تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,105,836 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,211,245 |
بازتاب اجتماعی کهنالگوی آنیموس در شخصیتهای زن نمایشنامههای بیضایی (مطالعۀ موردی: نمایشنامههای پردهخانه و ندبه) | ||
زن در فرهنگ و هنر | ||
مقاله 2، دوره 9، شماره 2، تیر 1396، صفحه 165-184 اصل مقاله (291.67 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jwica.2017.235708.900 | ||
نویسندگان | ||
بهروز محمودی بختیاری* 1؛ فاطمه اشکانی2؛ مهسا معنوی3 | ||
1دانشیار گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران | ||
2دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس | ||
3دانشجوی دکتری ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران | ||
چکیده | ||
کارل گوستاو یونگ روان ناخودآگاه انسان را متشکل از دو قطب متقابل مؤنث و مذکر آنیما و آنیموس میداند. کهنالگوی آنیما نیمة زنانه در روان مرد و آنیموس نیمة مردانه در روان زن است. برقراری هماهنگی و اتحاد میان این دو نیمه از روان، حفظ تعادل در روان انسان را سبب میشود و استیلای هریک از این قطبهای متقابل در فرد، سلسلهای از خصلتها و ویژگیها را پدید میآورد که از منظر اجتماعی و فرهنگی قابل مطالعه و بررسی است. مقالۀ حاضر، با رویکرد اسطورهشناختی، به چگونگی تجلییافتن کهنالگوی آنیموس در دو اثر نمایشی پردهخانه و ندبه از بهرام بیضایی میپردازد. بیضایی در این دو اثر، شخصیتهای زنی را به تصویر میکشد که بنا به موقعیت اجتماعیشان، آنیموس یا قطب مذکر پویا و فعال دارند. مطالعۀ خاستگاه و بازتاب اجتماعی و فرهنگیِ چیرگی آنیموس در شخصیتهای زن این آثار، تأثیرپذیری کنشهای روانی فرد از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین ارتباط تنگاتنگ و متقابل میان این دو ساختار را آشکار میکند. | ||
کلیدواژهها | ||
آنیموس؛ بیضایی؛ پردهخانه؛ نقد اسطورهشناختی؛ ندبه | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Social reflection of the animus archetype in female characters of two plays by Bahram Beyzayi (Case study of the plays Parde-Khane and Nodbe) | ||
نویسندگان [English] | ||
Behrooz Mahmoudi Bakhtiari1؛ Fatemeh Ashkani2؛ Mahsa Manavi3 | ||
1Associate Professor, University of Tehran | ||
2MA Student, Tarbiat Modares University fa.ashkani@gmail.com | ||
3PhD Student, University of Tehran | ||
چکیده [English] | ||
Carl Gustav Jung believes that the unconscious soul of every human being consists of two masculine and feminine poles named Anima and Animus, respectively. The Anima archetype is the feminine half of every man's soul, and the animus archetype is the masculine half of every woman's soul, and the coordination and unity of these two halves of the soul results in a mental balance in human beings, and the domination of each of them over the other one, may result in some characteristics and mental features which research worthy in terms of social and cultural perspectives. The current article adopts a mythological approach to study the emergence of the Animus in the female characters of two Iranian plays by Bahram Beyzayi, named Parde-khane (The Inner side, 1993), and Nodbe (The Lament, 2006). In these two plays, Beyazyi portrays some female characters who have very active Animus feelings due to their specific social circumstances. The study of the origins and the social and cultural reflections of this active Animus in these women, reveals the mental effects caused by the social and cultural structures of their community, as well as the close interactions of these two in the lives of these women. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Mythological Criticism, Jung, Animus, Beyzayi, Nodbe, Parde-Khane | ||
مراجع | ||
[1] کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید (1379). ترجمۀ فاضل خان گروسی (همدانی)، تصحیح ویلیام گلن و هنری مرتن، تهران: اساطیر. [2] افشار، مریم (1392). «اسطوره و آیین در سینمای بهرام بیضایی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه بیرجند. [3] باقری، الهام (1383). تقابل اسطوره و تاریخ در آثار بهرام بیضایی،تهران: جهان اندیشه. [4] بهار، مهرداد (1377). از اسطوره تا تاریخ، تهران: چشمه، چ 2. [5] بیضایی، بهرام (1372). پردهخانه، تهران: روشنگران و مطالعات زنان. [6] ــــــــــ (1385). ندبه، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، چ 2. [7] تبریزی، غلامرضا (1373). نگرشی بر روانشناسی یونگ، مشهد: جاودان خرد. [8] ثمینی، نغمه. (1387). تماشاخانة اساطیر، تهران: نی. [9] حسنلی، کاووس؛ حقیقی، شهین (1388). «بررسی جایگاه و نقش زن در نمایشنامة ندبه اثر بهرام بیضایی»، در تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادب فارسی، شماره 2، ص 39ـ75. [10] ــــــــــ (1388). «تحلیل شخصیت زن در نمایشنامة پردهخانه اثر بهرام بیضایی»، در پژوهشنامة ادب حماسی (پژوهشنامة فرهنگ و ادب)، شماره 8، ص 60ـ98. [11] خاتمیان، فائزه (1392). «بررسی نمایشنامههای بهرام بیضایی بر اساس نقد کهنالگویی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه مازندران. [12] رضازاده، زهرا (1392). «کارکرد نماد، نشانه و اسطوره در فیلمنامههای بهرام بیضایی»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه علم و هنر. [13] سنفورد، جان (1385). یار پنهان، ترجمۀ فیروزه نیوندی، تهران: افکار. [14] سیاسی، علیاکبر (1354). نظریههای مربوط به شخصیت، تهران: دانشگاه تهران. [15] شمیسا، سیروس (1376). داستان یک روح، تهران: فردوسی، چ 3. [16] ــــــــــ (1378). نقد ادبی، تهران: فردوس. [17] ــــــــــ (1382). بیان، تهران: فردوس و حمید، چ 4. [18] قائمی، فرزاد (1389). «پیشینه و بنیادهای نظری رویکرد نقد اسطورهای و زمینه و شیوۀ کاربرد آن در خوانش متون ادبی»، نقد ادبی، شمارۀ 11 و 12، ص 33ـ56. [19] کاکس، دیوید (1378). روانشناسی تحلیلی: مقدمهای بر اثر ک. گ. یونگ، ترجمۀ سپیده رضوی، تهران: اندیشهوران. [20] کوبان، سیما (1371). «زمان، زن و جاذبههای بصری در آثار بیضایی»، درزاون قوکاسیان (گردآورنده)، مجموعه مقالات در نقد و معرفی آثار بهرام بیضایی، تهران: آگاه، چ 2. [21] مورنو، آنتونیو (1376). یونگ، خدایان و انسان مدرن، ترجمۀ داریوش مهرجویی، تهران: مرکز. [22] یونگ، کارل گوستاو (1383). آیون، پژوهشی در پدیدهشناسی خویشتن، ترجمۀ پروین و فریدون فرامرزی، تهران: بهنشر. [23] ــــــــــ (1387). روانشناسی ضمیر ناخودآگاه، ترجمۀ محمدعلی امیری، تهران: علمی و فرهنگی، چ 5. [24] ــــــــــ (1389). انسان و سمبلهایش، ترجمۀ محمود سلطانیه، تهران: جامی، چ 7. [25] ــــــــــ (1390). روانشناسی و دین، ترجمۀ فؤاد روحانی، تهران: علمی و فرهنگی، چ 7. [26] ــــــــــ (1391). پاسخ به ایوب، ترجمۀ فؤاد روحانی، تهران: جامی، چ 4. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 820 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,193 |