تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,099,124 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,206,736 |
نقد مبنای اعتبار اشتراک افق در اثبات آغاز ماه قمری | ||
فقه و مبانی حقوق اسلامی | ||
مقاله 5، دوره 45، شماره 2، اسفند 1391، صفحه 63-83 اصل مقاله (452.29 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jjfil.2013.35389 | ||
نویسنده | ||
سیّده مهدیه فیض اصفهانی | ||
دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران | ||
چکیده | ||
یکی از راههای اثبات آغاز ماه قمری بر طبق روایات اسلامی، بیّنه بر رؤیت هلال است. در این باره بحث میشودمیشود که اگر شاهد یا شاهدانی عادل، در منطقهای هلال را رؤیت نمودند، شهادت ایشان بر رؤیت، برای سایر مکلّفین، آیا در همه جای زمین قابل تمسّک است یا در بخشی از آن؟ منطوق روایات باب صوم، فاقد هرگونه قید مکانی برای حجیتبیّنه بر رؤیت هلالبوده و اطلاق لفظی آنها ثابت است. هرچند که به دلیل کرویت زمین، اطلاق مقامی این روایات منعقد نمیباشد و نمیتوان پذیرفت که ماه قمری بصورت همزمان در کلّ زمین آغازشود. به همین دلیل، باید ملاکی برای تقسیم بلاد در اثبات حلول ماه نو از میان روایات استخراج نمود. مشهور فقهای امامیه معتقدند که اگر بین محلّ رؤیت و محلّ شهادت، اشتراک یا تقارب افق وجود داشته باشد، میتوان به متعلّقبیّنه اخذ کرد و در غیر این صورت، رؤیت شاهدان کفایت نمیکندمیکند. عمده دلیلی هم که بر اثبات این ادّعا میآورند انصراف روایات است. امّا حق این است که این انصراف ثابت نیست و این مدّعا، به دلیل عدم داشتن پشتوانۀ روایی و هچنین عدم دقّت و ضابطهمندی تعریف قرب و بُعد در فتاوای ایشان، قابل قبول نمیباشد. لذا باید به دنبال ملاک و ضابطهی دیگری برای این تقسیم بود. | ||
کلیدواژهها | ||
بیّنه؛ رؤیت هلال؛ ماه قمری؛ اشتراک افق؛ اختلاف افق؛ تقارب؛ تباعد؛ وحدت آفاق | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Criticism of Opinion of Consideration of Commonness of Horizon in Proving Commencement of Lunar Month | ||
نویسندگان [English] | ||
Sayyedeh Mahdiyyeh Faize Esfahani | ||
Ph.D. Student of Jurisprudence and Essentials of Islamic Law, University of Tehran | ||
چکیده [English] | ||
According to Islamic hadiths, one way of proving commencement of lunar month is testimonial evidence (bayyina). It should be discussed in this connection that if some righteous-trustworthy evidence saw the moon in one region, to what spatial extent would their testimony be acceptable? Is it the whole earth or some part of it? Mantuq of hadiths on fasting are restricted by no spatial condition of authority of testimonial evidence of observing moon; that is why they are lexically absolute-although they have no absoluteness of the position in this connection due to sphericity of the earth and it cannot be accepted that lunar month could commence simultaneously in the whole world. That is why one should look for some criteria among hadiths for division of regions in proving the new moon. Shi‘a jurists mostly hold that one can take testimony of the testimonial evidence if the horizon is the same or it is close to where the moon is observed; otherwise, observation of eye witness would not be sufficient. Their chief reason for their claim is diversion (insiraf) of hadiths. The truth, however, is that such diversion is not realized and therefore that claim is not acceptable, because of lack of traditional support as well as not presenting any precise criteria for closeness and farness in their verdicts. That is why one should look for another criterion for such division. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
testimonial evi-dence (bayyina), observation of moon, lunar month, commonness of horizon, difference of horizon, closeness, farness, unity of horizons | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,108 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,200 |