تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,502 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,117,426 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,222,976 |
سرناد در ادبیّات فارسی | ||
ادب فارسی | ||
مقاله 11، دوره 10، شماره 1 - شماره پیاپی 25، شهریور 1399، صفحه 207-229 اصل مقاله (638.13 K) | ||
نوع مقاله: علمی- پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jpl.2020.296846.1635 | ||
نویسندگان | ||
ندا بهسان* 1؛ حسن جعفری تبار2 | ||
1دانشآموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد تهران شمال | ||
2دانشیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی دانشگاه تهران | ||
چکیده | ||
بالاتر نشستن معشوق نسبت به عاشق، موضوعی است که دائماً در ادبیّات عاشقانه تکرار میشود (= بنمایۀ ادبی). به این حالت در ادبیّات اروپائی سِرِناد میگویند. عاشق در آستانۀ منزل معشوق برای او ترانه میخواند و با او گفتگو میکند، و معشوق بر بالای پنجره به آن گوش فرا میدهد و با او گفتگو میکند. این جایگاه لزوماً پنجره یا آستانه نیست و میتواند بام، اسب، آسمان، خورشید یا هر مقام بلند دیگر باشد. سرناد در ادبیّات قدیم بیش از ادبیّات معاصر قابل مشاهده است، و این تفاوت موضع بدان دلیل است که در ادبیّات کلاسیک ایران معشوق در مقام ناز است و عاشق در مقام نیاز و این دو خصلت اخلاقی سبب آن است که معشوق ضرورتاً در جایگاهی فوق عاشق قرار گیرد. به عکس، در ادبیّات معاصر، و شاید به دلیل زمینیتر شدنِ معشوق و همنشینیِ عاشق با او، مکان این دو نسبت به یکدیگر به همسطحی آن دو تبدیل شده است. سرناد را علاوه بر ادبیّات عاشقانه میتوان در هر جایی که شخصی بر دیگری قدرت و اقتدار یافته نیز گزارش کرد، و به همین دلیل قدرتمندان سیاسی همواره بر بالا مینشینند. در ادبیّات قدرتمحورِ نیچه، زردشت از بالای کوه به پایین فرو میآید تا دیگران را نجات دهد، و در قدرت انضباطیِ میشل فوکو، نظارتهای دنیای مدرن بر شهروندان از فراز برجهای سراسرنمای زندان انجام میگیرد؛ برجهایی که جانشین سیاهچالههای قدیم شده است. | ||
کلیدواژهها | ||
سرناد؛ عشق؛ آستانه؛ ایوان؛ بام؛ روزن؛ عاشق؛ معشوق | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Serenade in Persian Literature | ||
نویسندگان [English] | ||
Neda Behsan1؛ Hassan Jafaritabar2 | ||
1Graduate of Persian Language and Literature, Islamic Azad University, North Tehran Branch | ||
2Associate Professor in Private and Islamic Law, University of Tehran | ||
چکیده [English] | ||
Serenade is a common motif and archetype in literature. It is a kind of dialogue between the lover and the beloved while the beloved is by the window of her house and the lover is below the window. In this essay, serenade is not limited to the door and the window of the beloved; all the top positions like the roof, horse, sky and the sun could be included into the meaning of the upper place of the beloved. We can see this motif in the traditional literature more often than in contemporary one, because serenade belongs to the paradigmatic axis of love in the classical poems where the lover is always away from the beloved. But in contemporary love literature, the lover is often in the presence of his beloved; so love nowadays acts more often on the syntagmatic axis. In this essay, serenade is also considered as a political concept when all the powerful men like to be in a position superior to the others. So in the power-centered literature of Nietzsche, Zoroaster descends the mountain to save the others, and in the disciplinary power of Foucault, the self-discipline on the citizens is materialized through the high towers which replaced the dungeons. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Serenade, Love, Lover, Lyric, Threshold, Window | ||
مراجع | ||
آریانپور، عباس (1369)، فرهنگ انگلیسی به فارسی، ج 5، تهران، انتشارات امیرکبیر. ابوالفضل بیهقی (1390)، تاریخ بیهقی، به تصحیح علی اکبر فیاض و به اهتمام محمد جعفر یاحقی، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. انوری، حسن (1390)، گزیدۀ غزلیات سعدی، تهران، نشر قطره. بِر، ویویِن (1395)، برساختگرایی اجتماعی، ترجمه اشکان صالحی، تهران، نشر نی. تقوی، محمد، و دهقان، الهام (1388)، «موتیف چیست؟» مجلۀ نقد ادبی، سال 2، شماره 8. جعفریتبار، حسن (1392)، «به سوی روزن چشم (در حقوق نفسانی)»، مجله تحقیقات حقوقی، تایستان، شماره 62. جعفریتبار، حسن (1396)، «چنان بخوان که تو دانی (در باب شش شیوۀ نقد حقوقی)»، مجله تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، پاییز، دوره 20، ش 3. جعفریتبار، حسن (1394)، «حقوق عاشقانه علیه حقوق کامجویانه»، در کتاب بر منهج عدل، تهران، انتشارات دانشگاه تهران. جعفریتبار، حسن (1391)، در دلو آفتاب، تهران، شرکت سهامی انتشار. جعفریتبار، حسن (1396)، دیو در شیشه، تهران، نشر نگاه معاصر. راسل، برتراند (1371)، قدرت، ترجمه نجف دریابندری، تهران، انتشارات خوارزمی. رستگار فسائی، دکتر منصور (1374)، حماسۀ رستم و سهراب، تهران، انتشارات جامی. سعدی (1369)، بوستان، به تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران، انتشارات خوارزمی. سعدی (1381)، گلستان، به تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران، خوارزمی. شمیسا، سیروس (1392)، سبکشناسی شعر،تهران، نشر میترا. شمیسا، سیروس (1385)، گزیدۀ غزلیات مولوی، ویرایش سوم، تهران، نشر قطره. عطار نیشابوری (1391)، منطقالطیر، به کوشش محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، انتشارات سخن. فتوحی، محمود (2015)، «سبْک واسوخت در شعر فارسی (پیشرو و سرآمد واسوخت محتشم است نه وحشی)»، نامۀ فرهنگستان، دوره 1، شمارۀ 3. فرخزاد، فروغ (1350)، برگزیدۀ اشعار فروغ فرخزاد، تهران، کتابهای جیبی. فردوسی، شاهنامه (1363)، ویراستۀ ژول مول، تهران، امیرکبیر. منوچهریان، علیرضا (1390)، دیوان متنبی، جزء اول از شرح برقوقی، تهران، انتشارات زوار. مولوی (1378)، کلیات شمس تبریزی، به تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران، انتشارات امیرکبیر. مولوی (1375)، مثنوی معنوی، به تصحیح عبدالکریم سروش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی. ناصر خسرو (1386)، دیوان اشعار، به تصحیح نصرالله تقوی، تهران، انتشارات اساطیر. نظامی گنجوی (1392)، خسرو و شیرین، به تصحیح شاهرخ موسویان، تهران، انتشارات الماس دانش. نیچه، فریدریش (1372)، چنین گفت زردشت، ترجمه داریوش آشوری، تهران، انتشارات آگاه. یوسفی، غلامحسین (1393)، گزیدۀ قابوسنامه، تهران، انتشارات امیرکبیر. The London encyclopedia or universal dictionary (1829), vol. XX, London.
Cuddon, J.A. (1984), a dictionary of literary terms, Penguin books.
Milton, John (1994), the works of john Milton, Wordsworth literary library.
Shelly (1977), Shelly’s poetry and prose, Norton and company.
Thompson, John R (1858), the southern literary massanger, vol. XXVI, Macfarlain co. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 503 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 475 |