تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,578 |
تعداد مقالات | 71,077 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,706,230 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,940,646 |
انتظارات زنان از همسرانشان: ارائۀ یک نظریۀ زمینهای (مطالعۀ موردی: زنان بالای 40 سال منطقۀ 5 شهر تهران) | ||
بررسی مسائل اجتماعی ایران | ||
مقاله 2، دوره 5، شماره 1، خرداد 1393، صفحه 19-43 اصل مقاله (553.96 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/ijsp.2014.53753 | ||
نویسندگان | ||
مصطفی ازکیا1؛ فاطمه میمندی* 2 | ||
1استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات | ||
2کارشناس ارشد مطالعات زنان | ||
چکیده | ||
«انتظارات از همسر» یکی از عواملی است که نقش مهمی در کیفیت زندگی مشترک و میزان رضایت افراد از زندگی زناشویی دارد. بر این اساس، مطالعۀ حاضر با رویکردی کیفی و با هدف درک انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا، با کاربست روش نظریۀ زمینهای و تکنیک مصاحبۀ عمیق نیمهساختار یافته، به مطالعۀ انتظارات 14 زن بالای 40 سال ساکن در منطقۀ 5 شهر تهران پرداختیم. تحلیل دادههای این مطالعه و «مدل زمینهای» ارائهشده نشان میدهد که انتظارات زنان از همسرانشان براساس شرایط زمینهای، علّی و مداخلهگری چون سنتگرایی، ازدواج با زمینههای سنتی، فشار هنجاریـ ساختاری، داشتن حداقل سرمایههای اقتصادیـ فرهنگی، تجربههای تاریخی، متعینهای زمانی، مادری بسطیافته، حاکمیت زندگی پدرسالارانه و سرمایههای اجتماعی درونگروهی شکل میگیرد. همچنین زنان بالای 40 سال از راهبردهای متفاوتی همچون گفتوگوی صوری، تعویق لذت، پنهانکاری، کنش معطوف به تأیید همسر، فرمانبرداری حداکثری، تعاملات مبتنی بر خانوادهمحوری و تأکید بر من مفعولی استفاده میکنند. از سویی این تعاملاتی که زنان در پیش میگیرند منجر به پیامدهای متفاوتی در زندگی آنان میشود. براساس این راهبردها، تحقق انتظارات حداقلی از همسر، حق انتخاب تفویضشده، بازتولید نابرابریهای سلسلهمراتبی، نارضایتی از زندگی و محرومیت نسبی، عمده پیامدهای بهدستآمده از این پژوهشاند. یافتههای این پژوهش درمجموع نشان میدهد زنان انتظارات خود از همسرانشان را در جهت «تلاش برای بقا« تنظیم میکنند. پدیدۀ تلاش برای بقا به این معناست که سوژه تلاش میکند تا انتظارات خود از همسر را به گونهای تعریف کند تا زندگی مشترکش با تمام توان و پرداخت هر هزینهای حفظ شود. از این منظر انتظارات از همسر نه برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مشترک و رضایت از زندگی زناشویی بلکه در جهت حفظ داشتههای حداقلی زنان است. | ||
کلیدواژهها | ||
انتظارات از همسر؛ تلاش برای بقا؛ سرمایهها؛ زنان بالای 40 سال؛ نظریۀ زمینهای | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Women's Expectations from their Spouses: The Case of Women over 40 in District 5 of Tehran | ||
نویسندگان [English] | ||
Mostafa Azkia1؛ Fateme Meimandi2 | ||
چکیده [English] | ||
انتظارات زنان از همسرانشان: ارائۀ یک نظریۀ زمینهای (مطالعۀ موردی: زنان بالای 40 سال منطقۀ 5 شهر تهران) مصطفی ازکیا[1]، فاطمه میمندی[2] تاریخ دریافت: 1392-09-26 سهشنبه 17 دسامبر (12) 2013 Tuesday, December 17, 2013 تاریخ پذیرش: 1/6/1393 شنبه 23 اوت (8) 2014 Saturday, August 23, 2014 چکیده «انتظارات از همسر» یکی از عواملی است که نقش مهمی در کیفیت زندگی مشترک و میزان رضایت افراد از زندگی زناشویی دارد. بر این اساس، مطالعۀ حاضر با رویکردی کیفی و با هدف درک انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا، با کاربست روش نظریۀ زمینهای و تکنیک مصاحبۀ عمیق نیمهساختار یافته، به مطالعۀ انتظارات 14 زن بالای 40 سال ساکن در منطقۀ 5 شهر تهران پرداختیم. تحلیل دادههای این مطالعه و «مدل زمینهای» ارائهشده نشان میدهد که انتظارات زنان از همسرانشان براساس شرایط زمینهای، علّی و مداخلهگری چون سنتگرایی، ازدواج با زمینههای سنتی، فشار هنجاریـ ساختاری، داشتن حداقل سرمایههای اقتصادیـ فرهنگی، تجربههای تاریخی، متعینهای زمانی، مادری بسطیافته، حاکمیت زندگی پدرسالارانه و سرمایههای اجتماعی درونگروهی شکل میگیرد. همچنین زنان بالای 40 سال از راهبردهای متفاوتی همچون گفتوگوی صوری، تعویق لذت، پنهانکاری، کنش معطوف به تأیید همسر، فرمانبرداری حداکثری، تعاملات مبتنی بر خانوادهمحوری و تأکید بر من مفعولی استفاده میکنند. از سویی این تعاملاتی که زنان در پیش میگیرند منجر به پیامدهای متفاوتی در زندگی آنان میشود. براساس این راهبردها، تحقق انتظارات حداقلی از همسر، حق انتخاب تفویضشده، بازتولید نابرابریهای سلسلهمراتبی، نارضایتی از زندگی و محرومیت نسبی، عمده پیامدهای بهدستآمده از این پژوهشاند. یافتههای این پژوهش درمجموع نشان میدهد زنان انتظارات خود از همسرانشان را در جهت «تلاش برای بقا« تنظیم میکنند. پدیدۀ تلاش برای بقا به این معناست که سوژه تلاش میکند تا انتظارات خود از همسر را به گونهای تعریف کند تا زندگی مشترکش با تمام توان و پرداخت هر هزینهای حفظ شود. از این منظر انتظارات از همسر نه برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مشترک و رضایت از زندگی زناشویی بلکه در جهت حفظ داشتههای حداقلی زنان است. کلیدواژگان: انتظارات از همسر، تلاش برای بقا، سرمایهها، زنان بالای 40 سال، نظریۀ زمینهای. مقدمه و بیان مسئله ازدواج بهمنزلۀ مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای افراد همواره تأیید شده است. با ازدواج یکی از اساسیترین نهادهای اجتماعی یعنی خانواده موجودیت مییابد و نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی انسان تأمین میشود. درواقع میتوان گفت نهاد جامعه بر پایۀ ازدواج قرار گرفته است و استواری و استحکام خانواده به ازدواج و رابطۀ زناشویی پایدار بستگی دارد. از سویی در تمامی روابط بینفردی، چه روابط میان چندین نفر، چه رابطۀ دو نفر با هم بهمنظور ازدواج، افراد با انتظارات معینی وارد رابطه میشوند که بر رفتار آنها به شیوهای مثبت یا منفی تأثیر میگذارد (مولر و کولین[3]، 1998). انتظارات زناشویی عبارت است از استانداردها و فرضیههای ذهنی، چارچوبهای از پیش تعیینشده و باید و نبایدهایی که زوجین در مورد همسر و زندگی زناشویی دارند (خمسه، 1382). در این میان پژوهشهای گوناگون بیانگر آن است که انتظارات زوجین از همسرانشان نقش مهمی در میزان رضایت آنها از زندگی زناشویی، کیفیت زندگی مشترک و میزان آسیبهای خانواده مانند طلاق دارد (استینس و لیبی[4]، 1986؛ کلی و برگون[5]، 1991). از اینرو شناخت انتظارات زنان از همسرانشان در ابعاد گوناگون میتواند ما را در فهم گرایشهای ذهنی و ترجیحات ارتباطی زنان، نحوۀ تعاملات درون خانواده، نحوۀ نگرش آنها به ازدواج و نیز انواع آسیبهای خانواده یاری رساند. این در حالی است که براساس شواهد و نظر کارشناسان خانواده، میزان طلاق عاطفی در میان زوجین ایرانی افزایش داشته است و این امر میتواند ناشی از تحققنیافتن انتظارات افراد از همسرانشان و درنتیجه کاهش سطح رضایت از زندگی زناشویی و افزایش آسیبهای ارتباطی در میان زوجین باشد. در این میان زنان بالای 40 سال ازجمله افرادی هستند که کیفیت زندگی زناشویی آنها عموماً کمتر مورد توجه کارشناسان خانواده و آسیبشناسان اجتماعی قرار دارد. در این میان مطالعۀ نحوۀ تعاملات زنان در خانواده و انتظارات آنان از همسرانشان بهخصوص در میان زنان بالای 40 سال که سالهای بیشتری از ازدواجشان گذشته است و اکنون مادران جامعۀ ایرانی هستند حائز اهمیت است. این نسل از زنان نسبت به زنان جوان متأهل مشارکت کمتری در حوزۀ اشتغال و تحصیلات دارند و در میان آنها ازدواج با زمینههای سنتی بیش از نسل جوان مشاهده میشود. از سویی بررسی اکتشافی نحوۀ تعاملات زنان متأهل با همسرانشان در سنین بالای 40 سال و شناخت آسیبهای ارتباطی در میان آنها بهدلیل فقدان یافتههای پژوهشی در این حوزه از اهمیت بسزایی برخوردار است. از اینرو مطالعۀ انتظارات این افراد از همسرانشان در راستای بررسی کیفیت زندگی زناشویی آنها ضرورتی غیرقابل انکار است؛ حوزهای که تا به امروز جامعهشناسی ایرانی بدان کمتر پرداخته است. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد پاسخ به سؤالات زیر در زمینۀ انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان است: چه عواملی در شکلگیری انتظارات این زنان از همسرانشان اثرگذار است؟ انتظارات این زنان از همسرانشان حول چه پدیدۀ مرکزی میگردد و آنها از چه راهبردهایی در جهت تحقق انتظارات خود از همسرانشان بهره میجویند؟ انتظارات این زنان از همسرانشان چه پیامدهایی برای آنان به همراه دارد؟ چارچوب مفهومی با توجه به تفاوتهای فلسفیـ پارادایمی دو روش کمّی و کیفی، در بررسیهای کیفی به جای استفاده از چارچوب نظری برای تدوین و آزمون فرضیات، از چارچوب مفهومی برای استخراج سؤال یا سؤالات پژوهش استفاده میشود. چارچوب مفهومی مجموعۀ مفاهیم به هم مرتبطی است که بر مفاهیم و تمهای عمدۀ مطالعهشده تمرکز دارد و آنها را در قالب یک نظام منسجم و مرتبط معنایی به همدیگر پیوند میدهد (ماکسول، 2004؛ ریچی و لوئیس، 2005؛ شوت، 2004؛ به نقل از محمدپور و همکاران: 1388). در پژوهش حاضر از رویکرد برساختیـ تفسیری برای تدوین چارچوب مفهومی استفاده شده است. رویکرد تفسیرگرایی معتقد است که با توجه به خلّاقبودن ماهیت انسان و نیز سیالبودن واقعیت اجتماعی، نمیتوان مسیر و روش خاص برای درک واقعیات و یا ایجاد تغییر در آنها پیشنهاد کرد (بلیکی، 2007). از سویی با توجه به اینکه واقعیات اجتماعی بهمثابۀ امور برساختۀ انسانی فاقد قوانین از پیش تعیینشده است و دائماً در حال شدن هستند، لذا نمیتوان الگویی جهانشمول و عام برای واقعیتهای اجتماعی و نیز تغییر و دستکاری در آنها وضع کرد. این واقعیتها نهتنها قابل کشف و کنترل نیستند، بلکه صرفاً میتوانند درک و تفسیر شوند (گلیسر، 2001). همچنین براساس این رویکرد، از آنجا که تفسیر و درک مردم از دنیای پیرامون خود در بستر اجتماعی زندگی روزمره شکل میگیرد، معانی تولیدشده وابسته به بستر است و در درون آن معنادار میشوند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد برساختیـ تفسیری تلاش شد که تعاملات و انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان درک شود. پیشینۀ تجربی موضوع در ایران پژوهش مشخصی در حوزۀ انتظارات از همسر انجام نشده است. اما در سایر کشورها پژوهشهایی در این حوزه صورت گرفته است که در ادامه به مرور آنها میپردازیم. پژوهشهای گوناگونی بر عوامل مؤثر بر انتظارات زناشویی مطالعه و تمرکز کردهاند. این پژوهشها برخی عوامل مانند خانواده مبدأ (رید[6]، 2003)، روند اجتماعیشدن (هریس و لی[7]، 2007)، ساختار فرصتها (هریس و لی، 2007) و فرهنگ (رید، 2003) را در شکلگیری انتظارات زناشویی مؤثر میدانند. بیهاتی[8] (1993) بر این باور است که کیفیت زندگی زناشویی به پنج عامل بستگی دارد و زوجینی که پیمان زناشویی میبندند، پیوند خود را با این موارد آغاز میکنند: 1. انتظارات از یکدیگر بهعنوان همسر؛ 2. انتظارات از ازدواج؛ 3. انتظارات از خانوادۀ همسر؛ 4. انتظارات از نهاد ازدواج و 5. تصویر یا مفهومی از «شریک زندگی ایدهآل». او همچنین شکلگیری چنین انتظاراتی را تحتتأثیر زمینههای اجتماعیـ فرهنگی میداند که افراد در آن زندگی میکنند چراکه ازدواج بر پایۀ قواعد اجتماعی، دینی و حقوقی است؛ قواعدی که نحوۀ بروز و ظهور انتظارات زوجین را شکل میدهند. اسلوسارز[9] (2010) در پژوهشی با عنوان «انتظارات از ازدواج» که در لهستان انجام داده است «دوستی متقابل» و «اعتماد دوطرفه» را دو مقوله از چهل مقولهای میداند که افراد بدان اشاره کردهاند. در این میان، یکی از انواع پژوهشهای رایج در حوزۀ انتظارات نقشی زناشویی، انجام مطالعات طولی[10] بر روی جمعیتهای گوناگون و بهویژه دانشجویان است. ازجمله معروفترین آنها میتوان به پژوهش باتکین[11] و همکارانش (2000) اشاره کرد که از طریق شش مطالعه که بهصورت طولی طی سالهای 1961، 1972، 1978، 1984، 1990 و 1996 انجام دادند، تفاوتهای انتظارات نقشی دختران و زنان دانشجو را اندازهگیری کردند (آخرین نمونۀ آنها 159 نفره بود). نتایج این پژوهش نشان میدهد که انتظارات تساویگرایانه[12] بهتدریج جای انتظارت سنتی[13] را گرفته است. آنها این تفاوت را در هفت مقوله (اختیارات، امور منزل، نگهداری از کودک، ویژگیهای شخصیتی، مشارکت اجتماعی، تحصیلات و اشتغال) بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که بیشترین تفاوت مربوط به حوزۀ اختیارات است. بار و سیمونز[14] (2012) نیز در پژوهشی به بررسی انتظارات ازدواجی در میان زوجهای آفریقایی آمریکایی پرداختند. آنها اشاره میکنند که انتظارت یک فرد از ازدواج نهتنها از تجارب شخصی خودش، بلکه از انتظارات طرف مقابلش بهشدت تأثیرپذیر است. نتایج پژوهشهایی از این دست بیانگر این نکتۀ مهم است که مباحث مربوط به مسائل خانواده و ازدواج بهشدت تحتتأثیر نگرش اعضای خانواده نسبت به هم قرار دارد. روش پژوهش با توجه به سؤالات مورد نظر در این پژوهش روش «نظریۀ زمینهای»[15] یا «نظریۀ مبنایی» را از میان روشهای کیفی بهمنزلۀ روش گردآوری و تحلیل دادهها به کار بستیم. «نظریۀ مبنایی، یک روش پژوهش کیفی است که یک سلسله رویههای سیستماتیک را به کار میگیرد تا نظریهای مبتنی بر استقرا دربارۀ پدیدهای ایجاد کند. یافتههای پژوهش مشتمل بر تنظیم نظری واقعیت تحت بررسی است نه یک سلسله ارقام یا مجموعهای از مطالب که به یکدیگر وصل شده باشند. از طریق این روش نهتنها مفاهیم و روابط بین آنها ایجاد میشود، بلکه آنها بهطور موقتی آزمایش میشوند (استراوس و کوربین، 1385: 23). درحقیقت، «نظریۀ زمینهای» نظریهای است که مستقیماً از دادههایی استخراج شده است که در جریان پژوهش بهصورت منظم گرد آمده و تحلیل شدهاند. در این روش، گردآوری دادهها، تحلیل، و نظریۀ نهایی با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگاند. در این روش پژوهشگر کار را با نظریهای که از قبل در ذهن دارد شروع نمیکند؛ بلکه کار را در عرصۀ واقعیت آغاز میکند و میگذارد تا نظریۀ از درون دادههایی که گردآوری میکند، پدیدار شود (استراوس و کوربین، 1390: 34). رهیافت «نظریۀ بنیانی» برای نوعی از پژوهش اجتماعی مناسب است که به تعاملات انسانی توجه میکند. از اینرو پژوهش حاضر براساس روش کیفی و رهیافت نظریۀ بنیانی انجام گرفته است. از سویی از آنجا که نگرش و تعاملات زنان بالای 40 سال ایرانی در زمینۀ انتظار از همسر تا کنون پژوهش جامعهشناختی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر پژوهشی اکتشافی برای بررسی دقیق موضوع و روشنشدن ابعاد مختلف پدیدۀ مورد بحث، با استفاده از روش نظریۀ زمینهای است. میدان پژوهش و شیوۀ نمونهگیری میدان مطالعهشده در این پژوهش تمامی زنان بالای 40 سال متأهل ساکن در منطقۀ 5 شهر تهران است. از سویی برخلاف پژوهش کمّی که در آن با استفاده از فنون مختلف نمونهگیری احتمالی، مواردی انتخاب میشوند که نمایندۀ واقعی کل جامعه باشند، در پژوهش کیفی، نمونهها بهطور هدفمند انتخاب میشوند و پژوهشگر عمداً به انتخاب محیطها، افراد یا رخدادهای ویژهای میپردازد که اطلاعات مهمی را تأمین میکنند که به دست آوردن آن از طریق سایر انتخابها میسر نیست و مهمترین اصلی که در نظر گرفته میشود، انتخاب محیطها، زمانها و افرادی است که بتوانند اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ به پرسشهای پژوهش را فراهم کنند (ازکیا و ایمانی، 1390:60). از اینرو برای انتخاب نمونۀ مورد نظر در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند[16] که سنخیت بیشتری با پژوهش کیفی دارد استفاده شده است (پاتن[17]، 2002). علاوه بر این، از نمونهگیری نظری[18] نیز برای توسعۀ مقولههای در حال ظهور خود و برای نهایی و سودمندتر کردن آنها استفاده کردیم. نمونهگیری نظری به شناسایی مرزهای مفهومی و تعیین انطباق و تناسب مقولههایمان کمک میکند (چارماز[19]، 2000: 519). فرایند این نوع نمونهگیری ماهیتی تکراری دارد. به این صورت که محقق یک نمونۀ اولیه را برمیدارد، دادهها را تحلیل میکند و سپس نمونههای بیشتر را برای پالایش مقولهها و نظریههای در حال ظهور خود مجدداً برمیدارد. این فرایند تا زمانی ادامه مییابد که محقق به مرحلۀ «اشباع دادهها»[20] میرسد؛ یعنی مرحلهای که در آن هیچ بینش و ایدۀ جدیدی از گسترش بیشتر نمونهها حاصل نمیشود (محمدپور(2)، 1390: 41). بر این اساس در پژوهش حاضر پس از اتمام 14 مصاحبه، اشباع دادهها حاصل آمد. گردآوری و تجزیۀ تحلیل دادهها در این پژوهش در مرحلۀ گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبۀ کیفی عمیق به شیوۀ «نیمهساختیافته»[21] استفاده شد. این نوع مصاحبه با استفاده از «راهنمای مصاحبه» صورت میگیرد؛ یعنی فهرستی از سؤالات و موضوعات مکتوبی که باید در یک توالی خاص دنبال شوند (محمدپور(1)، 1390: 161). از سویی در این پژوهش فرایند تحلیل دادهها، با توجه به اهمیت آن در رویکرد نظریۀ زمینهای طی سه مرحلۀ کدگذاری صورت پذیرفت. این سه مرحله مطابق نظریۀ زمینهای به شکل: 1. کدگذاری باز[22]، 2. کدگذاری محوری[23] و 3. کدگذاری انتخابی[24] انجام پذیرفت (استراوس و کوربین، 1998). در این مراحل که بهصورت پیوسته دنبال میشوند، مصاحبههای انجامشده بهصورت خطبهخط تحلیل و کدگذاری شده است. در ابتدا و در قالب مرحلۀ کدگذاری باز، به هر مفهوم موجود در مصاحبه یک برچسب الصاق شد و براساس ویژگیها و ابعاد هر مفهوم، تعداد زیادی کدهای باز و خام پدیدار شدند. در ادامه و در مرحلۀ کدگذاری محوری، هر تعداد از کدهایی که به لحاظ مفهوم و خصایص مرتبط بودند،گردآوری شده و به محوریت یک مقوله سازماندهی شدند. بدین ترتیب پس از فرایند خردکردن مصاحبهها به کدها و زیرمقولهها در کدگذاری باز، در این مرحله (کدگذاری محوری) به مرتبطکردن و دستهبندی آنها حول محور موضوعات اصلی پرداخته شد. کدگذاری گزینشی نیز با استفاده از انتخاب مفاهیم و موضوعاتی که در استخراج مضمون اصلی پژوهش مؤثر به نظر میرسیدند، دنبال شد. این مرحله با هدف یکپارچهسازی و پالایش دادهها، بهمنظور پدیداری مقولۀ اصلی و نظریه انجام میشود. در کدگذاری گزینشی تلاش میشود انتخاب مقولهها به گونهای صورت پذیرد که مقولۀ اصلی استخراجشده، عمده مفاهیم پدیدآمده در مراحل قبل را پوشش دهد (استراوس و کوربین، 1998: 21). بر این اساس در این پژوهش از میان 534 جملات دادهای پاسخگویان، 160 مفهوم و 43 مقولۀ فرعی حاصل آمد که درنهایت 12 مقولۀ اصلی به همراه یک مقولۀ مرکزی از آنها استخراج شد. همچنین حین مراحل کدگذاری سهگانه، ابزار تحلیلی پارادایم نیز مطابق آنچه استراوس و کوربین مدنظر داشتهاند، استفاده شده است. پارادایم استفادهشده از سه بخش شامل شرایط، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است (گلیسر[25] و استراوس، 1967). این پارادایم سهگانه در تمام مراحل پژوهش از طرح پرسشها تا خلق نظریه، بهمثابه راهنمایی برای پژوهشگران عمل کرده و سبب سازماندهی بیشتر یافتهها شده است. یافتههای پژوهش در این پژوهش انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان در ابعاد گوناگون بررسی شد. نتایج این پژوهش پنج بعد گوناگون شامل انتظارات ارتباطی، اقتصادی، عاطفیـ روانی، انتظار شاخصهای رفتاری و انتظارات زناشویی را در میان زنان آشکار کرد. بر این اساس، پس از گردآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها براساس مراحل کدگذاری سهگانه «نظریۀ بنیانی» در جواب سؤالات پژوهش، مدل پارادایمی انتظارات زنان از همسرانشان حول پدیدۀ مرکزی «تلاش برای بقا« حاصل آمد. با توجه به تکرار مکرر پدیدۀ «تلاش برای بقا» در خلال پاسخهای کنشگران و در مفاهیم و مقولههای برآمده از پژوهش، این پدیده بهمنزلۀ «مقولۀ مرکزی»[26] برگزیده شد. انتخاب این پدیده دلایل دیگری نیز مانند قدرت جذب سایر مقولهها در خود، یکپارچگی سایر مقولات پیرامون آن و برتری نظری آن نسبت به سایر مقولهها دارد. در ادامه مدل زمینهای برآمده از پژوهش حول این پدیده ارائه میشود. شکل1. مدل پارادایمی پدیدۀ «انتظارات زنان بالای 40 سال از همسرانشان بهمثابۀ تلاش برای بقا» سنتگرایی ازدواج با زمینههای سنتی فشار هنجاریـ ساختاری تجربههای تاریخی داشتن حداقل سرمایههای اقتصادیـ فرهنگی شرایط علّی The aim of this qualitative study is to understand the expectations of women over 40 years from their spouses. In this regard, the Grounded Theory methods and in-depth semi-structured interviews were used. The interviewees were fourteen women over 40 living in district 5 of Tehran metropolitan area. Our findings show that the expectations of women are affected by traditional marriage, normative pressure, cultural and economic capital, historical experiences, long-term experience of motherhood, authoritative parenting style, and intergroup social capital. To meet their expectations, women over 40 years use different strategies such as insincere talking, postponement of pleasure, concealment, seeking husband consent, obedience to husband, and finally, family-based interactions. Meanwhile, these strategies will lead to different consequences in women’s life. Also, the findings show that women adjust their expectations from their spouses in order to “stay in marriage at any cost”. This approach can be called "strive for survival ". | ||
کلیدواژهها [English] | ||
expectations from spouse, women over 40 years, Grounded theory, try to survive, Cultural Capital | ||
مراجع | ||
ازکیا، مصطفی و ایمانی جاجرمی، حسین (۱۳۹۰)، روشهای کاربردی تحقیق؛ کاربرد نظریۀ بنیانی، تهران: انتشارات کیهان./ کتاب با دو مؤلف. استراوس، آنسلم و کوربین، جولیت. (1385). اصول روش تحقیق کیفی، نظریۀ مبنایی، رویهها و شیوهها. ترجمۀ بیوک محمدی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی./ کتاب با دو مؤلف. استراوس، آنسلم و کوربین، جولیت (1390) مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینهای. ترجمۀ ابراهیم افشار، تهران: نشر نی. / کتاب با دو مؤلف. استونز، راب (1381). متفکران بزرگ جامعهشناسی، ترجمۀ مهرداد میردامادی، تهران: نشر مرکز. /کتاب. باستانی، داریوش؛ محمدپور، احمد(1388). «بازسازی معنایی جهتگیری جنسیتی پسران نسبت به دختران (ارائۀ یک نظریۀ زمینهای)»، مطالعات راهبردی زنان، شماره 44، 142-172/ مقاله. خمسه، اکرم (1382). آموزش قبل از ازدواج. تهران : دانشگاه الزهرا، پژوهشکدۀ زنان. /کتاب. گرنفل، مایکل (1388)، مفاهیم کلیدی پیر بوردیو، ترجمۀ محمد مهدی لبیبی، تهران: شرکت نشر نقد افکار. /کتاب. گیدنز، آنتونی. (1386). جامعهشناسی (ترجمۀ منوچهر صبوری). تهران، نشر نی. /کتاب. محمدپور، احمد. (1390). روش تحقیق کیفی ضد روش1، منطق و طرح در روششناسی کیفی. تهران: انتشارات جامعهشناسان. /کتاب. محمدپور، احمد. (1390). روش تحقیق کیفی ضد روش2، مراحل و رویههای عملی در روششناسی کیفی. تهران: انتشارات جامعهشناسان./کتاب. مککارتی، جین.، ریبنز، ادواردز. و روزالیند (1390). مفاهیم کلیدی در مطالعات خانواده. ترجمۀ محمدمهدی لبیبی. تهران: نشر علم. / کتاب با دو مؤلف.
Barr, Ashley B. & Simons, Ronald L. )2012(. “Marriage Expectations Among African American Couples in Early Adulthood: A Dyadic Analysis”. J marriage family, 74(4):726-742 /Article Bhatti, R. S. (1993). Changes in the institution of marriage and family structures: Problems and solutions. Paper presented at the International Conference on Respect for Life: The Priority of the Nineties. St. John’s Medical College and Hospital, Bangalore, Karnataka. /Article
Blaikie, N. (2007), “Approaches to Social Inquiry”, London: Polity Press./Book
Botkin, Darla. R., Weeks, O’Neal. & Morris. Jeanette. E. (2000). “Changing marriage role expectations: 1961-1996”. Sex Roles. Vol 42, Issue 9-10, pp 933-942. /Article Charmaz, K. (2000), Grounded Theory: Objectivist and Constructivist Methods. In N. K. Denzin & Y. S. Lincoln (Eds.), Handbook of Qualitative Research, Second Edition, pp. 509- 536. Thousand Oaks, CA: Sage Publications Ltd. / Book Glaser, B. G. and Strauss, A. (1967) The Discovery of Grounded Theory: Strategies for Qualitative Research, New York: Aldine de Gruyter. / Book Glaser, B. (2001), “The Grounded Theory Perspective: Conceptualization Contrasted With Description”, Sociology Press./ Book
Harris, K. M., & Lee, H. (2007). The development of marriage expectations, attitudes, desire from adolescence into young adulthood. Unpublished master thesis, University of North Carolina./ Thesis
Kelly, D. L., & Burgoon, J. K. (1991). “Understanding marital satisfaction and couple type as a function of related expectations”, Human Communication Research, 18, 40–69. /Article Muller, F., & Coughlin, R. A. (1998). The influence of one’s expectations on behavior. Available: www.adrr.com/adr4/expect.htm. /Article
Patton, M. Q. (2002) Qualitative Research and Evaluation Methods, (3rd edition), California: Sage Publications. / Book
Reid, J. M. (2003). You want me what? Family and Consumer Science [On-Line]. Available: www.ohioline.osu.edu/flm. /Article
Slosarz, W. J. (2002). “Expectations of marriage relations and determinants”, Sexual and Relationship Therapy. Vol 17, Issue 4, p381-387. /Article Staines, G. L., & Libby, P. L. (1986). Men and women in role relationships. In R. D. Ashmore & F. K. DelBoca (Eds.), The social psychology of female–male relations (pp.211–258). New York: Academic Press./ Book
Strauss, A. and Corbin, J. (1998) Basics of Qualitative Research, Second Edition, London: Sage Publications. / Book
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,785 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,546 |