
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,694 |
تعداد مقالات | 72,251 |
تعداد مشاهده مقاله | 129,281,087 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 102,139,496 |
شهر سازی (اندیشه های خام شهر سازی) | ||
هنرهای زیبا | ||
مقاله 7، دوره 1، شماره 0 - شماره پیاپی 1219، فروردین 1374 اصل مقاله (650.39 K) | ||
نویسنده | ||
مهندس احمد سعید نیا* | ||
چکیده | ||
ماهیت مسائل شهری مسائل امروز شهرهای ایران‘ از سرشت پیچیده شهر سرچشمه می گیرد. این سرشت دارای دووجه است: یکی فرایند شهر نشینی مانندمسائل اجتماعی ‘اقتصادی ‘ زیست محیطی ‘ ارتباطات ومانندآن‘ و دیگری فرایند خرد و اندیشه شهرسازی‘ که برای مسائل شهر نشینی و شهر سازی راه حل ارائه می دهد. پژوهشگران و تحلیل گران مسائل شهری بنیان هر دو جنبه را به چهار عامل اساسی زیر نسبت می دند: 1. پویشهای اجتماعی – اقتصادی 2. رشد شتابان شهر نشینی 3. تحول فرهنگ مادی (تکنولوژی) و فرهنگ عقل (اندیشه) 4. مدیریت اجتماعی (سیاسی) عوامل ذکر شده همه نیروهای مؤثر در ایجاد مسائل شهری هستند . اما در یک تحلیل منطقی ‘ عوامل یاد شده آنچنان در سلسله علت ومعلول به همدیگر مرتبط اند ‘ که هر یک می تواند هم علت دیگری وهم معلول دیگری به شمار آید. چنین تحلیلی سرانجام دور و تسلسل به وجود می آورد. برای خروج از چنین دور باطلی کسانی مانند : «انگلس»‘ «اشپنگلر» و «هانری لافور» مسائل شهری را تجلی اقتصاد سیاسی دانسته اند.و برخی مانند«میشل فوکو» از آن تعبیر قدرت گرفته اند و «مانوئل کاسل» آن راتعبیر به «سیاست» کرده است. برخی نویسندگان ‘ براساس نظرات «نیچه» و «هایدگر» ‘ جامعه صنعتی عصرما و به تبع آن مسائل شهری کنونی را به طور کلی به «مدرنیته» یا «مدرنیسم » نسبت می دند و حجابی از مفاهیم خردباوری و فرهنگی را بر چهره ماهیت شهر می کشند. رواج مباحث مدرنیته در چندسال اخیر چنان هزار تویی پدیدآورنده که خروج از آن آسان نیست. برخی مانند «کولاکوفسکی » می گویند. «ابهام وگوناگونی کاربرد مفهوم مدرنیسم آن را به برچسبی بدل کرده که فاقد کاکرد که فاقد کارکرد و دقت تبینی است.» اما بنا به گفته «بنه ولو» شهرسازی نه از طریق این استنتاجها وبکار بردن تئوری آرمانگرایی ‘ بلکه از راه استقراء و از تجارب مکرر مشکلات وتصادمهایی صورت گرفت که برخی از افراد متعهد تر – مانند موریس وسپس گلدیس را وادار می سازد تا سلسله علت ها و معلول ها را بپیماید وتعهد خود را گسترش دهند ورابطه گمگشته میان سیاست و فن را بازیابند. آنچه مسلم است. شهر سازی نوین همزاد توسعه تمدن صنعتی است. تحولات ناشی از صنت جدید‘ ساختارهای اجتماعی ‘ اقتصادی و فرهنگی جوامع را دگرگونه کرد و باعث توسعه شهرنشینی شد ؛ ونیز همراه با رشد نظام سرمایه داری ‘ ثروتهای کلان و همزمان با آن فقر و بیچارگیهای عظیم پدید آمد. از آن پس پدیده هایی مانند محلات فقیر نشین چشمگیر شدند. و بالاخره اتومبیل پیکر شهر را دگرگون ساخت. افکار و ایده های شهر سازی برای مسائل شهر ی با تأخیر یک قرن پس از وقوع این تحولات به تدریج شکل گرفت. در طول این یک قرن ‘ «اتوپیسم» اروپایی برای شهرها ‘ طرحهای آرمانی ارائه می داد‘ و دولتها به اقدامات موضعی دست می زدند. «هوسمن» در پاریس و «آنسپاش» در بروکسل خیابانکشی می کردند. دولتها نیز مانند صاحبان اندیشه همواره از توسعه و تحول عقب بودند وکارهای آنها حالت علاج واقعه بعد از وقوع راداشت. بررسی شهرسازی در ایران نیز گویای همین عقب ماندگی اندیشه و عمل به علت دوری از واقعیتها بوده است‘ البته جریا ن توسعه شهرنشینی در ایران با تأخیر یک قرن نسبت به جوامع صنعتی رخ داد وهر چند فرایند و حتی خصوصیات شهر نشینی در کشورهای توسعه نایافته بکلی با کشورهای صنعتی متفاوت است و در واقع یک جریان «برونزا» است. اما حاصل کار در اصل دارای تفاوت ماهوی نیست. حاصل توسعه ‘ شکل گرفتن تجمعات عظیم انسانی و اسکان در مجموعه های بی انتظام شهری است. تحولات شهر سازی دویست سال گذشته جهان صنعتی و صد سال گذشته ایران‘ تفاوتی جز تفاوت زمانی ومکانی ندارند. مشکل اصلی در هر دو؛ تأخیر در ادراک ضرورت واقعیت وخامی در تدبیر و اندیشه های شهر سازی است. چیزی که در اول قرن بیستم‘ شهرهای اروپایی – به شهادت مفاد منشور آتن- با آن رو به رو بودند. ماهم اکنون با آن مواجه هستیم. در این مقاله قصد آن را نداریم که منشاء این مسائل و تحولات را بیابیم ‘ بلکه منظور این است که در وهله اول به جریان تأخیر در تدابیر شهرسازی ایران اشاره ای بشود و دروهله دوم مسائل ناشی از چنین تدابیری را به اجمال بررسی کنیم. | ||
عنوان مقاله [English] | ||
- | ||
چکیده [English] | ||
Many experts attribute the city dwelling problems of present-day Iran to the swift, large-scale migration from rural to urban areas, as well as to rapid socio- economic conversions. Yet, others identify such problems with variables such as politics, power, and cultural traits. While a correlation may exist between the city dwelling problems and the aforementioned, it is certainly the obsolete aspects of our city structural designs that should be accounted for as well. When the prevailing “System Theory” was revealing “Experiential Holism’s” weaknesses and “Comprehensive plans” were being replaced by “Structural plans”, it was the “Comprehensive plans” which were formally adopted in the development and the expansion of Iranian cities in 1970. Furthermore, while today’s structural designs are internationally leaning towards the “Strategical approach”, and while almost twenty five years have passed, we still continue with the same old approach. In practice (and not in theory, of course), our cities have turned into greatly condensed masses of people and buildings which has resulted in complications on many levels and which in turn should prompt us to abandon the obsolete “Comprehensive plans” in exchange for a “Structural-Strategical plan.” | ||
کلیدواژهها [English] | ||
- | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,364 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,816 |