تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,573 |
تعداد مقالات | 71,037 |
تعداد مشاهده مقاله | 125,521,967 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 98,781,543 |
نقد کهن الگویی نمایشنامه 6 از هفت نمایش کوتاه اسماعیل خلج | ||
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی | ||
مقاله 8، دوره 24، شماره 2، تیر 1398، صفحه 77-86 اصل مقاله (10.82 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jfadram.2018.227623.615047 | ||
نویسنده | ||
شهین حقیقی* | ||
دانشگاه جهرم | ||
چکیده | ||
بررسی متون ادبی از چشمانداز نظریات کارل گوستاویونگ، از جمله رویکردهای نقد روانشناسی است. یونگ شخصیت را یک واحد میداند که از سیستمهای مختلف روانی فراهم آمدهاست. این سیستمهای بهظاهر جدا، در اصل بههم وابستهاند و بر هم تاثیر متقابل دارند. تجلیات ناخودآگاه، کهنالگو نامیده میشود؛ تصاویری جهانشمول، با ریشههای عمیق تاریخی که به حوزهی ناخودآگاه جمعی تعلق دارند و مظاهر آنها به صورتهای گوناگون، در رویا انعکاسمییابد. براساس این رویکرد، توجه به اسطورهها و نمادهای موجود در متن، از جمله ابزارهای شناخت دنیای متن و نشاندهندهی پیوند میان ادبیات و روانکاوی است که چشماندازی درخشان در برابر تحقیقات و پژوهشهای میانرشتهای گشودهاست. اسماعیل خلج، از دید کمیت و کیفیت آثار، نمایشنامهنویس نامدار ایران در حوزهی «درام قهوهخانهای» است. «نمایشنامه شماره6» از هفت نمایش کوتاه او، از جمله آثار مستعد خوانش با رویکرد نقد کهنالگویی است. پژوهش از نوع تحلیل محتواست که با بهرهگیری از اسناد و منابع کتابخانهای از طریق گردآوری منابع و یادداشتبرداری، انجام شدهاست. هدف پژوهش، بررسی متن یادشده از دید کهنالگوهایی است که در سیر روایت، به کارگرفته شده است. نتیجهی پژوهش، نشانگر حضور اغلب کهنالگوها در نمایشنامه است. این کهنالگوها بسیار محکم و نظاممند بهکارگرفتهشدهاند؛ بهگونهای که میتوان گفت دانش نویسنده از دیدگاههای یونگ، در پیشفرضهایی که روایت بر اساس آن پدیدآمده، تاثیرگذار بودهاست. | ||
کلیدواژهها | ||
نقد کهنالگویی؛ یونگ؛ اسماعیل خلج؛ «هفت نمایش کوتاه» | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Archetypical Criticism (the sixth Play) Of seven plays written by Esmaeel Khalaj | ||
نویسندگان [English] | ||
shahin haghighi | ||
Jahrpm university | ||
چکیده [English] | ||
Karl Jung’s analytic psychology has often been used to study literary texts. Jung views personality as a system comprising of such subsystems as self (consciousness), individual unconscious, collective unconscious, anima, animus and shadow, which interact with one another though apparently they are autonomous. Jung’s innovation in psychology is to suggest that the unconscious is not solely individual. Rather, it has a collective element as well. The collective unconscious is shared by all humans irrespective of time, race, culture, etc. It consists of archetypes i.e., universal primordial images that are manifested in dreams, myths, rites, etc. Though archetypes remain dormant in the depths of the unconscious, they surface once they are triggered by internal or external causes as known symbols. Archetypes are manifested via a variety of images including mother, child, old wise man, and hero. In Jung’s view, all elemental aspects of man’s life such as birth, growth, family, and such matters as rivalry among brothers are all archetypal in nature. Analytic psychology holds that artistic creativity is either a result of pure innovation or inspired by the unconscious. Originality in artistic creativity, however, is associated with the latter where symbolic and allegorical artistic works inspired by universal primordial images can be created. Thus, self-expression aptitude through primordial images makes it possible for the artist to transfer the experiences of the world within the mind to the real world through artistic genres. As such, the characters and symbols in the text provide the analyst with necessary tools for textual analysis. Furthermore, since myths and archetypes are studied in both analytic psychology and literary analysis, a link could be established between the two, which opens a new and promising field of interdisciplinary studies. Drama as a literary genre yields itself well to such interdisciplinary analyses within the framework of analytic psychology. Esmail Khalaj is a well-known and prominent Iranian dramatist, film and theater actor. His many dramas center on the lives of ordinary people, providing profound insights into the societal and cultural aspects of their lives. Thus, he is considered to be a dramatist with a distinct style in genre of the so called coffee house drama. He is also familiar with playwriting techniques and well aware of the pain of society, especially the poor and harmed social class. Khalaj has psychological understanding of situations and characters with mental and behavioral disorders. This attitude is also clearly seen in his works. Written in 1981, one of the dramas in Khalaj’s book titled Seven Short Plays i.e., the sixth drama yields itself well to archetypal criticism. The present research employs content analysis. It is benefited from library sources through notetaking and other data collection techniques. The aim of the study is to identify archetypes in the narrative in question. The results reveal strong and systematic presence of a number of archetypes in the drama. It is concluded that archetypes identified by Jung has affected the dramatist so profoundly that he has used them as the fundamental elements of the drama in question. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Archetypical Criticism, Jung, Esmail Khalaj, Seven Short Plays | ||
مراجع | ||
قرآن کریم (1386)، ترجمهی ناصر مکارم شیرازی، مدرسه الامام علیابن ابیطالب، قم. احمد، عبدالفتاح محمد (1378)، شیوهی اسطورهای در تفسیر شعر جاهلی، ترجمهی نجمهی رجایی، دانشگاه فردوسی، مشهد. بارتولد، و (1308)، فرهنگ جغرافیایی ایران، ج4، ترجمهی حمزه سردادور، چاپخانهی اتحادیه، تهران. باشلار، گاستون (1364)، روانکاوی آتش، ترجمهی جلال ستاری، توس، تهران. بهار، مهرداد (1362)، پژوهشی در اساطیر ایران، آگاه، تهران. تبریزی، احمدشریف (1373)، نگرشی بر روانشناسی یونگ، خرد، مشهد. جونز، ارنست و دیگران (1366)، رمز و مثل در روانکاوی و ادبیات. ترجمهی جلال ستاری، توس، تهران. حقیقی، شهین (1392)، چگونگی پردازش شخصیت زن در 42 نمایشنامهی برجستهی ایران، پایاننامهی دکتری، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز. خسروی، اشرف (1389)، تحلیل روانکاوانهی شخصیت سودابه و رودابه (یگانههای دوسویهی شاهنامه)، کاوشنامه، سال11، شماره 21، صص 9-37. خلج، اسماعیل (1383)، نمایشنامهی 6 از هفت نمایش کوتاه، مجموعه آثار نمایشی، ج1، قطره، تهران. خلج، منصور (1381)، نمایشنامهنویسان ایران از آخوندزاده تا بیضایی، اختران، تهران. زاهدی، زهره (1382)، یک گام تا مهتاب و یونگ، سوگند، تهران. زمردی، حمیرا (1385)، نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامهی فردوسی، خمسهی نظامی و منطقالطیر، زوار، تهران. ستاری، جلال (1348)، سه مفهوم اساسی در روانشناسی یونگ، نامهی علوم اجتماعی، شماره 3، صص127-150. سیاسی، علیاکبر (1367)، نظریههای شخصیت مکاتب روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران. شایگانفر، حمیدرضا (1380)، نقد ادبی، دستان، تهران. شمیسا، سیروس (1378)، نقد ادبی، فردوسی، تهران. شوالیه، ژان و گربران، آلن (1388)، فرهنگ نمادها، ترجمهی سودابه فضایلی، 5 جلد، جیحون، تهران. قائمی، فرزاد (1388)، تحلیل نقش نمادین اسطورهی آب و نمودهای آن در شاهنامهی فردوسی بر اساس نقد اسطورهای، جستارهای ادبی، شمارهی165، صص47- 67. کوپر، جی. سی (1386)، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمهی ملیحه کرباسیان، فرهنگ نشر نو، تهران. گورین، ویلفرد. ال و همکاران (1370)، راهنمای رویکردهای نقد ادبی، ترجمهی زهرا میهنخواه، اطلاعات، تهران. مورنو، آنتونیو (1376)، یونگ، خدایان و انسان مدرن، ترجمهی داریوش مهرجویی، مرکز، تهران. میبدی، ابوالفضل رشیدالدین (1361)، کشف الاسرار و عده الابرار، ج6، تصحیح علیاصغر حکمت، سپهر، تهران. هدایت، صادق (2536)، بوف کور، امیرکبیر، تهران. یونگ، کارل گوستاو (1368)، چهار صورت مثالی، ترجمهی پروین فرامرزی، آستان قدس رضوی، مشهد. یونگ، کارل گوستاو (1373)، روانشناسی و کیمیاگری، ترجمهی پروین فرامرزی، آستان قدس رضوی، مشهد. یونگ، کارل گوستاو (1379)، روح و زندگی، ترجمهی لطیف صدقیانی، جامی، تهران. یونگ، کارل گوستاو (1381)، انسان و سمبلهایش، ترجمهی محمود سلطانیه، جامی، تهران. یونگ، کارل گوستاو (1383)، روانشناسی و شرق، ترجمهی لطیف صدقیانی، جامی، تهران.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 636 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,643 |