تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,579 |
تعداد مقالات | 71,071 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,680,332 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,910,914 |
مسئولیت مدنی ناشی از ورود زیان بدنی به متوفا | ||
مطالعات حقوق خصوصی | ||
مقاله 12، دوره 47، شماره 2، تیر 1396، صفحه 363-378 اصل مقاله (224.96 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jlq.2017.62620 | ||
نویسندگان | ||
خدیجه مظفری* 1؛ عباس میرشکاری2 | ||
1استادیار گروه حقوق دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا | ||
2استادیار گروه حقوق خصوصی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری | ||
چکیده | ||
اگر به جسد انسان، پس از مرگ، آسیبی برسد، تحلیل موضوع بهویژه از نظر شناخت زیاندیده شایان توجه است: آیا خودِ متوفا را باید زیاندیده شمرد؟ تردید از اینجا آغاز میشود که او فوت کرده و اهلیتش را از دست داده است، بنابراین، نمیتواند نسبت به بدنش حقی داشته باشد، بهعلاوه، او درد و رنج بدنی را احساس نمیکند، پس تصور ورود زیان بدنی به وی دشوار است. در نتیجه، نمیتوان «درگذشته» را نسبت به لطمۀ وارده به جسمش، زیاندیده شمرد. گزینۀ بعدی، تلقی وراث درگذشته بهعنوان زیاندیده است، اما این تحلیل نیز با ظاهر قانون مجازات اسلامی سازگار نیست. بهنظر میرسد با نفی دو گزینۀ یادشده، جامعه را باید زیاندیدۀ اصلی بهشمار آورد؛ چه این جامعه و به بیان بهتر، اشخاص زنده هستند که با لطمۀ وارده به جسم بیجانِ یکی از همنوعانشان دچار لطمه شدهاند و امنیت خاطر و آرامششان برهم خورده است؛ بدین ترتیب، با پذیرش مسئولیت مدنی برای عامل زیان، در واقع، به زندگان اطمینان داده میشود که جسمشان پس از مرگ نیز مورد احترام خواهد بود. به همین علت مشهور فقها و هم قانون مجازات جدید، به پرداخت دیۀ میت در راههای خیر حکم میدهد تا بدین وسیله لطمۀ وارده به جامعه جبران شود. | ||
کلیدواژهها | ||
جنایت بر میت؛ دیه؛ زیان بدنی؛ متوفا؛ مسئولیت مدنی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
HARM TO CORPUS OF DEADS | ||
نویسندگان [English] | ||
khadijeh Mozafari1؛ Abbas Mirshekari2 | ||
1Assistant Professor of Alzahra University | ||
2Assistant Professor of University of Judicial Sciences and Administrative Services | ||
چکیده [English] | ||
If the human body, after death, to be damaged, the analysis of the topic is particularly significant in determining the injured party. Should the deceased be considered as injured? There is a doubt because of incapacity of deceased therefore he could not have any right on his body. In addition, the dead cannot be harmed, because the dead are free from pain, grief, despair, and other unpleasant sensations. As result, the deceased should not be seen as loss party. The second answer is inheritor. But in this manner and with relying of appearance of penal code, inheritors are not injured. By Rejecting the two aforementioned options and in result, society is incurred a loss of injury to dead's corpus. Because of The disturbance of the peace community members after injury to dead's corpus. Thus, by accepting civil liability for the cause of the damage, in fact, the life assured that their body will be respected after death. That is why both the renowned jurists and the new punishment law pay compensation in the way of charity in order to offset the damage to society. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Deads, loss, inheritor, Tort | ||
مراجع | ||
الف) فارسی 1. ایزانلو، محسن؛ میرشکاری، عباس (1389)، «ارث دیه»،فصلنامۀ حقوق دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دورۀ 40، ش 2. 2. بادینی، حسن(1384)، فلسفۀ مسئولیت مدنی، ج 1، تهران: انتشار. 3. کاتوزیان، ناصر (1387)، مسئولیت مدنی، ج 2، تهران: دانشگاه تهران.
ب) عربی 4. ابن سعید، یحیی بن احمد (1405ق)، الجامع للشرایع، مؤسسۀ سید الشهداء (ع) 5. اردبیلی نجفی، احمد بن محمد (1412ق)، مجمع الفایدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج 14، چ اول، جامعۀ مدرسین. 6. اسدى، حسن بن یوسف بن مطهر (علامه حلی) (1389)،ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، ج 4، مؤسسه اسماعیلیان. 7. ----------------------------------- (1412ق)،مختلف الشیعه، ج 9، مؤسسۀ نشر اسلامی. 8. -------------------------- --------(1413ق)،قواعدالاحکام فی معرفه الحلال و الحرام، ج 3، مؤسسۀ نشر اسلامی. 9. انصاری، محمدعلی (1418ق)، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج 2، مجمع فکر اسلامی. 10. بیهقی کیدری، قطبالدین (1416ق)، إصباح الشیعة بمصباح الشریعة، اعتماد. 11. حلبی، ابوالصلاح (بیتا)، کافی، ج 15. 12. حلبی، ابنزهره (1417ق)، غنیة النزوع، اعتماد. 13. حلی، ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید (محقق)، (1409ق)،شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج 4، چ اول، انتشارات استقلال. 14. حلی، فخر الدین ابو طالب محمد بن حسن بن یوسف ( 1387)، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، مؤسسۀ فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان. 15. علامه حلی، حسن بن یوسف (1378)، تحریرالاحکام، ج5، مؤسسۀ امام صادق (ع) 16. حلی، یحیى بن سعید (1405ق)، جامع الشرایع، علمی. 17. --------------- (1386)، نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه والنظائر. 18. خمینی، روحالله (1366)، تحریرالوسیله، ج 2، دارالکتب العلمیه. 19. خویی، سید ابوالقاسم (1378)، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج 2، علمیه. 20. روحانی، سید محمدصادق (1414ق)، فقه الصادق (ع)، ج 24، چ سوم، دارالکتاب. 21. ------------------- (1414ق)، المسائل المستحدثه، دارالکتاب. 22. سلار بن عبد العزیز (1414ق)، المراسم العلویه، امیر. 23. شهید اول، شیخ شمسالدین محمد بن مکی (1411ق)، لمعه دمشقیه، ج 2، چ اول، چاپ قدس. 24. صدوق (1386)، علل الشرائع، ج 2، منشورات المکتبة الحیدریة. 25. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم (1378)، منجزات المریض، مؤسسۀ اسماعیلیان. 26. طهوری، صادق (1419ق) محصل المطالب فی تعلیقات المکاسب، ج 1، أنوار الهدى. 27. طوسی، محمد بن حسن (1364)، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، ج10، چ چهارم، دارالکتب الاسلامیه. 28. طوسی، ابن حمزه (1408ق)، الوسیله، خیام. 29. عاملی، زینالدین بن علی بن احمد (شهیدثانی)، (1419ق)، مسالک الافهام الی تنقیح شرایعالاسلام، ج 15، چ اول، مؤسسۀ معارف اسلامیه. 30. ---------------------------------- (1386)، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیة ، ج 10، جامعه نجف. 31. فقعانی، ابن طی (1418ق)، الدر المنضود، مکتبه مدرسه إمام العصر. 32. گلپایگانی (1414ق) بلغة الطالب، خیام. 33. فیاض، محمد إسحاق (1378)، منهاج الصالحین، ج 3، امیر. 34. قمی، علی بن محمد (1379)، جامع الخلاف والوفاق، پاسدار اسلام. 35. مرتضی (1415ق)، الانتصار، مؤسسۀ نشر اسلامی. 36. مفید (1410ق)، المقنعه، مؤسسۀ نشر اسلامی. 37. نائینی، میرزا محمدحسین (1418ق)، منیة الطالب، چ اول، مؤسسۀ نشر اسلامی. 38. همدانی، رضا (1322)، مصباح الفقیه، مکتبه صدر. 39. هندی، فاضل (1405ق)، کشف اللثام، ج 11، مؤسسۀ نشر اسلامی.
ب) خارجی 40.Levenbook, B. B. (1984). “Harming Someone After His Death”. Ethics. Vol. 94. No.3. Apr. 1984.
41.Gillis, K. C. (). Harm And The Right Not To Be Harmed
42. Feinberg, J. (1987). The Moral Limits Of The Criminal Law. Volume 1: Harm To Others. University Press Scholarship Online.
43.Feinberg, J. (1980). Harm And Self-Interest, In Rights, Justice, And The Bounds Of Liberty. Essays In Social Philosophy.
44. Young, H. (2013).“The Right To Posthumous Bodily Integrity And Implications Of Whose Right It Is”. Marquette Elder’s Advisor. Vol. 14:2.
45.Luper, S. (2004). “Posthumous Harm”. American Philosophical Quarterly. Vol.41:1.
46.Partridge, E.(1981). Posthumous Interests And Posthumous Respect. ETHICS. N.91.
47.Kramer, M. H.(2001). “Do Animals And Dead People Have Legal Rights?”. CAN. J.L. & JURIS.
48.Smedley, T.A. (1960). Wrongful Death—Bases Of The Common Law Rules. 13 VAND. L. REV.
49.Smolensky, Kirsten Rabe. (2009). “RIGHTS OF THE DEAD”. HOFSTRA LAW REVIEW. Vol. 37. 2009.
50.Thomas Mccarthy, J. (2009). The Rights Of Publicity And Privacy. 2d ed.
51.Wellman, C. (1995). Real Rights. Oxford University Press.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,242 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,609 |