دانشآموخته دکترای حقوق کیفری و جرمشناسی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
حقوق معانی گونهگون دارد. گاهی حقوق به مجموعه قواعد متعین برآمده از ارادۀ حاکم اطلاق میشود. این معنا از حقوق در فقه سابقه ندارد و ترجمۀ واژگان فرنگی است. در این معنا، حقوق، برابر با قانون و قانون مترادف با قاعدۀ دولتی تعریف و هر منبعی ورای آن، فراحقوق محسوب میشود. باورمندان به این حقوق که اثباتگرا نامیده میشوند، معتقدند فقط زمانیکه فراحقوق (اخلاق، سنت، عرف، شریعت، عقل، احساس، باور و...) به ارادۀ حاکم ترجمه و به شکل قاعده صورتبندی شود، حقوق بهوجود میآید. در مقابل برخی حقوق را در قانون یا علمی که از قانون بحث میکند، محدود نمیکنند. در این مفهوم، حقوق، منحصر به قواعد نهاده نیست، بلکه با حقوق بهمثابه اصول سروکار داریم. رویکرد اخیر که در نحلههایی چون حقوق طبیعی، حقوق تاریخی و... متجلی است، حقوق را در طبیعت امور جستوجو میکند و قوانین (قواعد) آن را کشفشدنی و نه وضعشدنی میداند. البته در تحلیل مفهوم حق، تفکیک «حق بودن» و «حق داشتن» ضروری است. مفهوم اول در حوزه ارزششناسی (خوب بودن یا بد بودن) ولی مفهوم دوم موضوع قانونگذاری است. در برخی نوشتههای حقوقی این بیتمییزی منشأ بسیاری از کجتابیهای فکری شده است. عطف به تفکیک اخیر، پرسشهای اساسی تحقیق عبارتاند از: حقگذاری، تکلیف کیست؟ آیا معیاری برای سنجش درستی و نادرستی یا صدق و کذب قوانین وجود دارد؟ چالشهای اجرای قانون (حقوق نهاده) چیست؟ برای پاسخ به پرسشهای یادشده با روش تحلیلی، هستیشناسی حقوق کیفری نهاده (موضوعه) از منظر عناصر و آثار بررسی شده است. در خصوص عناصر تحلیلی حقوق کیفری نهاده، اجزایی چون انشا، درستی و مرتبه و در خصوص آثار اجرایی آن، اوصافی چون استمرار، اثربخشی و کارآمدی شناسایی و تبیین شده است.
analytical element and enforcement result of criminal positive law
نویسندگان [English]
Ali Poorhasan sangari
Ph.D. Criminal Law And Criminology of Law Faculty, Shahid Beheshti University
چکیده [English]
Criminal law is a set of rules that defines a crime, determines its punishment, and determines the methods of proving the crime and the execution of the punishment. In the realm of criminal law, there exists written systems, in order to quantify the rational criminal law in their study of their claims. Our approach to statute- based systems is obviously formal and positive. Rational criminal law is an interdisciplinary approach that follows the examination of the criminal law and the legalization of the judicial process from which it derives through the logic of knowledge. Logical criminal law in the aftermath of military creation is a conditional and homogeneous proposition of self-substantiated, positive coherent, deductive and qualitative propositions. In our view, the logical rules of criminal procedure are also fundamental, formal, constitutional, disconnected from the origin of the law and are foreseeable.
کلیدواژهها [English]
statute, legislation, criminal law, element of law, performance of law. new positivism
مراجع
آشوری، داریوش (1351). فرهنگ سیاسی، چ پنجم، تهران: مروارید.
آنسل، مارک (1391). دفاع اجتماعی، ترجمة دکتر محمد آشوری و دکتر علیحسین نجفی ابرندآبادی، چ چهارم، تهران: گنج دانش.
ابنخلدون خضرمی، ابوزید عبدالرحمن بن محمد (1359). مقدمة ابنخلدون، ترجمة محمد پروین گنابادی، ج 1، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
ابنسینا، حسین بن عبدالله (1375). الاشارات و التنبیهات، شرح للمحقق الطوسی، ج 1، قم: البلاغه.
اچ. ون کرولد، یان (1389). عناصر اصلی سیاستهای کلی راجع به کیفیت قانونگذاری: تجربۀ هلند، ترجمة لیلی منفرد، تهران: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
الشریف، مهدی (1393). منطق حقوق، چ سوم، تهران: شرکت سهامی انتشار.
ایمانی، عباس (1394). اندیشة قانون در ادبیات دوره مشروطه، تهران: نامة هستی.
.بیگزاده، صفر (1382). شیوهنامة نگارش قانون، تهران: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1382.
پورحسن سنگری، علی (1393). جرمشناسی تحلیلی، تهران: نشر مؤلف.
------------- (1392). «بررسی قصههای کلیله و دمنه از منظر جرمشناسی و سیاست جنایی»، نشریة تعالی حقوق، ش 5، ص 185- 161.
-------------- (1399). «رهیافت نواثباتگرایی حقوقی و منطق اختصاصی آن»، مجموعه مقالات همایش بینالمللی تحولات حقوق کیفری کشورهای اسلامی در پرتو تعامل شرع و حقوق، به کوشش فیروز محمودی جانکی و جمشید غلاملو، تهران: میزان.
تروپه، میشل (1395). فلسفة حقوق، ترجمة دکتر مرتضی کلانتریان، چ سوم، تهران: آگه.
جعفریتبار، حسن (1399). منطق حیرانی در باب استدلال حقوقی، تهران: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم.
جوادی آملی، عبدالله (1387). ولایت فقیه: ولایت، فقاهت و عدالت، تنظیم و ویرایش محمد محرابی، چ هشتم، قم: مرکز نشر اسراء.
چلبی، آزاده (1396). فساد و مقبولیت قانون از منظر جامعهشناسی حقوق، تهران: نشر نی.
حائری یزدی، مهدی (1395). حکمت و حکومت، کتاب الکترونیکی.
دلماس مارتی، میری (1393). نظامهای بزرگ سیاست جنایی، برگردان دکتر علی حسین نجفی ابرندآبادی، چ دوم، تهران: میزان.
رابینسون، پل(1399). «تدوین حقوق کیفری مبتنی بر شرع در کشورهای با اکثریت مسلمان»، مجموعه مقالات همایش بینالمللی تحولات حقوق کیفری کشورهای اسلامی در پرتو تعامل شرع و حقوق، به کوشش فیروز محمودی جانکی و جمشید غلاملو، تهران: میزان، ص 39-23.
راسخ، محمد (1392). حق و مصلحت، تهران: نشر نی.
رستمی، هادی (1399). حقوق کیفری و لیبرالیسم: بررسی کیفر در سنت فلسفی لیبرال، تهران: نگاه معاصر.
ساداتی، سید محمدجواد؛ نجفی ابرندآبادی، علیحسین؛ نوبهار، رحیم (1396). «تبارشناسی پیوند کیفر و قدرت در نظام حقوقی ایران»، مجلة مطالعات حقوق کیفری و جرمشناسی، دورة 4، ش 1، بهار و تابستان، ص 121-100.
سوفوکلس (1394). افسانههای تبای، ترجمة شاهرخ مسکوب، چ پنجم، تهران: خوارزمی.
صدرالدین شیرازی، محمد (بیتا). مبدأ و معاد، تهران: انجمن حکمت و فلسفه.
طباطبایی، محمدحسین (1392). اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 2، مقدمه و پاورقی به قلم مرتضی مطهری، چ بیستودوم، تهران: صدرا.
عدل، منصورالسلطنه (1389). حقوق اساسی یا اصول مشروطیت، به اهتمام علیاصغر حقدار، تهران: چشمه.
فانی، کامران، محمدعلی سادات و علی رامین (1389). دانشنامة دانشگستر، ج 12، تهران: مةسسة علمی و فرهنگی دانشگستر.
فرحبخش، مجتبی (1392). جرمانگاری فایدهگرایانه (جستاری در فلسفة حقوق کیفری)، تهران: میزان.
فلسفی، هدایتالله (1396). سیر عقل در منظومۀ حقوق بینالملل، تهران: فرهنگ نشر نو.
قاری سید فاطمی، سید محمد (1396). حقوق بشر معاصر (دفتر اول)، تهران: نگاه معاصر.
کاپلستون، فردریک چارلز (1396). تاریخ فلسفه، ج 1، چ یازدهم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
------------------ (1392). تاریخ فلسفه، ج 5، ترجمة امیر جلالالدین اعلم، چ هشتم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
کانت، ایمانوئل (1395). نقد عقل عملی، ترجمۀ دکتر انشاءالله رحمتی، چ پنجم، تهران: شوفیا.
کلسن، هانس (1394). نظریه محض حقوق و دولت، ترجمة دکتر محمدحسین تمدن جهرمی، تهران: سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
کلی، جان (1388). تاریخ مختصر تئوری حقوقی در غرب، ترجمة دکتر محمد راسخ، چ دوم، تهران: طرح نو.
گسن، ریموند (1371). «بحرانسیاستهای جنایی کشورهای غربی»، ترجمة دکتر علیحسین نجفی ابرندآبادی، مجلة تحقیقات حقوقی ، بهار و تابستان، ش 10.
لاریجانی، صادق (1384). «استدلال در اعتباریات»، پژوهشهای فلسفی کلامی، سال ششم، ش 4، ص 31-11.
لاینز، دیوید (1370). «قضاوتهای اخلاقی و قوانین»، ترجمۀ دکتر سید مصطفی محقق داماد، مجلۀ تحقیقات حقوقی، ش 9، بهار و تابستان، ص 255 -238.
مالوری، فلیپ (1388). اندیشههای حقوقی، ترجمة دکتر مرتضی کلانتریان، چ دوم، تهران: آگه.
محمدی، قاسم (1395). قاعده جرمانگار، چ دوم، تهران: مؤسسة مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش.
مصباح یزدی، محمدتقی (1392). آموزش فلسفه، ج 1، چ چهاردهم، تهران: شرکت چاپ و نشر بینالملل.
معین، محمد (1376). فرهنگ فارسی، ج 4، چ یازدهم، تهران: امیرکبیر.
ملکشاهی، حسن (1367). ترجمه و تفسیر تهذیب المنطق تفتازانی، تهران: موسسة انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
میرمحمدصادقی، حسین (1388). «پلورالیسم حقوقی»، مجلة آموزههای حقوقی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش 12، تابستان، ص 13-3.
نقیبی منفرد، حسام (1389). حکمرانی مطلوب، تهران: شهر دانش.
واحدی، غلامحسین( 1386). گفتاری در نگارش و ویرایش قانون، همایش یکصدمین سال قانونگذاری (مجموعه مقالات)، تهران: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
وبر، ماکس(1390). دانشمند و سیاستمدار، ترجمة دکتر احمد نقیبزاده، تهران: نشر علم.
وکس، ریموند (1389). فلسفة حقوق، ترجمة دکتر باقر انصاری و مسلم آقایی طوق، تهران: جنگل.
هارت، هربرت (1392). مفهوم قانون، ترجمۀ دکتر محمد راسخ، چ سوم، تهران: نشر نی.
هگل، گئورک؛ ویلهلم، فردریش (1379). عقل در تاریخ، ترجمة حمید عنایت، تهران: شفیعی.
هیوم، دیوید (1396). کاوشی در خصوص فهم بشری، ترجمة کاوه لاجوردی، چ سوم، تهران: نشر مرکز.
Aristotle (1958). Topics, edition by W.D.Ross, Oxford University Press.
Austin, John (1832). The Province Of Jurisprudence Determind, London: John Murray, Albemarle Street.
Barthes, Roland (1988). The Death Of The Author; Modern Criticism and Theory, David Lodqe(ed), London: Longman.
Boucher, David and Paul Kelly (1994). The Social Contract from Hobbes to Rawls, New York: Routledge.
Dworkin, Ronald (1978). Taking Rights Seriously, Harvard University Press.
Edgar, Andrew & Sedgwick (2002). Cultural Theory: The Key Thinkers, Routledge.
Freeman M.D.A.(1994). Lloyd’s Introduction to Jurisprudence, London: Sweet and Maxwell.
Hart, H.L.A. (1957), »Positivism and Separation of law and Morality«, Harvard Law Review, No.71, pp. 11-31.
Lyons, Tonyed (2002(. The quotable lawer, Guilford: Lyons Press.
SIGMA(1994), Improving the Quality of laws and Regulation: Economic, legal and Managerial Techniques, (OECD/GD) 59/94, Paris.