
تعداد نشریات | 162 |
تعداد شمارهها | 6,694 |
تعداد مقالات | 72,263 |
تعداد مشاهده مقاله | 129,303,781 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 102,161,784 |
تطبیق شخصیت «حاجیفیروز» در فرهنگ عامۀ ایران و کهنالگوها بر پایۀ نظریات یونگ | ||
پژوهش های ایران شناسی | ||
مقاله 4، دوره 12، شماره 2، اسفند 1401، صفحه 21-37 اصل مقاله (471.85 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jis.2022.344638.1122 | ||
نویسندگان | ||
فاطمه زینلی گلنابادی1؛ نرگس ذاکر جعفری* 2 | ||
1دانشجوی کارشناسیارشد پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان | ||
2گروه موسیقی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان، رشت، ایران. | ||
چکیده | ||
ظهور پیامآوران بهاری در میان نشانههای سال جدید فرهنگ ایرانیان اهمیت ویژهای دارد. سالهاست «حاجیفیروز» بهعنوان پیک بهاری شهرها، بهویژه شهر تهران، شناخته شدهاست. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ویژگیهای شخصیت حاجیفیروز و خوانش کهنالگویی از او با استناد به نظریات روانشناختی یونگ است. در مباحث مربوط به روانکاوی و روانشناسی شخصیت یونگ، از مبحثی با عنوان «کهنالگوها» یاد میشود. این عناصر با آنکه در ضمیر ناخودآگاه جمعی انسان قرار دارند، نشانههایی در خودآگاه بروز میدهند که سبب شناخته شدن نوع کهنالگو میشود و این شناخت خوانش نمادها و رمزورازهای ذهن و طبیعت را برای بشر ممکن ساختهاست. در این پژوهش، با در نظر گرفتن ویژگیها و نمادها و نشانههای حاجیفیروز، به مقایسۀ آن با کهنالگوهای یونگ پرداخته شدهاست. تحقیق حاضر در تلاش است به این پرسشها پاسخ دهد: دلیل تداوم حیات حاجیفیروز چیست؟ شخصیت حاجیفیروز چقدر با چهارچوب کهنالگوهای یونگ همپوشانی دارد؟. طبق یافتههای تحقیق حاضر، بیشترین تطبیق حاجیفیروز و کهنالگوهای یونگ را میتوان در کهنالگوی «خویشتن» جستوجو کرد؛ ویژگیهایی چون تکرارشوندگی، نماد هندسی ماندالا و ارتباطش با دایرۀ زنگی، نماد حیوانی مار و جاودانگی و ارتباط آن با کلاه حاجیفیروز، ویژگی جمع اضداد و تقابلهای دوگانه، در این مورد تأملبرانگیز هستند. نگاه دقیق به شخصیت حاجیفیروز و زمان حضورش در جامعه و پیامی که دارد نشان میدهد که وی نیز مانند توصیفاتی که یونگ از کهنالگوی خویشتن و همچنین مشخصات کلی اساطیر دارد، مطابقت دارد و با گذر از دنیای کهنالگوهایی چون «آنیما» و «سایه» و «نقاب»، به کهنالگوی خویشتن و جایگاه فردیت دست یافتهاست. این مطالعه نشان میدهد حاجیفیروز میتواند در چهارچوب علمی اسطوره قرار گیرد و به همین دلیل است که با وجود تحولات عمیق فرهنگی و سیاسی در طول تاریخ، در ضمیر ناخودآگاه جمعی ایرانیان حیات داشته و بروزش در جهان عینی فرهنگ ایرانی تاکنون ادامه یافتهاست. گردآوری اطلاعات در این پژوهش بهصورت کتابخانهای است که با رویکردی کیفی و به شیوة تحلیلی ـ توصیفی انجام شدهاست. | ||
کلیدواژهها | ||
نوروز؛ حاجیفیروز؛ اسطوره؛ کهنالگو؛ گوستاو یونگ؛ فرهنگ عامه | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Haji-Firouz character correspondence in Iranian folklore and archetypes based on Jung theories | ||
نویسندگان [English] | ||
Fateme Zeynaliegolnabadi1؛ Narges Zaker Jafari2 | ||
1Student of Art researches, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran. | ||
2Department of Music, Faculty of Arts & Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran. | ||
چکیده [English] | ||
Manifestation of spring messengers is a special matter among the New Year signs of Iranian culture.It has been years “Haji-Firouz” is known as a messenger of spring in cities especially in Tehran city. The purpose of this research is investigating of Haji-Firouz character and an archetypal approach of him reference to the Jung’s psychological theories. Psychology is one of the sciences that has a multilateral connection with rituals and myths. Archetypes are one of the important subjects among Jung’s psychoanalytic and personality psychology. Although these elements are located in the collective unconscious of man, they show signs in the conscious mind that cause the type of archetype to be recognized, and this recognition has made it possible for mankind to understand the symbols and mysteries of the mind and nature. In this research, concentrating on Nowruz ritual and considring Haji Firooz characteristics features ,symbols and signs, the attempt is to explore his nature compared to Jung's archetypal and collective unconscious relationships point of view so that the hidden mysteries in this character have been known more clearly. The questions this study is trying to answer are: What has been the reason of the continuation of Haji Firooz existence till now? To what extent the character of Haji Firooz overlaps the framework of archetypes which are the bridge between science and myth? According to the result of this research, we can look for "self" archetype as the most adjustment of Haji-Firouz and Jung archetypes. Properties such as iteration, correlation of mandala geometric symbol with tambourine, Snake’s bestial symbol and eternity and its connection with Haji-Firouz hat are mediatative in this case as well as the feature of opposites sum and mutual confrontation. Also presences of Haji-Firouz features in “Anima”, “Shadow” and “Mask” archetypes are traceable too. This study shows Haji-Firouz can be consider and placed in the scientific myth framework that is why in spite of deep cultural and political evolutions through the history it has lived in collective Iranian subconscious and its presence has been continued in Iranian objective cultural world. This investigation has been performed based on collecting information which was carried out with a analytical-descriptive method. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Nowruz, Haji-Firouz, Myth, Archetype, Gustav Jung, Folklore | ||
مراجع | ||
منابع
ادریسی، مهری (1383)، آیین سوگ سیاوش در نوروز، پیک نور، شمارۀ 6، صفحات 2ـ12.
اسمعلیپور، مریم؛ محمدی، علی (1393)، بررسی تطبیقی کهنالگوی سایه در آرای یونگ و ردپای آن در غزلهای مولانا، مطالعات عرفانی، شمارۀ 19، صفحات 5ـ28.
الیاده، میرچا (1390)، اسطورۀ بازگشت جاودانه، ترجمۀ بهمن سرکاراتی، تهران، طهوری.
ایرانیصفت، زهرا (1393)، نقد هنری، تهران، ماهان.
برومند، سعید (1377)، نوروز جمشید، تهران، توس.
بوعذار، صالح و همکاران (1399)، فرایند فردیت در منظومۀ خورشید و مهپاره براساس نظریۀ کهنالگویی یونگ، فصلنامۀ فرهنگ و ادب عامه، سال 8، شمارۀ 33، صفحات 215ـ244.
بهار، مهرداد (1362)، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، توس.
پالمر، مایکل (1385)، فروید، یونگ و دین، ترجمۀ محمد دهگانپور و غلامرضا محمدی، تهران، رشد.
پورحسن، نیایش (1388)، حاجی فیروز ـ پرفورمنس، نمایش، شمارۀ 125، صفحات 42ـ47.
پهلوان، کیوان (1397)، دف و دایره: در تاریخ ادبیات ایران، در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی، تهران، آرون.
توانا، محمدعلی؛ آذرکمند، فرزاد (1395)، کهنالگوها و اسطورههای سیاسی عصر مدرن: براساس چارچوب نظری کارل گوستاو یونگ، پژوهشهای سیاست نظری، سال 8، شمارۀ 20، صفحات 1ـ27.
خرد، مهدی (1395)، فرهنگ و هنر و ادبیات ایران و جهان، چاپ 3، تهران، نظامالملک.
خسروی، اشرف (1399)، شاهنامه، انتشارات علمی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ، چاپ 3، تهران، علمی و فرهنگی.
رابرتسون، رابین (1398)، یونگشناسی کاربردی، ترجمۀ ساره سرگلزایی، چاپ 8، تهران، بنیاد فرهنگ زندگی.
ردموند، لین (1386)، آنهنگام که دایرهنوازان زن بودند، ترجمۀ کیوان پهلوان و محمد ریاحی، تهران، ماهور.
رسمی، عاتکه (1399)، نقد کهنالگویی سایه و نقاب در منظومۀ کوراوغلی، دو فصلنامۀ ادبیات پهلوانی، سال 4، شمارۀ 7، صفحات 99ـ126.
رسولی، سمیه؛ یوزباشی، عطیه (1399)، مطالعۀ تطبیقی قوۀ خیال در اسطورۀ گیلگمش و افسانۀ اسکندر برطبق نظریۀ یونگ، فصلنامۀ مطالعات تطبیقی در ادبیات، سال 14، شمارۀ 56، صفحات 403ـ430.
ستاری، جلال (1374)، یونگ دانا یا راز آشنا، کلک، شمارۀ 71، صفحات 124ـ136.
سیاسی، علیاکبر (1388)، نظریههای شخصیت یا مکاتب روانشناسی، چاپ 12، تهران، دانشگاه تهران.
شایستهرخ، الهه (1395)، حاجیفیروز پیامآور بهار، فرهنگ و مردم ایران، شمارۀ 44، صفحات 55ـ74.
خواجه نظامالملک طوسی (1344)، سیاستنامه، به تصحیح محمد قزوینی، تهران، زواره.
عبدالملکی، سعید (1387)، انسان نقابدار، انسان بینقاب، فصلنامۀ بهداشت روان، شمارۀ 23، صفحات 41ـ45.
عطار، فریدالدین (1365)، تذکرهالاولیا، به تصحیح امیر توکلی، تهران، بهزاد.
فضایلی، سودابه (1387)، فیروز مقدس: بحثی در نمادشناسی حاجیفیروز طلایهدار بهار، آزما، شمارۀ 64، صفحات 6ـ9.
مورونو، آنتونیو (1392)، یونگ، خدایان و انسان مدرن، ترجمۀ داریوش مهرجویی، تهران، مرکز.
مخبر، عباس (1398)، مبانی اسطورهشناسی، چاپ 4، تهران، مرکز.
وانسیا، جان (1397)، سنت شفاهی بهمثابۀ تاریخ، ترجمۀ فرهاد برادران، تهران، مورخان.
واشقانی فرهانی، ابراهیم (1395)، تحلیل اسطورۀ کیومرث براساس نظریۀ روانشناسی شخصیت یونگ، دوفصلنامۀ زبان و ادبیات فارسی، سال 24، شمارۀ80، صفحات 273ـ300.
هال، جیمز (1383)، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمۀ رقیه بهزادی، تهران، فرهنگ معاصر.
یاوری، حورا (1386)، روانکاوی ادبیات، تهران، سخن.
یونگ، کارل گوستاو (1368)، چهار صور مثالی، ترجمۀ پروین فرامرزی، تهران، معاونت فرهنگی آستان قدس.
ــــــــــــــــــ (1374)، دربارۀ ماهیت روان و انرژی آن، ترجمۀ پرویز امیدوار، تهران، بهجت.
ــــــــــــــــــ (1389)، انسان و سمبولهایش، ترجمۀ محمد سلطانیه، تهران، دیبا.
ــــــــــــــــــ (1392)، انسان و سمبولهایش، ترجمه محمد سلطانیه، تهران، جامی.
Hart, Ray L. (2000). Unfinished Man and the Imagination: Toward an ontology and a rhetoric of revelation, Westminster John Knox Press. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 476 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 440 |