دانشیار گروه تاریخ ، تمدن و ادیان ، دانشگاه پیام نور
چکیده
از آنجایی که نگاه فِرَق اسلامی دربارۀ گسترۀ عقل بشری در شناخت دین گوناگون است. این مقاله بر آن است تا در جهت پاسخ به این پرسشها که آیا اشاعره بر افکار ظاهرگرایانۀ خود باقی ماندند؟ یا عقل را ابزاری برای شناخت دین میدانند؟ مبانی فکری و نظری آنها از نظر عقل را بررسی و در نهایت این نتیجه را به اثبات رساند که: با وجود نگاه سنتگرایانۀ اشاعره نسبت به عقل (که بر اساس آن نقل را مقدم بر عقل میدانند و توجه خود را به ظواهر قرآن و احادیث معطوف کردهاند) به این مفهوم نیست که از توان عقل برای فهم دین بهره نمیبرند و سخت با آن مخالفند؛ مطابق این نظریه، اشعری که سالها بنمایۀ تفکرات کلامی خود را با تکیه بر عقل اندیشمندانه ارائه میداد، چگونه میتواند بهطور کامل عقل را از ورطۀ اندیشههای خود کنار گذارد و با آن به مخالفت برخیزد؟! بدین جهت ایشان در مسائل دینی و کلامی، مانند قدیم بودن قرآن، شفاعت، نصب امام، به دلیل عقل و در بسیاری از موارد، قائل به تفصیل شدهاند که در آثار اشعری و پیروانش همچون غزالی و فخر رازی مشهود و گواه این مدعاست.
The Domain of Reason from the Viewpoint of the Asharites
نویسندگان [English]
Mohammad Reza Hosseini
Associate Professor of Islamic Sciences, Payame Noor University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Since different Islamic schools have different views to the scope of the human reason in knowing religion, the article at hand aimed at answering the question that “If Asharites have kept their literalist views, or have accepted reason as a tool for knowing the religion”. To this end, the article explored their intellectual and theoretical principles from the viewpoint of reason and finally proved that despite the Asharites’ traditionalist view to reason – based on which they prioritize narration over reason and turn their attention to the literal aspects of the Qur’ān and the traditions – it might not be said that they do not use the capacities of reason to understand religion, or that they are the avid opponents of reason. According to the view taken by this article, how could Ashari – who founded his theological thoughts based on the intellectual reason – eliminates reason totally from his thoughts and opposes it?! As an evidence to the contrary, we might say that he has relied on reason to provide explanations in various religious and theological issues such as the eternity of the Qur’ān, intercession, and the appointment of Imam. These are evident in the works of Ashari and his followers such as Ghazzali and Fakhr Razi, and can be used to support the conclusions of this article.
کلیدواژهها [English]
reason, Transmission, Mutazila, Traditionists
مراجع
ـ قرآن.
ابناثیر الجزری، مجدالدین أبوالسعادات المبارکبن محمد (1367). النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، قم: اسماعلیان.
ابنخلدون (۱۳۵۳). مقدمه، ترجمۀ محمد پروین گنابادی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.