1استادیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2گروه ادیان و عرفان، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسالمی، تاکستان، ایران.
چکیده
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا میخواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراضهای حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان میدهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه میتوان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطهای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزارههای تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیهاست؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکلدهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسیها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژیهای مولّد «ریا» و «قشریگری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمانهایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوامفریب متشرعه و متصوفه روایت میکند، مقاومت میکند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار میبرد.
Ḥāfiẓ’s Fatalism; A theological Approach or a Discursive Strategy?
نویسندگان [English]
Fatemeh Rahimi1؛ Hatef Siahkuhian2
1Assistant Professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Humanities, Payame Noor University, Tehran, Iran.
2Department of Religions and Mysticism, Takestan Branch, Islamic Azad University, Takestan, Iran.
چکیده [English]
On the one hand, Ḥāfiẓ calls his readers to submit to eternal fate and Divine Willingness; and on the other hand, he shows his linguistic and mental rebellion against the world's misfortunes and human suffering. The present study seeks to explore how can we find a logical relationship between these two incompatible approaches in Hafiz's thought? Do the fatalistic propositions in Hafez's poetry indicate a theological approach such as Ashʿarites or The Sufistic teachings? Or we can find another perspective behind Hafiz's fatalism that shows the critical aspects of his thought? The results showed that, under the cover of fatalism, Hafiz negates the ideologies that generate "hypocrisy" and "superficiality" and resists the hegemony of discourses that narrate the world according to the will of autocratic rulers and the interests of two demagogic institutions: the “Mutašari'ūn” (religious legislator) and the “mutasawifa” (Sufis). And thus, he uses fatalism as a discursive strategy to reject "prejudice" and "violence"; and expand "free thinking" and "tolerance".
کلیدواژهها [English]
discourse analysis, fatalism, Hafiz, Sufism
مراجع
آشوری، داریوش؛ عرفانورندیدرشعرحافظ؛ تهران؛ نشر مرکز؛ ۱۳۹۰.