تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,502 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,116,697 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,221,454 |
مقایسه نظرات کارکنان و مدیران دانشگاه تربیت معلم تهران درباره انگیزه های کاری کارکنان این دانشگاه | ||
فصلنامه دانش مدیریت (منتشر نمی شود) | ||
مقاله 4، دوره 47، شماره 0 - شماره پیاپی 975، اسفند 1378 اصل مقاله (467.34 K) | ||
نویسنده | ||
دکتر علی محمد امیرتاش* | ||
چکیده | ||
مقایسه نظرات کارکنان و مدیران دانشگاه تربیت معلم تهران درباره انگیزه های کاری کارکنان این دانشگاه دکتر علی محمد امیرتاش اعتقاد بر این است که انگیزه کارکنان پایه های کارآیی و اثربخشی سازمان را تشکیل می دهد. در نتیجه ، مدیرانی که به موفقیت سازمان خود پایبند هستند باید برای شناخت عواملی که بیشترین انگیزه را در فرد ایجاد می کند تلاش کنند. تفاهم و توافق متقابل مدیران و کارکنان بر اهمیت و اولویت انواع مختلف انگیزه های کاری، زمینه لازم را برای اینکه هر دو طرف، با رسیدن به هدف های خود، در محیط کار احساس رضایت کنند فراهم می آورد. هدف اصلی این تحقیق نیز این است که درجه توافق فکری مدیران و کارکنان دانشگاه تربیت معلم تهران را بر بعضی از انگیزه های کاری مهم به دست آورد. بدین منظور، از پرسشنامه ای که شامل ده انگیزه کاری مخلف است و در سال 1949 توسط لیندهال تهیه، و بعداً توسط محققان دیگر نیز به کار گرفته شده، استفاده گردیده است. برای جمع آوری اطلاعات، کارکنان باید بر حسب اهمیتی که برای هر یک از ده انگیزه کاری قایل بودند به آنها در پرسشنامه نمره بدهند(10=بالاترین و 1= کمتریناهمیت). در مرحله بعدی،مدیران، بر حسب اهمیتی که فکر می کردند از انگیزه های کاری برای کارکنان آنها دارد، مواد همین پرسشنامه را به همان صورت بین 1 تا 10 ارزشگذاری کردند تا بدین ترتیب توافق فکری مدیران و کارکنان بر اهمیت هر یک از ده انگیزه کاری با یکدیگر قابل مقایسه شود. یافته های تحقیق نشان داد که توافق فکری بین مدیران با استادان، و همچنین مدیران با کارمندان، هردو 20 درصد و در مورد 80 درصد بقیه انگیزه ها،اختلافات بین 30 تا 60 درصد در نوسان است. آزمون فرضیه در مورد میانگین ها پیشنهاد می کند که مدیران با مجموعه کارمندان زن و مرد 50 درصد، با استادان مرد 10 درصد، با استادان زن 30 درصد، با مجموع کارمندان 90 درصد، با کارمندان مرد 50 درصد و با کارمندان زن 20 درصد، اکثراً در حد a=0/01 اختلاف نظر دارند. مطالعات همبستگی بین سن و انگیزه های کاری نشان داد که در گروه مدیران 90 درصد، در گروه استادان 100 درصد و در گروه کارمندان 60 درصد همبستگی های محاسبه شده منفی هستند، که البته در دسته مدیران صفر درصد، در دسته استادان 60 درصد و در دسته کارمندان 40 درصد، نیمی در حد a=0/05 و نیمی دیگر در حد a=0/01 معنی دار بوده اند. در مقایسه میانگین مردان و زنان، در هر یک از سه رده شغلی، انگیزه کاری، هیچگونه تفاوت معنی دار در حد a=0/05 مشاهده نگردید. | ||
کلیدواژهها | ||
اثربخشی؛ ارزشیابی؛ انتظارات؛ انگیزه؛ رضایت شغلی؛ کارآیی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
- | ||
چکیده [English] | ||
A Comparative Study of the Attitudes of the Managers and Employees at Tehran Teachers' Training University towards Their Main job Motivators By : Ali Mohammad Amirtash , (Ph.D.) Motivation is believed to be the cornerstone of organizational productivity and efficiency. As a result the managers who are striving for success, will have to identify what motivates the largest number of their employees. Mutual understanding and agreement between leaders and followers on the importance and priority of the different job motivators will prepare the ground for targets attainment and therefore, provide job satisfaction at work. The main objective of the present research is to find the degree of agreement between managers and employees at the Tehran Teachers' Training University on some of the leading job motivators. To this end, a questionnaire, which was developed by Lindhal in 1949 consisting of ten different job motivators, and employed by some other researchers later on, has been used. To collect the data, the employees had to give points to the ten motivators of the questionnaire in terms of what they wanted most from their jobs (l0=highest and 1= lowest in importance). Then, the managers gave points to the same items, not in terms of what they wanted , but what they thought an employee would want. This could provide a basis for comparing the evaluations of both parties on the preponderance of each one of the ten job motivators. The results of the study showed that the managers were in agreement with the faculty members on 20% and with the employees, on 20% of the items as well. The differences on the remaining 80% of the items ranged from 30 to 60 percent. Testing the mean differences suggested that the managers' conceptions on the job motivators differed significantly with those of the faculty members (males and females) on 50% of the items, with the male faculty on 10%, with the female faculty on 30%, with the employees (males and females) on 90%, with the male employees on 50%, and with the female employees on 20%, at most a=0.0l. Correlation coefficients calculated between age groups and job motivators proved to be 90% negative in the managerial group; though, non statistically significant. Within the faculty and the employees groups, 100% and 60% respectively were also negative, from which, 60% and 40% respectively, were statistically significant, half at a = 01/0 Hypotheses testing the mean differences between men and women, in each one of the job categories, and in relation to all of the ten job motivators, showed no significant differences. women, in each one of the job categories, and in relation to all of the ten job motivators, showed no significant differences. women, in each one of the job categories, and in relation to all of the ten job motivators, showed no significant differences. women, in each one of the job categories, and in relation to all of the ten job motivators, showed no significant differences. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,713 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,231 |