تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,533 |
تعداد مقالات | 70,513 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,129,459 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,236,365 |
چرایی و چگونگی تعیین تفاوتهای جنسیتی در رژیمهای غذایی باستانی با استفاده از آنالیزهای ایزوتوپی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات باستان شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 8، شماره 1 - شماره پیاپی 13، اردیبهشت 1395، صفحه 77-89 اصل مقاله (772.58 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jarcs.2016.59496 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهیمه شیخ شعاعی* 1؛ کمال الدین نیکنامی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری باستان شناسی دانشگاه تهران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد گروه باستانشناسی دانشگاه تهران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امروزه آنالیزهای ایزوتوپی، راهگشای بسیاری از مسائل مهم باستانشناسی و انسانشناسی است؛ ازجمله بازسازی رژیمهای غذایی گذشته، ترسیم ردّپای مهاجرتهای باستانی، بررسی و شناسایی تغییرات آب و هوایی مناطق باستانی و... . مبحث مهم بررسی و بازسازی رژیمها و عادات غذایی اقوام گذشته جنبههای گوناگونی دارد؛ برای مثال، تعیین تغییرات در رژیم غذایی که نقش مهمی در تحول زیستی بشر ایفا میکند یا آگاهی از نوع رژیم غذایی که اطلاعات بسیار مفیدی دربارة سازوکارهای بقاء، سازمانهای اجتماعی و اقتصادی و وضعیت سلامتی گروههای انسانیای که در گذشته زندگی میکردند، فراهم میکند. تعیین تفاوتهای موجود در منابع غذایی مورد استفادة مردان و زنان مدفون در محوطههای باستانی نیز، یکی از جنبههای گوناگونی است که این دسته از آنالیزها، سعی بر روشنسازی آن داشتهاند تا با بررسی آن، به مسائل جزئیتری از مناسبات اجتماعی بین مردان و زنان باستان و روابط خانوادگی آنها راه یابند. هدف از این مقاله، بررسی چرایی و چگونگی تعیین تفاوتهای جنسیتی در رژیمهای غذایی با استفاده از آنالیزهای ایزوتوپی است. در همین زمینه، پژوهش حاضر بهطور خاص نتایج ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) نمونههای دندانی اشخاص مدفون در یک قبرستان عصر آهن را تجزیه و تحلیل کرده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آنالیزهای ایزوتوپی؛ ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)؛ تفاوتهای جنسیتی؛ رژیمهای غذایی؛ محوطههای باستانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عنوان مقاله [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Stable Isotope Analysis to Determining Gender Differences in Ancient Dietary Systems | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Fahime Sheikhshoaee1؛ Kamal-Aldin Niknami2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1PHD Student of Archaeology of Tehran University | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Nowadays, the isotopic analysis solves many important issues in archeology and anthropology including the reconstruction of past diets, tracing the footsteps of the ancient migrations and recognition of climatic change. Important topics of the past regime and dietary habits of ethnic groups cover many aspects of human life as determination of changes in the dietary systems plays an important role in the mechanisms of survival, social and economic organizations of past societies. Determination of differences in food sources of men and women of past archaeological sites can be used not only for the characterization of the various dietary systems of past humans but to identify the social status of gender as well as underlying family relations. The purpose of this paper is to investigate how isotopic analysis work to determine gender differences in dietary systems. For this through this study we specifically used the results of stable isotope nitrogen (δ15N) analysis of teeth samples recovered from the people buried in an Iranian Iron Age cemetery. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها [English] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Isotopic analysis, Stable isotope nitrogen (δ15N), gender differences, Ancient dietary systems | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1. مقدمه زمین شیمیِ زیستیِ ایزوتوپی، بر این اصل استوار است که بسیاری از عناصر شیمیایی در طبیعت، با دو ایزوتوپ پایدار یا بیشتر وجود دارند. ایزوتوپها عناصر مشابهی هستند که به روشهای متفاوتی از خود واکنش نشان میدهند (DeNiro, 1987: 182-191). عنصر نیتروژن، هفت ایزوتوپ دارد که فقط دو ایزوتوپ آن (نیتروژن 14 و 15) پایدار است. بازسازی رژیمهای غذایی با استفاده از آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)کهبررویکلاژن بهدستآمده از بخش آلی اسکلتهای باستانی (اعم از استخوان و دندان) صورت میپذیرد، در نسبت دو ایزوتوپ پایدار نیتروژن 14 و 15 جستوجو میشود و این نسبت بهعنوان سطوح δ15Nدر هزار نسبت به N2 اتمسفری (هوا) بیان میشود (DeNiro & Epstein, 1981: 341-351; Schwarcz & Schoeninger, 1991: 283-321). آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن (N15δ)، شیوهای رایج برای بررسی عادات غذایی در جوامع امروزی و باستانی بوده است (Bocherens et al., 1999: 261-287; Macko et al., 1999: 65–76; Richards et al., 2000: 7663–7666; Sponheimer et al., 2003: 80–87; Fahy et al., 2013: 1-8). کمک به بازسازی رژیمهای غذایی باستانی و سبک زندگی در جوامع باستانی، تعیین الگوهای باستانی از شیر گرفتن کودکان و حتی تعیین تفاوت در مدت زمان شیردهی بین نوزادان دختر و پسر، از جمله کارکردهای شناختهشدة دیگر ایزوتوپ پایدار نیتروژن (N15δ) است (Fogel et al., 1989: 111-117; Hiraiwa-Hasegawa, 1990: 257–266; Boesch, 1997: 811–815; Herring et al., 1998: 425–439; Richards et al., 2002: 205–210; Kennedy, 2005: 123–145; Fuller et al., 2006: 279–293). یکی از کاربردهای ابتدایی ایزوتوپ پایدار نیتروژن (N15δ)، تهیة اطلاعاتی از سطوح تغذیه (در زنجیرة غذایی) است؛ چراکه در هر مرحله از زنجیرة غذایی، در سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)، مقدار ‰3~ غنیسازی صورت میپذیرد (تصویر 1)؛ درنتیجه در طول زنجیرة غذایی، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در گوشتخواران (Carnivore) بالاتر از گیاهخواران (Herbivore) است. تبعاً سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) گیاهخواران نیز در این زنجیره، بالاتر از گیاهان قرار دارد (DeNiro & Epstein, 1981: 341-351; Yoneyama et al., 1983: 330–332; Schoeninger & DeNiro, 1984: 625–639; Ambrose & DeNiro, 1986: 395–406; Fogel et al., 1989: 111-117; Koch et al., 1991: 163–171; Abend & Smith, 1997: 500–503; Ambrose, 2000: 243–259).
تصویر 1: توزیع ایزوتوپ پایدار کربن 13 و نیتروژن 15 در سطوح متفاوت تغذیهای (DeNiro, 1985)
درون یک سطح تغذیه یا تراز خوراکی، تنوع وسیعی از سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) دیده میشود، هرچند دلایل آن بهندرت قابل فهم است (Sealy et al., 1987: 2707–2717; van Klinken et al., 2000: 39–63; Ambrose, 2000: 243–259). نتایج آزمایشها حاکی از این است که پستانداران گیاهخوار با اینکه رژیم غذایی همسان و مشابهی دارند، میتوانند سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) متفاوتی به اندازة ‰6/3 داشته باشند. این موضوع، بهویژه به این خاطر قابلتوجه است که بدانیم تفاوتهای فیزیولوژیکی خاص درونگروهی نسبت به تغییری در تغذیه، میتواند به تغییرات وسیعتری در سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) منجر شود (تصویر 2).
تصویر 2: سطوح متفاوت ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15، در شش گونه از پستانداران علفخوار که همگی از یونجه تغذیه میکنند (Sponheimer et al., 2003, Fig 2) همچنین آزمایشها نشان داده است که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در علفخوارانی که از منابع غذایی با پروتئین زیاد (% 19) تغذیه میکنند، ‰2.3 بزرگتر از علفخوارانی است که از منابع غذایی با پروتئین کمتر (%9) تغذیه میکنند (Sponheimer et al., 2003: 80–87).
تصویر 3: سطوح متفاوت ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 در چهار علفخوار (آلپاکا، گاو، بز و اسب) که از دو منبع تغذیه با درصد پروتئین متفاوت تغذیه کردهاند (Sponheimer et al., 2003, Fig 3). همانطور که در تصویر شماره 3 میبینید، فرضیة تأثیر سطح پروتئین رژیم غذایی بر سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)، بهشدت تأیید میشود. در این تصویر، سطوح متفاوت ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)، در چهار علفخوار (آلپاکا، گاو، بز و اسب) که همگی طی شرایطی از دو منبع تغذیه (شامل 1- یونجه با درصد پروتئین بالا و 2- علفهای کوتاه ساحلی با درصد پروتئین پایین) با درصد پروتئین متفاوت تغذیه شدند، سنجیده شد. نتایج بهدستآمده به این صورت است که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)1 در علفخوارانی که یونجه خوردهاند، در حدود ‰1.5 تا ‰2.8 بزرگتر از سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن15 (N15δ) در علفخوارانی است که از علفهای کوتاه ساحلی تغذیه کردهاند (Sponheimer et al., 2003: 80–87). همانطور که بیان شد، ما با دو نوع تغییر در سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در میان علفخواران روبهرو هستیم که عبارتاند از: 1- تغییراتی که به خاطر تفاوتهای فیزیولوژیکی اتفاق میافتد و مستقیماً با رژیم غذایی مرتبط نیست؛ 2- تغییراتی که به خاطر تفاوت در درصد پروتئین موجود در منابع غذایی رخ میدهد و مستقیماً با رژیم غذایی مرتبط است. نتایج آنالیزهای ایزوتوپی متعددی، سطوح متفاوت ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) را در میان مردان و زنان مدفون در محوطههای باستانی نشان میدهد؛ بر این اساس، هرکدام از عوامل تغییردهندة سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) مذکور را میتوان در تعیین تفاوتهای جنسیتی موجود در منابع غذایی مورد استفادة انسان همهچیزخوار (Omnivore) نیز تعمیم داد. در مورد نخستین عامل تغییردهنده، تفاوتهای خاص فیزیولوژیکی بین زن و مرد، به تفاوتهایی در سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) منجر میشود و در مورد دومین عامل، تفاوت موجود، در درصد پروتئین موجود در منابع غذایی مورد استفادة مردان و زنان است که به تغییر در سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) منجر میشود. دربارة تفاوتهای زیستی دو جنس (زن و مرد)، تفاوتهای هورمونی قابلتوجه است که بهتبع، کارکرد بدن زن و مرد را متفاوت میکند. براساس تفاوتهای هورمونی،2 هورمون ویژة جنس نر (تستوسترون)، باعث تفاوت در قدرت عضلانی و ترکیب استخوانهای مردان میشود، رشد بافتهای عضلانی را تحریک میکند (سیوانی، 1366: 132) و بر قدرت بدنی مردان میافزاید (علمی غروی، 1376: 1551). همچنین تستوسترون از عوامل رسوب کلسیم در استخوانهاست و بر اندازه و استحکام آنها میافزاید (همان: 1504). از طرفی، این هورمون گلبولهای قرمز و متابولیسم پایه را افزایش میدهد. بر این اساس، سطح بالای هموگلوبین و تعداد بیشتر گلبولهای قرمز در خون مردان، ناشی از ترشح آندروژنها در جنس مرد است (اسدی، 1370: 235). تستوسترون حدود 10 تا 15 درصد بر میزان متابولیسم پایه میافزاید (شادان، 1372: 1724)، اشتها را برمیانگیزد و از عوامل فزونی نیازهای غذایی مردان نسبت به زنان است (قائمی، 1370: 396) و اثر سازندة پرقدرتی در تولید پروتئین در سراسر بدن دارد (شادان، 1372: 1578). به این ترتیب، میزان ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) موجود در بقایای اسکلتی که با میزان پروتئین دریافتی بدن در ارتباط است، باید عموماً در میان دو جنس (زن و مرد) متفاوت باشد. در زمینة تفاوت در درصد پروتئین موجود در منابع غذاییِ دو جنس زن و مرد، نتایج و مثالهای قابلتوجه و متنوعی منتشر شده است؛ برای مثال، در 1998 شوبر (Schober) از نتایجی در زمینة تفاوت جنسیتی سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در یک جمعیت آرکائیک از محوطهای به نام «کلانک» (Klunk) گزارش داد. میانگین سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) مردان، ‰1/10 و میانگین این سطح در زنان ‰7/8 بود. اِسچوبر اختلاف موجود در این سطوح را لزوماً تبعیض علیه زنان نمیدانست و احتمال میداد که مردان مصرف گوشت بیشتر را به روشهای متفاوتی (مثلاً در زمان انتقال گوشت حیوانات شکارشده از محل کشتار تا محل زندگی) فراهم کرده باشند (Schober, 1998: 113). نتایج آنالیز ایزوتوپی مشابهی از بقایای انسانی محوطة باستانی دیگری به نام کنن3 نیز نشان میدهد که در رژیمهای غذایی، مرتبط با جنس نمونهها، تفاوت وجود دارد. سطح نیتروژن مردان به طور متوسط ‰ 7/10 بود، درحالیکه این سطح در زنان رویهمرفته ‰3/8 گزارش شد؛ بنابراین، سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) زنان، تقریباً ‰4-3 کمتر از سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) مردان برآورد شده است و این میتواند نشان از این باشد که مردان بیشتر از زنان از گوشت حیوانات استفاده میکردهاند (Tucker, 2002). فیناکن (Finucane) و همکارانش نیز در 2006 سطوح ایزوتوپ پایدار کربن 13 و نیتروژن 15 بقایای اسکلتی انسانی و حیوانی محوطة کونچوپاتا (Conchopata) را طی سالهای 550 الی 1000 میلادی، در کوهستانهای کشور پرو بررسی کردند. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد که علائم ایزوتوپی مردان و زنان زیاد متفاوت نیست؛ البته در نوزادان انسانی مورد آزمایش که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) بالایی داشتند، تأثیر میزان تغذیه از طریق پستان مادر را منعکس میکند (Finucane, et al., 2006: 1766-1776). ذکر این نکته قابلتأمل است که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در میان نوزادان و کودکان زیر دو سال، به علت تأثیر سطح تغذیهای پرستاری (تغذیه از شیر مادر)، میزان بالایی را نشان میدهد (fogel et .al.,1989: 111-117 and reviewed by Katzenberg et al., 1996: 177- 199). در همین سال، پژوهشی دیگر نیز با استفاده از همین دسته از آنالیزها، به بازسازی رژیمهای غذایی جامعة آپولونیا (Apollonia) (در قرن 4 تا 2 پیش از میلاد)4 پرداخت. طبق منابع نوشتاری و مدارک باستانشناسی، یونانیان باستان بهطور عمده از منابع غذایی زمینی استفاده میکردند و البته بنابر موقعیت اجتماعی و جنسیت، دسترسی آنها به انواع اصلی منابع غذایی متنوع بود، اما نتایج آنالیزهای ایزوتوپی در این مطالعه نشان میدهد که مستعمرهنشینهای آپولونیا، نوعی رژیم غذایی داشتند که مرکب از منابع زمینی و دریایی بود و در آن، با توجه به سن و جنسیت نمونهها یا نوع تدفین، تنوعی وجود ندارد. نبود تفاوتهای جنسیتی قابلتوجه در سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در این پژوهش، تا حدی اعجابانگیز است؛ چراکه به طور سنتی، ماهیگیری در میان یونانیان باستان، فعالیتی مردانه بود و بنابراین، این تصور وجود داشت که مردان در آن زمان دسترسی بیشتری به منابع دریایی و در نتیجه سطوح بالاتری از ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) داشتهاند؛ البته تفاوتهای جنسیتی بسیار کمی در رژیم غذایی این جامعه دیده میشود؛ به این صورت که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) مردان تا حدودی بالاتر است که مصرف بیشتر گوشت و منابع دریایی را نشان میدهد. بنا بر نظر نویسندگان، سطوح پایینتر ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در این محوطه، نشاندهندة مصرف غلات و جایگاه پایین اجتماعی است (Keenleyside, et al., 2006: 1205-1215). نتایج آنالیز ایزوتوپی بهدستآمده از بقایای انسانی محوطة باستانی دیگری به نام ناکدو5 نیز نشان میدهد که در رژیمهای غذایی مرتبط با جنس نمونهها تفاوت وجود دارد. سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) زنان، تقریباً ‰1 کمتر از مردان است که متضمن استفادة کمتر از منابع پروتئینی است. این دادة ایزوتوپی، تنوع در مصرف غذا را در میان افراد جامعة ناکدو منعکس میکند (Choy & Richards, 2009: 1312–1318). محوطة باستانی گوهرتپه از جمله مناطقی است که میتواند پاسخگوی پرسشهای بسیاری دربارة تحولات فرهنگی و اجتماعی جوامع بشری از دورة مفرغ تا عصر آهن باشد. این محوطه در شرق مازندران و در دو کیلومتری شمال غربی شهر رستمکُلا از توابع شهرستان بهشهر قرارگرفته (36° 40' 42" N 53° 24' 07" E) و دارای مساحتی در حدود 50 هکتار است. در طی دورة مفرغ میانی زیستگاهی در حدود 50 هکتار بود، اما در دورة مفرغ متأخر، متروکه شد. در دورة آهنII و III مجدداً از آن بهعنوان قبرستان استفاده شد (Sołtysiak & Mahfroozi, 2008: 71–77). براساس اطلاعات موجود در عصر آهن شمال ایران، جوامع متعددی بدون هیچگونه پیشینة فرهنگی در این منطقه ظاهر شدهاند. آثار و بقایای این جوامع در قبرستانها، بدون ارتباط با محلهای استقرار دایم (شهر و روستا) کشف شده است (طلایی، 1389: 62). این دوره،6 همزمان با تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ناشی از جابهجایی اقوام مختلف است و در متون باستانشناسی ایران از آن بهعنوان «دوران تاریک» یاد شده است (همان: 164). قبرستان عصر آهن گوهرتپه نیز جزو این دسته از قبرستانهاست که محوطة مسکونی همزمان و در ارتباط با آن شناسایی نشده است و همانند بسیاری از جنبهها، دربارة مناسبات اجتماعی و روابط خانوادگی مردان و زنان مدفون در این قبرستان نیز اطلاعی در دست نیست. این مقاله، با استفاده از آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) که بر روی 12 نمونة دندانی از قبرستان عصر آهن این محوطه انجام شده است، رویکردی آماری و استنتاجی از تفاوتهای جنسیتی موجود در رژیمهای غذایی باستانی آنان ارائه کرده است. تفاوتهای مشاهدهشده در میان نتایج بهدستآمده از دو جنس مرد و زن، نگرشهای متعددی را ایجاد میکند که میتواند راهگشای پارهای از زوایای تاریک این قبرستان عصر آهنی باشد. 2. مواد و روشها آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 بر روی کلاژن مستخرج از 12 نمونة دندانی انجام شد. این نمونهها از تدفینهای جداگانة قبرستان عصر آهن این محوطه برداشت شدهاند. مشخصات کامل این نمونهها در جدول شمارة 1 ارائه شده است. جنسیت و سنِ هنگام مرگ در نمونهها، با استفاده از ضوابط ریختشناسی استاندارد از استخوانهای لگن خاصره و جمجمه تخمین زده شده است (فروزانفر، 1384؛ افشار، 1386). آمادهسازی نمونهها و سنجش ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 آنها را آزمایشگاه رادیوکربن رفتر (Rafter)7 نیوزیلند انجام داده است. مقدار ایزوتوپی نیتروژن و همچنین درصد عنصریاش از طریق اسپکترومتری جرمی Europa Geo 20-20 isotope ratio اندازهگیری شد. تمام دادهها با مقیاس نیتروژن هوا گزارش شدند که با استانداردهای داخلی لوسین )1.8‰ for δ15N(، کلاژن GNS (9.41‰ for δ15N) و EDTA (0.4‰ for δ15N) تنظیم و نرمال شدند. دقت آنالیزی نوعی برای این اندازهگیریها ±0.3‰ برای δ15N است (8Beavan, 2009 ,Present Comment ). در آنالیزهای ایزوتوپی، معمولترین روشها برای ارزیابی کیفیت کلاژن نمونههای اسکلتی (استخوان یا دندان) سه روش است: نسبت C/N اتمی، درصد محصول کلاژن نمونه و درصد وزن کربن و نیتروژن در کلاژن استخراجشده (Schober, 1998). در این پژوهش، برای 12 نمونة دندانی مورد آزمایش، کیفیت کلاژن بهوسیلة نسبت C/N اتمی درحدود (25/3-31/3) ارزیابی شد. این مقادیر درون محدودة قابلقبول (6/3-9/2) قراردارند (DeNiro, 1985: 806-809). 3. نتایج نتایج بهدستآمده از آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)9 در این پژوهش، در جدول شمارة 1 نمایش داده شده است. جدول 1: نتایج آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن (N15δ)
محدودة نتایج آنالیز ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در نمونههای مورد آزمایش (12 نمونه)، از ‰7/8 تا ‰1/12 با میانگین 1166/10 است. جدول شمارة 2 به مقایسة سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) بهدستآمده از زنان، مردان و افراد نامشخص میپردازد و تفاوتهای بین آنها را مشخص میسازد (جدول 2).
جدول 2: خلاصة آمار دادههای آنالیز ایزوتوپی پایدار نیتروژن (N15δ)
سه اسکلت از کل نمونهها که هویت آنها زن تشخیص داده شد، سطوح 15N δ از ‰ 7/8 تا ‰ 9/9، با میانگینی در حدود ‰26/9 دارند. دربارة دو اسکلت مرد نیز، سطوح δ15N بهدستآمده از بخش کلاژن دندان این اشخاص، از ‰4/10 تا ‰5/10 و با میانگینی در حدود ‰45/10 است. همانطور که ملاحظه میشود، این نتایج نشاندهندۀ تفاوتهایی بین دو جنس (زن و مرد) است. 4. بحث و نتیجهگیری انسانهایی که پروتئین رژیم غذایی خود را معمولاً از غذاهای دریایی تأمین میکردهاند، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن در آنان بین ‰12 و ‰22 است، درحالیکه انسانهایی که رژیم غذایی آنها فقط گیاهان C3 بر پایة منابع پروتئینی زمینی است، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژنشان از حدود ‰5 تا ‰12 است و در نهایت، انسانهایی که رژیم غذایی مرکبی ازغذاهای دریایی و گیاهان C3 بر پایة پروتئین زمینی دارند، سطوح ایزوتوپی آنها، بین نقاط پایانی دو گروه بالا خواهد بود (Richards et al., 2006: 122-131; Schoeninger & Moore, 1992: 247-296). براساس نتایج ایزوتوپی به دست آمده از 12 نمونة مورد آزمایش در این پژوهش، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن زنان پایینتر از مردان است و بین آنها تفاوت سطحی درحدود ‰1 دیده میشود. این نشاندهندة تنوع در منابع غذایی مورد استفادة دو جنس (زن و مرد) و احتمالاً استفادة کمتر زنان از منابع پروتئینی است. با توجه به مستندات مقدمة بحث، منبع پروتئینی مورد استفادة مردان و زنان محوطة باستانی گوهرتپه، کمابیش از گیاهان C3 بر پایة منابع پروتئینی است یا به عبارت دیگر، از منابع زمینی (گیاهان C3 و حیوانات زمینی10 که از گیاهانC3 تغذیه میکردند) به دست آمده بود. تصویر4 تفاوت سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 بین دو جنس زن و مرد را نشان میدهد. ارتباط معناداری بین سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 و جنسیت وجود دارد؛ به این صورت که مقدار ایزوتوپی نیتروژن 15 در مردان بالاتر از زنان است. همچنین این تفاوت، همانطور که در بحث تفاوتهای زیستی (فیزیولوژیکی) دو جنس از آن صحبت شد، دور از انتظار نیست.
تصویر 4: تفاوت سطح جنسیتیِ ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 همانطور که اشاره شد، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن در میان نوزادان و کودکان زیر دو سال به علت تأثیر سطح تغذیهای پرستاری (تغذیه از شیر مادر)، میزان بالایی را نشان میدهد (fogel et .al.,1989: 111-117 and Katzenberg et al., 1996: 177- 199)؛ بنابراین، در بررسی نتایج آنالیز ایزوتوپ نیتروژن، دانستن سن افراد بسیار مهم است و درصورت بیتوجهی به سن، تحلیل نتایج صحیح نخواهد بود؛ چراکه یکی از عمدهترین دلایل افزایش سطح نیتروژن، تغذیه از شیر مادر است. همانطور که در تصویر شمارة 5 دیده میشود، سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در ارتباط با سن افراد لحاظ شده است. میانگین این سطح در دو نمونة مرد (با محدودة سنی 22 تا 42 سال) عددی درحدود ‰45/10 است. این میزان در میان سه نمونة زن (با محدودة سنی 18 تا 21 سال) در حدود ‰26/9 است که تقریباً ‰1 پایینتر است.
تصویر 5: توزیعِ سنی ایزوتوپ نیتروژن نمونه های دو جنس (مرد و زن) تصویر 6 توزیع سنی ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) را برای سه گروه مرد، زن و افراد با جنسیت نامشخص نشان میدهد؛ اگرچه به لحاظ انسانشناسی، سن و جنسیت تعدادی از نمونهها تعیین نشده است، مشخصات ظاهری و اندازة این نمونههای با جنسیت نامشخص، مرتبط با کودکان نیست؛ در نتیجه سطح بالای ایزوتوپ پایدار نیتروژن، تأثیر سطح تغذیهای پرستاری را منعکس نمیکند. بنابراین، سطح بالای ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) در نمونههای شمارة 8 و 10 که بالاترین سطح را در میان تمامی نمونهها به خود اختصاص دادهاند و در تصویر مشخص شدهاند، نشان میدهد که این دو شخص منابع غذایی با پروتئین بالا مصرف میکردهاند. ازجمله این منابع دارای پروتئین بالا، ماهی و منابع آبی است و دربارة این دو نمونه که متعلق به محوطهای در نزدیکی منابع آبی11 هستند، این فرض دور از ذهن به نظر نمیرسد؛ البته این فرض به لحاظ علمی نیز ثابت شده است؛ چراکه سطوح نسبتاً بالای ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 در ترکیب با سطوح پایینتر ایزوتوپ پایدار کربن 13 مصرف ماهی آب شیرین را نشان داده است (Lanting & Van der Plicht, 1995/1996: 491-519, 1998: 151-165; Hedges & Reynard,2007: 1240-1251).
تصویر 6: توزیع سنی ایزوتوپ پایدار نیتروژن نمونههای مرد و زن، در کنار نمونههای نامشخص به لحاظ سن و جنسیت تدفین شمارة 10 با بالاترین سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (‰1/12) بهطور خاصی از بقیة نمونهها متمایز شده است. سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) این نمونه، نشان از مصرف منابع غذایی با پروتئین بالا دارد و در ترکیب با سطوح پایینتر ایزوتوپ پایدار کربن 13 (‰2/20-)، فرض مصرف ماهی آب شیرین را تا حدودی امکانپذیر میسازد. هرچند چون جنسیت این نمونه مشخص نیست، در بحث تعیین تفاوتهای جنسیتی رژیم غذایی ساکنان محوطة باستانی گوهرتپه، کمتر قابلتوجه است. نتایج این پژوهش و نگرشهای چندگانۀ برآمده از آن به شرح ذیل است: 1- تفاوت سطح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ)، بین دو جنس زن و مرد وجود دارد؛ 2- تفاوت سطحی درحدود ‰1 است؛ 3- این تفاوت ممکن است به خاطر تفاوتهای فیزیولوزیکی دو جنس زن و مرد باشد؛ 4- امکان تنوع در منابع غذایی مورد استفادة مردان و زنان وجود دارد؛ 5- امکان استفادة کمتر زنان از منابع پروتئینی یا استفاده از منابع غذایی با درصد پروتئین پایینتر وجود دارد.
پینوشت 1. قابل ذکر است که سطوح ایزوتوپ پایدار نیتروژن 15 (N15δ) از طریق تجزیة موی این علفخواران (Diet-hair fractionation (Δd-h)) محاسبه شده است. 2. هورمون، رابط یا پیامرسان شیمیایی است که از غدد درونریز ترشح میشود، در سراسر بدن انتشار مییابد و بر سلول خاصی (سلولهای هدف) تأثیر مشخص برجای میگذارد و اعمال حیاتی بدن را سامان میدهد (امیرتیموری، 1376: 322 و 27-325). 3. محوطة کنن (Cannon) در ناحیة اکمولگی بیگ بِند (Ocmulgee Big Bend) واقع در دشت ساحلی جرجیاست. 4. این جامعه در ساحل دریای سیاه واقع در کشور بلغارستان است و در آن زمان جزء مستعمرات یونان محسوب میشد. 5. محوطة ناکدو (Nukdo) در یکی از جزایر شبهجزیرة کره جنوبی واقع شده است. این محوطه یکی از بزرگترین محوطههای باستانشناسی کره محسوب میشود و از دورة مومون (Mumun) تا حدود دورة پادشاهیهای پروتو تری (Proto-Three) (از قرن4 قبل از میلاد تا قرن 1 بعد از میلاد) مسکونی بوده است (Choy & Richards, 2009: 1312–1318). 6. دورة زمانی اواخر هزارة دوم و اوایل هزارة اول ق.م. 7. شناسة بینالمللی این آزمایشگاه رادیوکربن، NZA است. 8. خانم نانسی بیوان، مسئول آزمایشگاه رادیو کربن رفتر (Rafter) از مؤسسة جی ان اس (GNS) در کشور نیوزیلند است، که روش آمادهسازی و آنالیز نمونهها از طریق مکاتبة مستقیم با ایشان بیان شده است. 9. نسبت ایزوتوپهای پایدار را معمولاً به صورت نسبتهای ساده نمینویسند، بلکه به شکل واحد دلتا ثبت میشود. دلتا یونیت میزان انحراف نسبت ایزوتوپها را به یک استاندارد مشخص اندازهگیری میکند. این میزان برمبنای مقدار در هزار (Permil) و با استفاده از نماد در هزار (‰) نشان داده شده است. 10. خشکی. 11. این محوطه در6 الی 7 کیلومتری دریای خزر و 10 کیلومتری شرق رودخانة نکاء واقع شده است (ماهفروزی، 1386: 26). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسدی، م.ر. (1370)، اصول طب داخلی هاریسون، بیماریهای خون و سرطانشناسی، 235. افشار، ز. (1386)، «گزارش انسانشناسی گوهرتپه»، گزارش سومین فصل کاوش گوهرتپه. امیرتیموری، م. ح. (1376)، زمینه زیستشناختی روانشناسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 322 و 27- 325. سیوانی، ا. (1366)، اصول طب داخلی هاریسون، غدد درونریز، 132. شادان، ف. (1372)، فیزیولوژی پزشکیِ آرتور گایتون، ج 3، چ اول، تهران، شرکت سهامی چهر، 1724 و 1578. طلایی، ح. (1389)، عصر آهن ایران، تهران، سمت، 62 و 164. علمی غروی، ح. (1376)، فیزیولوژی بدن انسان رادنی رودس و همکار، ج 3، 1504 و 1551. فروزانفر، ف. (1384)، «گزارش انسانشناسی گوهرتپة بهشهر»، گزارش توصیفی فصل چهارم کاوش باستانشناسی گوهرتپه رستمکلا - مازندران. قائمی، ع. (1370)، دنیای نوجوانی دختران، چ اول، تهران، امیری، 396. ماهفروزی، ع.(1386)، «گزارش پنجمین فصل مطالعات و سومین فصل کاوش باستانشناسی در گوهرتپه مازندران»، 26. Abend A.G., Smith T.D., 1997. Differences in stable isotope ratios of carbon and nitrogen between long-finned pilot whales (Globicephala melas) and their primary prey in the western north Atlantic, Journal of Marine Science, 54: 500–503.
Ambrose S.H., 2000. Controlled diet and climate experiments on nitrogen isotope ratios of rats, ın biogeochemical approaches to paleodietary analysis, Ambrose SH, Katzenberg MA (eds.), Kluwer Academic: New York; 243–259.
ـــــــــــــــــــ, DeNiro M.J.; 1986. The isotopic ecology of east african mammals, Oecologia, 69: 395–406.
Bocherens H., et al.1999. Isotopes stables et reconstitution du re´ gime alimentaire des hominide´ s fossiles: une revue”, Bulletins et Me´moires de la Socie´ te´ d’Anthropologie de Paris; 11 (3/4): 261-287.
Boesch C.; 1997. Evidence for dominant wild female chimpanzees investing more in sons, Journal of Animal Behaviour; 54:811–815.
Choy K., Richards M.P.; ( 2009) “Stable isotope evidence of human diet at the Nukdo shell midden site, South Korea”, Journal of Archaeological Science; Volume 36 , 1312–1318.
DeNiro M.J.; 1985. Postmortem preservation and alteration of in vivo Bone collagen isotope ratios in relation to paleodietary reconstruction, Nature; 317: 806-809.
ـــــــــــــــــ, (1987) “Stable isotopy and archaeology”; American Scientist 75: 182-191.
ـــــــــــــــــ, Epstein S.; 1981. Influence of diet on the distribution of nitrogen isotopes in animals, Geochimica et Cosmochimica Acta 45: 341-351.
Fahy G.E., et al.; 2013, Stable nitrogen isotope analysis of dentine serial sections elucidate sex differences in weaning patterns of wild chimpanzees (Pan troglodytes), American Journal of Physical Anthropology, 00: 1-8.
Finucane B. et al.; 2006. Human and animal diet at Conchopata, Peru: stable isotope evidence for maize agriculture and animal management practices during the Middle Horizon, Journal of Archaeological Science 33: 1766-1776.
Fogel M., et al.; 1989. Nitrogen isotope tracers of human lactation in modern and archaeological populations”, Annual report of the Director, Geophysical Laboratory (1988– 1989), 2150: 111-117.
Fuller B.T., et al.; 2006. Detection of breastfeeding and weaning in modern human infants with carbon and nitrogen stable isotope ratios, American Journal of Physical Anthropology 129:279–293.
Hedges R.E.M., Reynard L.M.; 2007. Nitrogen isotopes and the trophic level of humans in archaeology, Journal of Archaeological Science; 34:1240-1251.
Herring D.A., et al.; 1998. Investigating the weaning process in past populations, American Journal of Physical Anthropology 105:425–439.
Hiraiwa-Hasegawa M.; 1990. Maternal investment before weaning. in: Nishida T, (ed.), the chimpanzees of the Manhale Mountains: sexual and life history strategies. Tokyo: The University of Tokyo Press. p 257–266.
Katzenberg M.A., et al.; 1996. Weaning and infant mortality: evaluating the skeletal evidence, Yearbook of Physical Anthropology; 39:177- 199.
Keenleyside A., et al.; 2006. Stable isotopic evidence of diet in a Greek colonial population from the Black Sea, Journal of Archaeological Science 33: 1205-1215.
Kennedy G.E.; 2005. From the ape’s dilemma to the weanling’s dilemma: early weaning and its evolutionary context, Journal of Human Evolution 48:123–145.
Koch P., et al.; 1991. The isotopic ecology of plants and animals in Amboseli National Park, Kenya, Annual Report to the Director, Geophysical Laboratory, Carnegie Institution, Washington DC 1990–1991; 163–171.
Lanting J.N., Van der Plicht J.; 1995/1996.Wat hebben Floris V, skelets Swifterband S2 en visotters gemeen? Palaeohistoria, 37/38: 491-519.
ـــــــــــــــــــ (1998) “Reservoir effects and possible 14C ages”, The Journal of Irish Archaeology; 9:151-165.
Macko S.A., et al.; 1999. Documenting the diet of ancient human populations through stable isotope analysis of hair, Philosophical Transactions of the Royal Society of London B; 354: 65–76.
Richards M.P., et al.; 2006. Stable isotope palaeodietary study of humans and fauna from the multi-period (Iron Age, Viking and Late Medieval) site of Newark Bay, Orkney, Journal of Archaeological Science; 33: 122-131.
ـــــــــــــــــــ 2002. Stable carbon and nitrogen isotope values of bone and teeth reflect weaning age at the Medieval Wharram Percy site, Yorkshire, UK, American Journal of Physical Anthropology 119:205–210.
ـــــــــــــــــ 2000 Neanderthal diet at Vindija and Neanderthal predation: the evidence from stable isotopes, Proceedings of the National Academy of Sciences 97: 7663–7666.
Schober T.; 1998. Reinvestigation of maize introduction in west-central Illinois: a stable isotope analysis of bone collagen and apatite carbonate from late archaic to Mississippian times, MA Thesis, University of Illinois at Urbana- Champaign, Urbana, Illinois.
Schoeninger M.J., DeNiro M.J.; 1984. Nitrogen and carbon isotopic composition of bone collagen from marine and terrestrial animals, Geochimica et Cosmochimica Acta; 48: 625–639.
Schoeninger M.J., Moore K.; 1992. Bone stable isotope studies in archaeology, Journal of World Prehistory; 6: 247-296.
Schwarcz H.P., Schoeninger M.J.; 1991. Stable isotope analyses in human nutritional ecology, Yearbook of Physical Anthropology 34: 283-321.
Sealy J.C., et al.; 1987. Nitrogen isotopic ecology in southern Africa: implications for environmental and dietary tracing”, Geochimica et Cosmochimica Acta; 51: 2707–2717.
Sołtysiak A., Mahfroozi A.; 2008. Short fieldwork report: Gohar Tepe and Goldar Tepe (Iran), seasons 2006–2007, Bioarchaeology of the Near East; 2: 71–77.
Sponheimer M. et al.; 2003.Nitrogen isotopes in mammalian herbivores: hair δ15N values from a controlled feeding study, International Journal of Osteoarchaeology; 13: 80–87.
Tucker B.D.; 2002. Culinary confusion: using osteological and stable isotopic evidence to reconstruct paleodiet for the Ocmul Gee/Blackshear Cordmarked people of south central Georgia, MA thesis ,Louisiana State University, Department of Geography and Anthropology.
van Klinken G.J. et al.; 2000. An overview of causes for stable isotopic variations in past European human populations: environmental, ecophysiological, and cultural effects. in biogeochemical approaches to paleodietary analysis, Ambrose SH, Katzenberg MA (eds.), Kluwer Academic: New York; 39–63.
Yoneyama T., et al.; 1983. Variations of natural 13C and 15N abundances in the rat tissues and their correlation, Radioisotopes; 32: 330–332. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,179 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,330 |