تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,502 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,118,073 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,223,889 |
طبقه بندی هوموس جنگلی بر اساس خصوصیات جوامع گیاهی در یک جنگل آمیخته پهن برگ کشور بلژیک | ||
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود) | ||
مقاله 5، دوره 52، شماره 1 - شماره پیاپی 936، فروردین 1378 اصل مقاله (951.42 K) | ||
نویسندگان | ||
قوام الدین زاهدی امیری؛ نوئل لوست* | ||
چکیده | ||
جهت مطالعه ارتباط بین هوموس و پوشش گیاهی در یک جنگل آمیخته پهن برگ , اطلاعات رستنی های گیاهی (عفی , خزه ای و نونهال های درختی ) در 169 نمونه ثابت مربعی با به کارگیری روش های ترکیبی برآون بلانکه و TWINSPAN (تجزیه و تحلیل دو طرفه گونه های معرف ) جمع آوری و طبقه بندی گردید. اختلافات مربوط به عوامل خاکی و ترکیب عناصر رویشی بین دو توده جنگلی بلوط – راش و زبان گنجشک , فاکتورهای اصلی تأثیر گذار در شکل گیری چهار گونه رستنی های گیاهی حاصل نتایج طبقه بندی TWINSPAN بوده است. این طبقه بندی نشان داد که تغییرات در نمای ظاهری رستنی های گیاهی با تغییرات در اسیدیته خاک و کیفیت نوع هوموس مشخص می شود. نتیجه گیری شد که TWINSPAN , داده های رستنی های گیاهی را بر اساس گروه های اکولوژیک که به عنوان معرف عوامل محیطی هستند, طبقه بندی می کند. اولین محور با بیشترین معیار ایگن (54/0) , به عنوان جهت اصلی تغییرات در ساختار نمای ترکیب رستنی های گیاهی تعیین شده است. عناصر رویشی در دو قطب این محور, منعکس کننده گرادیان حاصلخیزی خاک می باشند. بر اساس شاخص های تعریف شده النبرگ (1992) در خصوص ترکیب و پراکنش گیاهی با تغییرات عوامل محیطی, نتیجه گیری شد که گروه (100) در چهارمین تقسیم بندی شامل عناصر رویشی ازت دوست نظیر Urtica dioicas , Stachys sylvatica و Ranunculus repens به عنوان گونه های معرف با خصوصیات هوموس مول جنگلی می باشند. در حالی که گروه (111) در هفتمین تقسیم بندی شامل گونه های اسید دوست نظیر Dicranella heteromella , Poltrichum formosum و Pteridium aguilinum منعکس کننده هوموسی با کیفیت مودر( هوموس خام) می باشند. تشابه نمای ترکیب بین رستنی های گیاهی با سه روش جاکارد ( ) , مقادیر میانگین (mL,mR,mN,mF) و ضریب نزدیکی اکولوژیک (EAC) در بین دو گروه (100) و (110) و همچنین (100) و (111) اختلاف معنی داری در ایجاد نا پیوستگی بین گروه های یادشده نشان داده است. نتایج حاصل از مطالعات جامعه شناسی بر اساس کیفیت نوع هوموس جنگلی, چهار نوع هوموس به ترتیب تیپیکال مول, اسید مول, مول – مودر و مودر برای چهار گروه رستنی های گیاهی تشخیص داد. نتیجه گیری شد که جوامع گیاهی می توانند به عنوان معرف ارزشمندی جهت تعیین کیفیت نوع هوموس یک اکوسیستم جنگلی به کار گرفته شوند. | ||
کلیدواژهها | ||
تغییرات نمای ترکیب رستنی ها؛ جامعه شناسی گیاهی؛ شاخص النبرگ؛ گروه های گیاهی؛ گونه های معرف؛ هوموس | ||
عنوان مقاله [English] | ||
- | ||
چکیده [English] | ||
The complete vegetation data set, herb, moss and seedling species, consisting 169 sample plots, were analyzed using the Braun-Blanquet combined scale and TWINSP AN classification in order to distinguish the relationship between humus type and cover vegetation in a mixed hardwood stand. The edaphical differences and vegetation composition between two stands (oak-beech and ash) were the major factors influencing the grouping produced by a TWINSP AN. The result of the classification showed that the main direction of variation in the vegetation pattern can be explained by an underlying gradient that reflects soil acidity and humus quality. It was concluded that TWINSP AN classified the vegetation data set based on ecological groups, which are well known as indicator species. The first division with the highest Eigen value (0.54) serves rather well in revealing the main derection of the vegetation variation. The species of two poles of die first axis seem to reflect the soil fertility gradient. On the basis of Ellen berg mean indicator value, it was concluded that the group (100) of the fourth division consists of rich favored species like Urtica dioca, Stachys sylvatica and Ranunculus repens, which is an indicator of mull humus characteristics. Whereas, the group (111) of the seventh division includes the acidophile species like Dicranella heteromella" Polytrichum formosum and Pteridium aquilinum, which reflects the moder humus quality. Similarity assessment between the TWINSP AN separated groups was examined by three methods; similarity coefficient (Jaccard, 1928), Ellen berg mean indicator value (mR, fiN, mF & mL) and ecological affinity coefficient, showed a significant difference and discontinuity between groups (100) and (110) and groups (100) and (111). On the basis of the phytosociological classification, the vegetation of group (100) had typical mull humus and the group (101) showed an acid mull type. The species of the group (110) indicated a stand with the mull - moder characteristics. The species of group (111) indicated a moder humus type. It was concluded that plant association could be a useful indicator for the humus type in a forest ecosystem or Vice versa. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Ellenberg inicator value, F1oristic variation, Humus type, Indicator Species, Plant sociology, TIWNSPAN | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,655 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 932 |