خاقانی اصفهانی, مهدی, حاجی ده آبادی, محمدعلی. (1395). تنش میان قرائت ایدئولوژیک از فقه جزایی با مقاصد عدالت کیفری اسلامی مانعی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانیِ «سیاست جنایی». , 12(3), 537-578. doi: 10.22059/jorr.2016.59924
مهدی خاقانی اصفهانی; محمدعلی حاجی ده آبادی. "تنش میان قرائت ایدئولوژیک از فقه جزایی با مقاصد عدالت کیفری اسلامی مانعی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانیِ «سیاست جنایی»". , 12, 3, 1395, 537-578. doi: 10.22059/jorr.2016.59924
خاقانی اصفهانی, مهدی, حاجی ده آبادی, محمدعلی. (1395). 'تنش میان قرائت ایدئولوژیک از فقه جزایی با مقاصد عدالت کیفری اسلامی مانعی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانیِ «سیاست جنایی»', , 12(3), pp. 537-578. doi: 10.22059/jorr.2016.59924
خاقانی اصفهانی, مهدی, حاجی ده آبادی, محمدعلی. تنش میان قرائت ایدئولوژیک از فقه جزایی با مقاصد عدالت کیفری اسلامی مانعی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانیِ «سیاست جنایی». , 1395; 12(3): 537-578. doi: 10.22059/jorr.2016.59924
تنش میان قرائت ایدئولوژیک از فقه جزایی با مقاصد عدالت کیفری اسلامی مانعی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانیِ «سیاست جنایی»
1استادیار گروه حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه حضرت معصومه(ع)
2دانشیار گروه حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه قم
چکیده
سیاست جنایی، منظومهای میانرشتهای و متشکل از چندین نظام تعاملگرِ ملی - حکومتی است که در مورد جرایم و انحرافات خطیر چارهجویی میکند و مدیریت عدالت کیفری را از رهگذر تنظیم روابط علوم جزایی و کنشگران نظام عدالت کیفری در عرصۀ نظری و میدانی بر عهده دارد. عدالت کیفری، از راهبردیترین سطوح قدرت نرم هر نظام حاکمیتی محسوب میشود و ضعف در تدوین و پایش سامانۀ ملی سیاست جنایی، بحران کارایی و چه بسا بحران مشروعیت را متوجه آن نظام میکند. سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران، نقاط قوت و ضعف پرشماری دارد که از میان نقاط ضعف آن، نسنجیدگی راهبرد کلانی است که بر غالب تصمیمات تقنینی و قضایی و اجراییِ نهادهای حقوقیِ کشور حاکم است.
این مقاله، با روش تحلیلی، پس از مرور اهمیت بومیسازی سیاست جنایی، جلوههایی از بحران بومی نبودنِ سیاست جنایی جمهوری اسلامی را توصیف و تحلیل میکند. آنگاه بهطور خاص، تکوین و نضج جریانهای عقلگریز در رویکرد سنتی به فقه جزایی را بررسی خواهد کرد و صدمهای که این جریانها به نظام کیفری ایران در وصول به مقاصد کلان و غاییِ عدالت کیفری وارد کردهاند را بازبینی میکند. در مقابل، راهکارهایی برای تقویت جریان رقیب ارائه دادهایم که ظرفیتهای فقهی و حقوقیِ موجود در مسیر بومیسازیِ سیاست جنایی با محوریت فقه جزایی اسلام را نشان میدهد؛ تا بخشی از طرح کلانِ الگوی اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت را در قلمرو نظام سیاست جنایی تأمین کند.
The Conflict between Ideological Interpretation of Penal Jurisprudence and Objectives of Islamic Criminal Justice: an Obstacle Impeding Development of the Islamic-Iranian Criminal Policy
نویسندگان [English]
Mahdi Khaghani Esfahani1؛ Mohamad Ali Hajidehabadi2
1Research Assistant Professor of Criminal Law and Criminology
2Assistant Professor of Criminal Law and Criminology, University of Qom, Iran
چکیده [English]
Criminal policy is an interdisciplinary system consisting of several interactive nation-state subsystems that attempt to address serious crimes and deviances by managing criminal justice through organizing the relationships between criminal science and actors within the criminal justice system in both theoretical and practical settings. As an important element at the most strategic level of soft power for any system of governance, criminal justice requires particular attention since any inefficiency in development and monitoring of the national criminal policy system may lead to crisis of efficiency crisis or even legitimacy crisis of a regime. Despite its several strengths, criminal policy of the Islamic Republic of Iran suffer from a number of weaknesses including strategies developed at macro level to govern legislative, judicial, and executive decisions made by legal authorities in the country.
By reviewing the significance of localization of criminal policy, the present study draws on an analytical approach to describe instances that indicate a crisis resulting from lack of a localized criminal policy in the Islamic Republic of Iran. In particular, it examines the process of formation and development of anti-rationalist approaches to penal jurisprudence through a scrutiny of how such approaches hindered realization of ultimate goals in terms of criminal justice at the macro level of the Iranian criminal system. On the other hand, a number of approaches are proposed to strengthen the opposite view that draws on the legal capacities of Islamic jurisprudence to localize a criminal policy centered on Islamic penal jurisprudence and to partially meet the requirements in development of an Islamic-Iranian progress model within the realm of criminal policy system.
کلیدواژهها [English]
Islamic-Iranian Model of Progress, Localized Criminal Policy, Penal Jurisprudence, Anti-Rationalism, Theory and Letter of Law
السدلان، صالحبن غانم (1997). وجوب تطبیق الشریعه الإسلامیه فی کل عصر، الریاض: دار بلنسیه للنشر و التوزیع.
برنجکار، رضا (1374). اهمیت عقل و تعارض عقل و وحی، نقد و نظر، شمارۀ 3 و 4: 184 – 204.
بنحلاق، وائل (1388). تاریخ تئوریهای حقوقی اسلامی، ترجمۀ محمد راسخ، چاپ دوم، تهران: نشر نی.
بنعبدالحمید، عبدالوهاببن أحمد (1419ق). القواعد و الضوابط الفقهیة فی کتاب الأم للإمام الشافعی جمعاً و ترتیباً و دراسه، الریاض، رسالة ماجستیر بکلیة الشریعة بجامعة الإمام محمدبن سعود الإسلامیة.
بنکبیر، محمد آشر (1425ق). دلیل الإستحسان و حجیته؛ دراسة تطبیقیة فی فقه المعاملات، رساله دکتوراه فی اصول الفقه، المکة المکرمة: جامعه أم القری، کلیة الشریعة و الدراسات الإسلامیة.
پالیزبان، محسن (1387). رویکردهای متفاوت نسبت به جمهوریت و اسلامیت در ج.ا.ا.، فصلنامۀ سیاست (دانشگاه تهران)، دورۀ 39، شمارۀ 3: 113 – 130.
توحیدفام، محمد و مرضیه حسینیان (1388). فراسوی کنش و ساختار (تلفیق کنش و ساختار در اندیشۀ گیدنز، بوردیو و هابرماس)، تهران: نشر گام نو.
جهانبگلو، رامین (1388). موج چهارم، چاپ ششم، تهران: نشر نی.
حاجیدهآبادی، محمد علی و مهدی خاقانی اصفهانی (1392). نقد رویکردهای موجود در حوزۀ سیاست جنایی اسلامی با تأکید بر اقتضائات توسعۀ نظریهپردازی علم دینی بومی در ایران، فقه و مبانی حقوق اسلامی، دورۀ 46، شمارۀ 1: 29 – 53.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1392). بومیسازی سیاست جنایی با تأکید بر نقد اهمّ مدلهای غربی و گفتمانهای فقهیِ سیاست جنایی اسلامی، مجلۀ حقوقی دادگستری، شمارۀ 82: 65 – 90.
حسینی، سید محمد (1380). منطقۀ کنترلشدۀ رفتاری در سیاست جنایی اسلام، فصلنامۀ حقوق (دانشگاه تهران)، شمارۀ 52: 57 – 92.
حکمتنیا، محمود (1384). بومیسازی نهادهای حقوقی با رویکرد اسلامی، فقه و حقوق، شمارۀ 7: 61 – 77.
خرمشاد، محمد باقر و علی آدمی (1388). انقلاب اسلامی، انقلاب تمدنساز؛ دانشگاهایرانی، دانشگاه تمدنساز، تحقیقات فرهنگی، شمارۀ 6: 161 – 188.
خلیلی، اسماعیل (1388). علوم انسانی نوین در ایران، در: درآمدی بر علوم انسانی انتقادی، تهران: پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
خوئینی، غفور (1386). مفاهیم حقوقی و ادراکات اعتباری، حقوق و علوم سیاسی، شمارۀ 3: 77 – 96.
رهامی، محسن (1382). تحول و تعدیل مجازاتها در نظام کیفری جمهوری اسلامی ایران، حقوق خصوصی، دورۀ 1، شمارۀ 4: 5 – 24.
زرینکوب، عبدالحسین (1364). فرار از مدرسه، چاپ سوم، تهران: امیرکبیر.
شکاری، روشنعلی و زهره افشاری قوچانی (1391). اثبات حکم شرع با حکم عقل و بررسی مصادیق آن، فصلنامۀ حقوق (دانشگاه تهران)، دورۀ 42، شمارۀ 2: 167 – 185.
شهابی، مهدی (1390)، فرایند اجتماعی شدن حقوق و تأثیر آن بر نظام حقوقی، فصلنامۀ حقوق (دانشگاه تهران)، دورۀ 41، شمارۀ 1: 259 – 277.
صادقی، ابراهیم (1391). بررسی رویکرد مخالفان علم بومی، در: مجموعه مقالات همایش تحول در علوم انسانی، تهران، انتشارات کتاب فردا.
ضیایی، سید عبدالحمید (1390). در غیاب عقل، تهران: نشر فکرآذین.
عزتی، ابوالفضل (1375). بررسی تطبیقی نقش عقل در نظام حقوقی غرب و اسلام، نامۀ مفید، شمارۀ 6: 123 – 144.
عماره، محمد (1980). الاسلام و السلطه الدینیه، بیروت: مؤسسة الدراسات و النشر.
محمدپور دهکردی، سیما اکبریان و رضا اعوانی (1388). جایگاه عقل و وحی در هندسۀ معرفت بشری، معرفت فلسفی، دورۀ 6، شمارۀ 4: 37 – 66.
موصللی، احمد و لوؤی صافی (1388). ریشههای بحران روشنفکری در جامعۀ عربی، ترجمۀ پرویز آزادی، تهران: پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
نعمان، جغیم (2005). دراسة تحلیلیة لمفهوم الاستحسان فی المذهب الحنفی: بین مرحلتی التأسیس و التدوین، مجلة الإسلام فی آسیا، المجلد الثانی، العدد 2.
هورکهایمر، ماکس (1390). عقل علیه عقل؛ ملاحظاتی در باب روشنگری، ترجمۀ یوسف اباذری و مراد فرهادپور، ارغنون، شمارۀ 15: 169 – 180.
یزدانی مقدم، محمد رضا (1388). مردمسالاری دینی در پرتو نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، حکومت اسلامی، شمارۀ 51: 132 – 154.
یزدانی، محمد مهدی و همکاران (1391). گونههای کاربرد قیاس در فقه شیعه بر اساس کتاب جواهرالکلام، مطالعات اسلامی، فقه و اصول، سال چهل و چهارم، شمارۀ پیاپی 1/88: 151 – 168.
یزدانیان، علیرضا (1389). قلمرو فقه در حقوق موضوعۀ ایران، پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، سال دهم، شمارۀ 2: 77 – 92.
Al-Raysuni, Ahmad. (2006). Ibn Ashur Treatise on Maqsid al-Shari’ah, Imam al-Shatibi’s Theory of the Higher Objectives and Intents of Islamic Law, London & Washington: International Institute of Islamic Thought.
Brown, Daniel (1996). Rethinking Tradition in Modern Islamic Thought, Cambridge University Press.
Dutta, Mohan J. (2011). Communicating Social Change; Structure, Culture and Agency, New York: Routledge.
Makdisi, G., (1962). Ash’ari and the Ash’arites in Islamic Religious History, Studia Islamica.
Newburn, T. (2007). Introduction to Criminology & Criminal Justice, Routledge & Willan Publishing.
Plant, R. (2003). Plotics, Theology and History, Cambridge: Cambridge University Press.
Scribner, J & Fusarelli, L. (1996) Rethinking the Nexus between Religion and Political Culture, Education and Urban Society, Vol. 28, No. 3.
Teddlie, C. & A. Tashakkori. (2003). Major Issues and Controversies in the Use of Mixed Methods in the Social and Behavioral Sciences. In Tashakkori, A., & C. Teddlie (Eds.), Handbook of Mixed Methods in Social and Behavioral Research. Thousand Oaks, CA: Sage Publications.