تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,098,209 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,205,861 |
بررسی تطبیقی تئوری دلالت و اثبات ذات فردی در آراء کریپکی و علامه طباطبایی | ||
فلسفه و کلام اسلامی | ||
دوره 55، شماره 1، شهریور 1401، صفحه 28-7 اصل مقاله (294.91 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jitp.2022.328315.523305 | ||
نویسندگان | ||
هاجر آویش1؛ علی محمد ساجدی* 2 | ||
1دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکدۀ الهیات، دانشگاه شیراز | ||
2دانشیاربخش فلسفه، دانشکده الهیات، دانشگاه شیراز، | ||
چکیده | ||
اثبات ذات فردی برای اشیا، مسألهای هستیشناختی است که ریشه در آرای فلاسفۀ یونان دارد. ذاتگرایی ارسطویی؛ اوصافی ضروری را برای اشیا ثابت میکند که ذات شیء وابستۀ به آنها بوده و با تغییر آنها ذات شیء از بین میرود. کریپکی با ارائۀ نظریۀ علّی دلالت، اسم خاص را دالّ ثابت میداند. دالّ ثابت بودن اسم خاص بدین معناست که مدلول اسامی خاص در تمامی جهانهای ممکن ثابت است؛ یعنی در هر مدلول، امری وجود دارد که در تمامی حالات و فروض ثابت میماند و این به معنای اثبات ذات فردی برای اشیاست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی - تطبیقی و با هدف مقایسۀ آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذاتگرایی در دو سنت فلسفۀ تحلیلی و فلسفۀ اسلامی دارد. ذات فردی از منظر علامه طباطبایی در سنت فلسفۀ اسلامی و با گذر از ماهیتگرایی به اصالت وجود معنا مییابد. نظرات علامۀ طباطبایی و کریپکی علیرغم شباهتی که در اثبات ذات فردی برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنتهای فلسفی متفاوت، تفاوتهای بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند. | ||
کلیدواژهها | ||
اسم خاص؛ ذات فردی؛ دالّ ثابت؛ ذاتگرایی؛ جهانهای ممکن؛ ماهیت | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A Comparative Study of Saul Kripke and Allameh Tabatabaei’s Views on the Theory of Reference and the Individual Essence | ||
نویسندگان [English] | ||
hajar Avish1؛ Ali Mohammad sajedi2 | ||
1PhD Student in Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Theology, Shiraz University | ||
2Associate Professor, Shiraz university, Faculty of Theology: | ||
چکیده [English] | ||
Believing in the individual essence of things, as an ontological issue, has its roots in Greek philosophers’ views. Aristotelian essentialism proves essential attributes for objects, according to which, the essence of the objects depends on their attributes. If such features change, objects will perish. Implementing his reference theory, Kripke shows that proper names are rigid designators, i.e.; their referents are fixed in all possible worlds, or, in these referents, there is something that remains constant in all cases. This results in proving the individual essence of things. Comparing Kripke’s and Allameh’s views, as well as using an analytical-comparative method, we try to clarify the essentialism in the frameworks provided by Analytical Philosophy and Islamic Philosophy regarding Kripke’s and Allameh Tabatabaie’s views. According to Allameh, Individual essence comes into existence through essentialism in Islamic tradition. Allameh and Kripke’s views are similar in the Individual essence of objects; however, because of belonging to two different tradition of philosophy, they disagree in other fundamental aspects. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Saul Kripke, Allameh Tabatabaei, Proper Names, Individual Essence, Essentialism | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
1. ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح للمحقق الطوسی، قم، نشرالبلاغه، 1375.
5 . ــــــــــــــــــــــــ ، رساله البرهان (مجموعه رسائل علامه طباطبایی)، ترجمۀ: همایون همتی، چاپ اول، قم، بوستان کتاب قم، 1387.
9.کریپکی، سول، نامگذاری و ضرورت، ترجمۀ کاوه لاجوردی، تهران، هرمس، 1397.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 247 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 254 |