تعیین واکنش کیفری اهمیت بسیاری در یک سیاست جنایی سنجیده و هدفمند دارد و از جمله موضوعات بحثانگیز در این زمینه، تعیین سطح مطلوب اختیاراتی است که میبایست به قاضی کیفری واگذار گردد. در یک نگرش کلان، دو رویکرد نسبت به این موضوع وجود دارد. رویکرد نخست، که از جمله در نظام حقوقی کنونی ایران در سطح وسیعی اتخاذ شده، باز گذاردن دست قاضی در تعیین کیفر است. در این نظام، قاضی کیفری دارای توانایی بالایی در شناخت بزهکار و واکنش کیفری مناسب برای او فرض میشود و لذا از اختیارات گستردهای در تعیین کیفر برخوردار میگردد تا بتواند با بهرهگیری از آزادی عملی که در این عرصه دارد، واکنش کیفری را فردیسازی کرده و به این ترتیب، هدف اصلاح بزهکار را محقق سازد. اما این رویکرد، از جهات مختلف نظری و عملی مورد انتقاد قرار گرفته و در نتیجه، رویکرد دومی مطرح شده است که تعیین مجازات را بر الگوهای از پیش تعیینشدهای به نام رهنمودهای کیفردهی مبتنی میسازد و آزادی عمل قاضی در تعیین واکنش کیفری را تا حدود زیادی محدود میسازد. این روش، که ابتدا در دهه 1980 در ایالات متحده آمریکا به کار گرفته شد، امروزه در کشورهای متعددی اجرا میشود. افزایش شفافیت فرآیند کیفردهی، ارتقای اعتماد عمومی به دستگاه عدالت کیفری، تسریع در روند صدور حکم، افزایش قطعیت مجازات و به تبع آن، افزایش بازدارندگی مجازات، از جمله نتایج مثبت این روش است.
Systematizing the Sentencing in Discretionary Punishments in Iranian Law
چکیده [English]
Sentencing is an important phase of criminal process in a scrutinized and purposeful criminal justice and one of the controversial objects in this respect is the optimal level of judicial discretion. By and large, there are two approaches at issue in this matter. First approach, broadly taken in Iranian criminal justice system, is giving the judges a wide discretion to weigh the circumstances of each case and choosing the best punishment for the perpetrator. This approach is based on the idea that the criminal judge has a great ability in knowing the characteristics of the crime and the offender and in identifying the best reaction toward her. So, he must have a wide discretionary power to personalize the criminal reaction and rehabilitate the offender. But there have been many criticisms to this approach, theoretically and practically. So, another approach has been put forward which is based on a predefined model, called sentencing guidelines. This approach, first taken in United Sates in 1980s, is currently being implemented in many countries. Enhancing the transparency of the sentencing, promoting public confidence in criminal justice system, fastening the sentencing phase of criminal process and increasing the deterrent function of punishment by increasing its certainty, are some of the benefits of this approach.
آقا میرسلیم، مرضیه (1390). جایگاه پروندۀ شخصیت در نظام کیفری ایران و کانادا، پایاننامۀ کارشناسیارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
آماده، غلامحسین (1389). ضابطهمندی اختیارات قضایی در تعیین مجازات در نظام کیفری ایران، انگلستان و مصر، رسالۀ دکتری رشتۀ حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
ابراهیمی، ابراهیم (1390). «موانع تشکیل پروندۀ شخصیت در نظام کیفری ایران»، مطالعات پیشگیری از جرم، ش 18، ص 204-187.
اردبیلی، محمدعلی (1393). حقوق جزای عمومی، ج 3، چ اول، تهران: میزان.
الهام، غلامحسین؛ مهدی کریمی (1394). «تأثیر عوامل فراقانونی و قانونی خاص بر تفاوت آرا در تعیین مجازات قضایی در جرایم مشابه»، مطالعات حقوق کیفری و جرمشناسی، ش 5 و 6، ص 212-193.
الهام، غلامحسین؛ محمدی مغانجوقی، فاطمه (1391). «مجازات متناسب از دیدگاه نظریههای بازدارندگی با تأکید بر نظریه تعیین کیفر آلمان»، مطالعات حقوق خصوصی، ش 27، ص 72-57.
تقیزاده اوشان، ابراهیم (1373). اصول حاکم بر مجازاتها (در حقوق کیفری ایران)، پایاننامۀ کارشناسیارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
جوانبخت، محمد؛ محمدی، سهیلا (1395). «تعارض اصل تناسب جرم و مجازات با اهداف مجازاتها (با نگاهش به فقه امامیه و حقوق کیفری)»، وکیل مدافع، ش 15، ص 177-153.
حاجی دهآبادی، محمدعلی؛ قادرینیا، محمد (1395). «مبانی، آثار و چالشهای حق مجرم در تعیین سرنوشت خویش در دعوای کیفری»، حقوق اسلامی، ش 51، ص 102-71.
رحمدل، منصور (1394). تناسب جرم و مجازات، چ سوم، تهران: سمت.
ریاضی مبارکی، مهدی (1388). تعیین مجازات متناسب با جرم و مجرم در حقوق کیفری با نگرشی بر نظام کیفری ایران و انگلستان، پایاننامۀ کارشناسی حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
رضوانی، سودابه (1395). تحولات مفهوم خطرناکی در جرمشناسی و آثار آن در حقوق کیفری، رسالۀ دکتری رشته حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
زارعی، محمدحسین (1389). تناسب جرایم و مجازاتها در حقوق بینالملل کیفری، رسالۀ دکتری حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
سبزوارینژاد، حجت (1390). نقش قربانی جرم در تعیین مجازات در قوانین کیفری ایران و انگلستان، رساله دکتری حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
سلطانی رنانی، عبدالحسین (1394). بررسی حقوقی و جرمشناختی استناد، استدلال و توجیه در آرای کیفری، پایاننامۀ کارشناسیارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
شاملو، باقر؛ گوزلی، مهدی (1390). «پروندۀ شخصیت در حقوق کیفری ایران و فرانسه»، آموزههای حقوق کیفری، ش 2، ص 118-89.
صفاری، علی (1388). اصول عملی تعیین کیفر در نظام عدالت جنایی انگلستان و ولز، در: تازههای علوم جنایی، علیحسین نجفی ابرندآبادی (زیر نظر)، چ اول، تهران: میزان، ص 966-953.
ــــــــــــ (1395). کیفرشناسی، چ بیستونهم، تهران: جنگل.
طباطبایی مؤتمنی، منوچهر؛ افشاری، فاطمه؛ اسدی، حمید (1394). سوءاستفاده از صلاحیت اختیاری در رویه قضایی انگلستان و ایران و مقایسۀ آن با فقه و حقوق خصوصی، قضاوت، ش 83، ص 35-1.
یزدیان جعفری، جعفر (1385). «اصل فردی کردن مجازاتها: تبعیضی فاحش یا عدالتی عادلانهتر»، فصلنامۀ حقوق اسلامی، ش 11، ص 64-41.