تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,097,987 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,205,560 |
بازگشت قرائت فدیهای و سیاستزدایی از رخداد کربلا مطالعه تفسیرهای فدیهای از رخداد کربلا در ایران پساانقلاب | ||
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق) | ||
مقاله 7، دوره 23، شماره 2 - شماره پیاپی 23، اسفند 1395، صفحه 453-481 اصل مقاله (609.48 K) | ||
نوع مقاله: علمی وپزوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jsr.2017.61392 | ||
نویسندگان | ||
سارا شریعتی مزینانی1؛ علی قاسمی* 2 | ||
1استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران | ||
2کارشناس ارشد جامعهشناسی، دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران | ||
چکیده | ||
تفسیر فدیهای از رخداد کربلا که اجمالاً مبتنی بر این ایده است که امام حسین (ع) در عالم میثاق پذیرفت شهادتش کفّارۀ گناهان شیعیان و مایۀ «نجاتِ» آنها باشد، پس از انقلاب اسلامی مجدداً در سپهر گفتمانی ایران ظهور کرده است. این قرائت از شهادت امام حسین (ع) که نخستین بار در دورۀ قاجار توسط برخی روحانیون شیعی صورتبندی شد، در ادوار گذشته بخصوص مقارن با نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی، از جانب قرائتهای سیاسی از رخداد کربلا مورد انتقاد قرار گرفته بود، هرچند دستکم به گواه همین انتقادات در میان عامۀ شیعیان از مقبولیت نسبی برخوردار بوده است. به نظر میرسد بروز تحولات کمسابقه در شکل دینداری در دو دهۀ اخیر و همچنین دگرگونیهایی در گفتمان سیاسی مسلط در ایران مؤید وجود پیوندهایی میان این تحولات و ظهور مجدّد نظریۀ شهادت فدیهای است. مقالۀ حاضر بر آن است که تفسیرهای فدیهای جدید در ایران عموماً گرایش به «سیاستزدایی» از فهم رخداد کربلا و نادیده گرفتن واقعیت اجتماعی نمادها و ایدههای دینی داشته و مبتنی بر برداشتی «فردگرایانه» از دین و حیات دینی بودهاند. بنابر ادّعای این پژوهش، گرایش مذکور در تفسیرهای فدیهای، مرتبط با روند رو به رشد «فردگرایی دینی» و تعدیلاتی است که اشکال سنتی حیات دینی در ایران را به سوی نوعی نوپراگماتیسم دینی یا «دینداری اقتضایی» سوق دادهاند. از سوی دیگر تحول گفتمان سیاسی در ایران که به اقتضای ورود به دوران «تثبیت» نظام جمهوری اسلامی و آغاز دوران «پساانقلابی» رخ داد، راه را برای فاصلهگیری بخشی از جریان روشنفکری از قرائت سیاسی از رخداد کربلا هموار نموده است. | ||
کلیدواژهها | ||
تفسیر فدیهای؛ رخداد کربلا؛ شهادت امام حسین (ع)؛ سیاستزدایی؛ فردگرایی؛ شکلهای جدید دینورزی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Recurrence of the Ransom interpretation and depoliticizing the event of Karbala; Study of the ransom theories of the event of Karbala in post-revolutionary Iran | ||
نویسندگان [English] | ||
Sara Shariati Mazinani1؛ Ali Ghasemi2 | ||
چکیده [English] | ||
The ransom theory of the martyrdom of Imam Hussain (pbuh) is briefly based on the idea that the martyrdom of Imam Hussain (pbuh) was the requirement of a covenant, made prior to the creation of the sensible world between God and him, on the basis of which the sins of the shias will ultimately be expiated. This interpretation that was elaborated in detail for the first time in the Qajar era by some of the Shi’i clergies, recently has emerged again in the Iranian discursive sphere after the Islamic revolution of 1979. In past ages, specifically during the Constitutional revolution (Enghelab-e Mashruteh) and Islamic revolution, this interpretation had been criticized strongly by the political discourse of the Karbala event, however at least just such criticisms witnessed to the partial popularity of ransom interpretation among the shi’i mass. It seems that the unprecedented transformations which has occurred in form of popular religiosity during past two decades as well as modifications in hegemonic political discourse in I.R. Iran corroborate the correlation between these changes and the reemergence of the ransom theory of the martyrdom of Imam Hussain (pbuh). This article claims that the second generation of ransom theories in Iran usually tends to depoliticize the shiah understanding of the Karbala event along with neglecting the social reality of the sacred symbols and ideas. Moreover such theories were grounded on a strongly individualistic apperception of religion and religious life. Therefore, this article supports the claim that the aforementioned tendency in ransom theories, is related to the growing “religious individualism” and the other modifications that lead the traditional forms of religiosity in Iran to a kind of “religious neo-pragmatism”. On the other hand, the alterations which has occurred in political discourse of I.R. Iran parallel to the consolidation of its political sovereignty and the beginning of the post-revolutionary era, paved the way for some scholars and intellectuals to distance from political-revolutionary interpretation of Karbala event. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Ransom theory, Karbala Event, Martyrdom of Imam Hussain, Depoliticization, Individualism, New forms of religiosity | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 716 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 714 |