.
Brown, Michael F (1991). Beyond Resistance: A Comparative Study of Utopian Renewal in Amazonia. Ethnohistory: the property of Duke University Press.
Dabiq. issu 1. (1435). the return of the Khalafah. Ramadan.
Dabiq. issu 2. (1435). the Flood. Ramadan.
Dabiq. issu 3. (1435). A Call to Hijrah. Shaval.
Dabiq. issu 4. (1435). the Faild Crusade. Dhul-Hijrah.
Dabiq. issu 5. (1436). Removing and Expanding. Muharram.
Dabiq. issu 6. (1436). Al-Qaidah of Wazirestan. Rabi- Al-Awwal.
Dabiq. issu 7. (1436). From Hypocricy to Apostasy. Rabi- Al-Akhar.