تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,500 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,086,952 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,190,136 |
سیر تحول پیشوند استمرار از فارسی باستان تا فارسی نو | ||
پژوهشهای زبانی | ||
مقاله 12، دوره 11، شماره 2، بهمن 1399، صفحه 271-285 اصل مقاله (662.07 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jolr.2020.310217.666642 | ||
نویسندگان | ||
فتانه یوسفی1؛ مجتبی منشی زاده* 2؛ فرح زاهدی3 | ||
1دانشجوی دکتری زبان های باستانی ایران، دانشگاه آزاد تهران مرکزی، تهران، ایران. | ||
2استاد گروه زبان شناسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران. | ||
3استادیار پژوهشی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
در گذشتة زبان فارسی، پیشوندهای فعلی کارکردهای گوناگونی بر عهده داشتند، از جمله کارکرد قیدی و گاهی هم معنای اصلی فعل را گسترش یا محدود یا به کلی دگرگون میکردند. غالب پیشوندهای فعلی در اصل هم به جای قید به کار میرفتهاند و هم به عنوان حرف اضافه. در دورة میانة زبان فارسی، از کارکردهای نقشی آنها به تدریج کاسته شده و زبان به سمت تحلیلیشدگی پیش رفته و پیشوندهای فعلی کمتر باعث تغییر معنای واژگانی فعل شدهاند. به دیگر سخن، به صورت پیشوندهای تثبیتشده و غیرزایا در دورة میانه و سپس در دورة بعدی ظاهر شدهاند. این صورتهای زبانی در روند تحول زبان فارسی، غالباً دستوری شدهاند و نقشهای گوناگون دستوری را بر عهده گرفتهاند. یکی از این صورتهای واژگانی، پیشوند «می» در زبان فارسی امروز است که چنین روندی را پشت سر گذاشته و موضوع این مقاله هم بررسی تحولات تاریخی و نقش آن در زبان فارسی امروز است. در فارسی امروز، «می» بهعنوان پیشوند تصریفی با افعال ماضی و مضارع همراه میشود و نمود استمرار یا عادت را بازنمایی میکند. در این مقاله، سیر تحول «می» از دورة باستان تا فارسی امروز بررسی میشود و به کارکردهای آن در ادوار مختلف زبان فارسی اشاره میگردد. این پیشوند بازماندة صورت *hamaiwa در دورة باستان است که به صورت hamē به فارسی میانه رسیده است. hamē در فارسی میانه قید به معنی «همیشه» است و نمود استمرار و عادت را بازنمایی کرده و جای ثابتی در جمله نداشته و در جایگاههای گوناگون به کار رفته است. در متون ادب فارسی، این پیشوند به صورت «همی» و «می» باقی مانده و به تدریج به فعل جمله نزدیک شده و طی روند دستوریشدگی، کارکرد پیشوند تصریفی بر عهده گرفته است. در فارسی امروز، «می» علاوه بر نمود استمرار و عادت، برای بازنمایی مفاهیم وجهی نیز کاربرد دارد. در جملاتی که مفهوم آرزوی تحققنیافته و فرض نامحقق را بیان میکنند، این پیشوند به فعل ماضی افزوده میشود و کارکرد وجهی بر عهده میگیرد. بدینترتیب، پیشوند «می» که پیشتر روند دستوریشدگی را طی کرده و از مقولة قیدی به پیشوند تصریفی بدل شده و بازنمایی نمود استمرار و عادت را بر عهده گرفته است، در فارسی امروز، دستوریتر شده و در بازنمایی وجه نیز نقش ایفا کرده است. | ||
کلیدواژهها | ||
نمود استمراری؛ نمود عادت؛ قید؛ پیشوند فعلی؛ دستوری شدگی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Evolution of Verbal Prefix mi in Persian Language | ||
نویسندگان [English] | ||
ّFataneh Yousefi1؛ Mojtaba Monshizade2؛ Farah Zahedi3 | ||
1Ph.D. Candidate in Ancient Iranian Languages Branch, Azad University, Tehran, Iran.Central Branch of Islamic Azad University, the literature Faculty, Persian Literature Group. | ||
2Professor of Historical Linguistics, in faculty of literature and foreign Languages, Allameh Tabatba'i University, Tehran. Iran. | ||
3Research Assistant Professor of National Library, Tehran, Iran. | ||
چکیده [English] | ||
This paper explores the evolution of the inflectional verbal prefix mi and its diverse roles from the Old Persian through the Middle Persian language, to the New Persian. In the earlier stages of Persian, verbal prefixes played varied roles, such as the adverbial function. Verbal prefixes could extend or restrict the principal meaning of the verb, or even change it altogether. The majority of verbal prefixes could originally be used both as adverbs and prepositions. However, the middle period of the Persian language witnessed a gradual reduction in the functional roles verbal prefixes played, as the language drifted toward analyticity. For this reason, verbal prefixes were no more able to change the verb meaning as they used to in the earlier stages. In other words, they changed to be fixed prefixes which were not generative anymore in middle Persian and the later stages of the language. In fact, verbal prefixes were grammaticalized and accepted various grammatical roles. This prefix is the contemporary Persian mi that represents the durative or habituative aspect. This inflectional prefix mi originates from old *ham-aiwa through the middle Persian hamē which means “always” in Middle Persian. Hamē also represents continuity and habits, while it does not have a fixed place in the sentence having been attested in a variety of places. In classical Persian literature texts, hamē is attested in the forms of hami and mi. The two classical Persian forms gradually moved closer to the verb, and were finally attached to the verb to be grammaticalized as an inflectional prefix. Contemporary mi represents not only continuity and habit, but also plays a modal role to signify unfulfilled wishes and unrealized assumptions by prefixing a past verb. Thus, the adverbial *ham-aiwa has gone through a long process of grammaticalization, and has become an inflectional prefix to signal continuity and habits aspect and also irreal modality. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
durative/habituative aspect, Adverb, verbal prefix, grammaticalization, irreal modality | ||
مراجع | ||
ابوالقاسمی، محسن (1387). دستور تاریخی زبان فارسی، تهران، سمت. انوری، حسن و حسن احمدیگیوی (1375). دستور زبان فارسی، جلد دوم، تهران، فاطمی. شفایی، احمد (1363). مبانی علمی دستور زبان فارسی، تهران، نوین. فرشیدورد، خسرو (1386). فرهنگ پیشوندها و پسوندهای فارسی، تهران، زوار. فرشیدورد، خسرو (1392). دستور مفصل امروز، چاپ چهارم، تهران، سخن. ماهوتیان، شهرزاد (1387). دستور زبان فارسی از دیدگاه ردهشناسی، ترجمة مهدی سمایی، چاپ پنجم، تهران، نشر مرکز. ناتلخانلری، پرویز (1377). تاریخ زبان فارسی، جلد دوم، تهران، فردوس. وحیدیان کامیار، محمدتقی و غلامرضا عمرانی (1387). دستور زبان فارسی (1)، چاپ یازدهم، تهران، سمت. Asha, R. 2017. Prsg Language (The so-called Pahlavi), Tehran, Sade. Brunner, Ch. j. 1977. A Syntax of Western Middle Iranian, Delmar, New York: Caravan Books. Jackson, A. 1892, An Avesta Grammar in Comparison with Sanskrit. Stuttgart: W Kohlhammer. Kent. R. 1953. Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon, New Haven, Connecticut: American Oriental Society. Skjærvø, P. O. 2010. Middle West Iranian,In G. Windfuhr (ed.), The Iranian Languages (43-195), London and New York: Routledge. Abolghasemi, M. 2010. A Historical Grammar of the Persian Language. Tehran: Samt. [In Persian]. Anvari, H. and Ahmadi Givi, H. 1995. Persian Syntax 2. Tehran: Fatemi. [In Persian]. Farshidvard, Kh. 2007. A Dictionary of Prefixes and Suffixes. Tehran: Zavvar. [In Persian]. Farshidvard, Kh. 2013. A detailed grammar of Persian Language. 4th Edition. Tehran: Sokhan, [In Persian]. Mahutiyan, Sh. 2008. Persian Grammar: A Typological Approach. M. Sama'i (trans). Tehran: Markaz, [In Persian]. Natel Khanlari, P. 1986. A History of the Persian Language. Vol. 2. Tehran: Nashre No, [In Persian]. Samsami, M. 1967. Postpositions and Prepositions of Persian Language. Esfahan: Masha'l, [In Persian]. Shafa'i, A. 1984. Scientific Principle of Persian Grammar. Tehran: Novin, [In Persian]. Vahidiyan Kamyar, M. & Omrani, Gh. 2008. Persian Grammar 1. Eleventh edition. Tehran: Samt. [In Persian]. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 808 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 512 |