تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,115,315 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,219,400 |
ساختار بصری مشروعیت در آثار ساسانی و بیزانس | ||
مطالعات باستان شناسی | ||
مقاله 1، دوره 10، شماره 2 - شماره پیاپی 18، دی 1397، صفحه 1-18 اصل مقاله (802.96 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jarcs.2018.68504 | ||
نویسندگان | ||
غزاله ایرانی ارباطی* 1؛ محمد خزایی2 | ||
1دانش آموخته کارشناسی ارشد ارتباطات تصویری دانشگاه تربیت مدرس | ||
2استاد گروه ارتباط تصویری دانشگاه تربیت مدرس | ||
چکیده | ||
مفهوم مشروعیت در حکومت دینی ساسانی بر مبنای فرّه شکلگرفته و شاه را به اقتدار دنیوی و معنوی رسانده است. فرّه نیرویی است ایزدی که بهواسطه ارتباطات حکومتی، وارد امپراتوری بیزانس نیز گردیده و درنهایت منجر به شکلگیری رویکردی مشترک در نمایش مشروعیت دینی پادشاهان هردو دوره شده است. این مفهوم جهت ایجاد ماندگاری در ذهن مخاطب، نیازمند نشانههایی با مبنای اعتقادات آیینی بوده است. این عوامل به دلیل اشتراکات معنایی، هم معادل محسوب شده و در آثار هنری جایگزین یکدیگر شدهاند. چگونگی سازماندهی پیام به کمک این نشانهها، بهعنوان هدف این مطالعه مطرح است که با رویکرد نشانهشناسی صورت پذیرفته است. طبق این روش، آثار هنری با مضمون مشروعیت در ارتباطات اجتماعی تعاملی چند سویه داشته و بهعنوان یک موقعیتگفتمانی، برمبنای رمزگان شکلگرفتهاند. رمزگشایی آنها در هر دو امپراتوری با جایگیری در محورهای همنشینی و جانشینی، مشخص مینماید که پیام هر اثر با عاملی مشترک(لنگر) به بیان محتوا میپردازد. لنگر نخست در این چیدمانها، ایزدان و فرشتگاناند که بهعنوان اعطاکنندگان مشروعیت و آورنده نشانههای بصری آن شناخته میشوند. آنها عموماً حلقهای اهدا میکنند که بهعنوان عامل مشترک دوم در پیوند رمزگان تصویری، نقش اصلی را ایفا کرده و بهصورت بستری جهت پیوند نشانههای مشروعیت مطرح است. این رمزگشایی بیان میکند که نظام بصری هر دو دوره بر پایه قراردادهای دینی در جهت تثبیت ارزشهای حکومتی شکلگرفته است. | ||
کلیدواژهها | ||
مشروعیت؛ فرّه؛ نشانه شناسی؛ ساسانی؛ بیزانس | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Visual Structure of Legitimacy in the Sasanian and Byzantine Works | ||
نویسندگان [English] | ||
Ghazaleh Irani Arbaty1؛ Mohammad Khazaie2 | ||
1Tarbiat Modares University | ||
2Tarbiat Modares University | ||
چکیده [English] | ||
The concept of legitimation in the Sasanian was formed on Khwarrah and provided a spiritual authority for their king. Khwarrah as a Godly force, due to the government communications was sent into the Byzantine and it led to forming a common approach in displaying religious legitimacy. This concept has needed variety of symbols based on religious beliefs that are equal and replaced with each other in artworks. How to organize the message of legitimacy with the help of these symptoms is the aim of this study that was done by semiotics method. According to this method, artworks are based on a code which involves Interactive multilateral as a discursive position. Decoding by positioning in the axis of juxtaposition and succession, specify that message in each representation expresses its content with a cofactor (Anchor) which forms the main structure. The first anchor is Gods and angels as donors’ legitimation and symptoms bringers. They are generally donated a ring instead of the second factor that links visual codes and also plays a main role. So the case study signs are placed in the center of this ring. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Legitimation, Khwarrah, Semiotics, Sasanian, Byzantine Legitimacy, Visual structure | ||
مراجع | ||
آموزگار، ژاله (1374)، فرّه این نیروی جادویی و آسمانی، کلک، شماره 68-70، صص 14-23. آیتالهی، حبیب الله (1390)، بررسی سبک شناختی هنر شمایل نگاری بیزانسی، هنرهای زیبا ، شماره 48، صص 39-48.بارت، رولان (1374)، از کار به متن، ترجمه مانی حقیق، نشر مرکز، تهران. بورکهات، تیتوس (1369)، هنر مقدس، اصول و روش ها، ترجمة امیر نصری، سروش، تهران. پورداوود، ابراهیم (1307)، ادبیت مزدیسنا- یشتها، سلسله انتشارات انجمن زرتشتیان بمبئی و ایرانلیگ پورداوود، ابراهیم (1352)، یشتها، به کوشش بهرام فرهوشی، دانشگاه تهران، تهران. جعفری، سعیده (1376)، فر و نمادهای آن در هنر ساسانی، پایاننامه کارشناسیارشد پژوهشهنر، دانشکده هنر، دانشگاه هنر. جنسن، ه. و. (1359)، تاریخ هنر، ترجمه پرویز مرزبان، سازمان انتشارات و آموزش، تهران. چندلر، دانیل (1387)، مبانی نشانه شناسی، ترجمه مهدی پارسا، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسامی، تهران. خزعلی، مریم (1387)، بررسی ماهیت فرشتگان از دیدگاه ادیان الاهی، اندیشه نوین دینی، شماره 12، صص 105-136. دهقانی، زهرا (1391)، نقوش متقارن درهنر ساسانی و تاثیر بر بیزانس، نقشمایه، شماره10، صص57-66. دوبوکور، مونیک (1373)، رمزهای زنده جان، ترجمه جلال ستاری، نشر مرکز، تهران. سجودی، فرزان (1393)، نشانه شناسی کاربردی، چاپ رامین، تهران. سعیدی، نادر (1391)، سیری در فرهنگ و تمدن دوره ساسانی و بیزانس، تاریخ، شماره 19، صص 129-147. سودآور، ابوالعاء (1383)، فرّه ایزدی در آیین پادشاهی ایران باستان، نشر میرک، تهران. شوالیه، ژان ژاک (1385)، فرهنگ نمادها:اساطیر، رویاها، رسوم، ترجمه سودابه فضایلی، نشر جیهون، تهران. صفرزاده، نغمه (1393)، مقایسهتطبیقی تصویرفرشتگان در نگارههای ایرانی و نقاشیبیزانس، چیدمان، شماره 6 ، صص 1-13. ضمیران، محمد (1382)، درآمدی بر نشانه شناسی هنر، نشر قصه، تهران. طباطبایی، محمدحسین (1376)، المیزان، امیرکبیر، تهران. کالاماکیس، دینوسیوس (1385)، معبر زیباییشناسی هنر بیزانس بین شرقوغرب، فصلنامه هنر، شماره70، صص 241-251.کومون، فرانتس (1377)، ادیان شرقی در امپراتوری روم، ترجمه ملیحه معلم و دیگران، انتشارات سمت، تهران. گاردنر، هلن (1365)، هنر در گذر زمان، ترجمه محمدتقی فرامرزی، موسسه انتشارات آگاه، تهران. میتفورد، میرندابروس (1388)، فرهنگ مصور نمادها و نشانهها در جهان، ترجمه ابوالقاسم دادور، کلهر، تهران. نوروزی طلب، (1384)، بنیادهایی برای شناخت و تفسیر هنر بیزانس، باغ نظر، شماره 4، صص72-83. هارت، فردریک (1382)، سیودو هزار سال تاریخ هنر، ترجمه هرمز ریاحی، نشر پیکان، تهران. هال، جیمز (1383)، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، کتابخانه ملی ایران، تهران. هوشنگی، لیلا (1392)، شمایلها و تشبیه به خدا، پژوهشنامة ادیان، شمارة 14، صص 98-118. وینتر، انگلبرت (1386)، روم و ایران، دوقدرت جهانی درکشاکش و همزیستی، ترجمه کیکاووسجهانداری، چاپ الوان، تهران. یا حقی، محمدجعفر (1375)، فرهنگ اساطیر، نشرسروش، تهران. Brubaker, L., 2001. Byzantium in the iconoclast era, c. 680-850, Cambridge University Press, New York. Bücheler, A., 2012. Veil and Shroud: eastern references and allegoric functions in the textile imagery of a twelfth-century, Gospel Book from Braunschweig, Medieval History Journal 15: 269-299. Canepa, M., 2009. The two eyes of the earth. University of California Press, California. Carven, J., 2016. The griffin in architecture and design, available in: https://www.thoughtco.com/the-griffin-in-architecture-and-design-177281.Cormack, R., 2000. Byzantine art, Oxford, Oxford University Press. Didron, A., 2015. Christian iconography,Tr. Margaret Stokes. 2 vol. London, George Bell. Evans, Helen C., 1997. The glory of Byzantium, New York, Metropolitan Museum. Museum of Art. Giakalis, A., 2005. Images of the divine: the theology of icons at the Seventh Ecumenical Council, Leiden, Brill. Gilman R., & J. B., Gilman 1992. Byzantine textile, Art and Archaeology 13: 179-183. http://www.metmuseum.org/art/collection Lethaby, W. R., 2016. Byzantine silks in London Museums, Burlington Magazine for Connoisseurs 142-146/185-187. Parry, K., (2007). The Blackwell Companion to eastern Christianity, Blackwell. Pentcheva, B., 2006. Painting or relief: the ideal icon in iconophile writing in Byzantium, Zograf 31: 7-14. Rydén, L., 1979.the role of the icon in Byzantine piety, Scripta Instituti Donneriani Aboensis, 10: 41-52. Stoleriu, I., 2010. A brief introduction to the Byzantine portrait art, Sea: Practical Application of Science IV: 409-414. Vikan, G., 1987. Early Christian and Byzantine rings in the Zucker Family Collection, Journal of the Walters Art Gallery 45: 32-43. Woodfin, W. T., 2008. Presents given and presence subverted: the cunegunda chormantel in Bamberg and the ideology of Byzantine textiles, Gesta, 47 (1): 33-50. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 884 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,166 |