تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,098,974 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,206,550 |
ملاحظاتی درباره صورت در نظریۀ ماده - صورتگرایی ابنسینا و کیت فاین | ||
فلسفه | ||
دوره 21، شماره 2 - شماره پیاپی 41، اسفند 1402، صفحه 191-219 اصل مقاله (581.29 K) | ||
نوع مقاله: علمی -پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jop.2023.347173.1006734 | ||
نویسنده | ||
حمیده مختاری* | ||
دانشآموخته دکتری فلسفۀ اسلامی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
بر اساس نظریه «ماده-صورتگرایی» ساختار اجسام مادی از دو جزء ماده و صورت ترکیب یافته است. «ابنسینا» و فیلسوف متافیزیک تحلیلی معاصر «کیت فاین» معتقد به ماده-صورتگرایی هستند. بر این اساس محور مقاله آن است که دریابیم، ابنسینا به مسائل مطرحشده در نظریۀ ماده-صورتگرایی معاصر، چه پاسخی دارد؟ این تلاش متمرکز بر مسئله صورت و چند موضوع دربارۀ آن است؛ 1. ماهیت صورت، 2. اثبات صورت، 3. امکان ارائه تصویر سلسله مراتبی از ساختار متافیزیکی اشیاء. از نظر فاین، صورت، جزء غیرمادی و مقوم شی است. در اجسام دارای اجزاء بیزمان، صورت، ویژگیِ چند موضعی یا رابطهای است که میان مؤلفههای مادی شی برقرار میشود و در اجسام دارای اجزاء زمانمند، صورت، تابعی از زمان بر روی اشیاء است و بقاء شی را در طول زمان حفظ میکند. ابنسینا قائل به حضور حداقل دو نوع صورت (دو نوع ویژگی ذاتی) است؛ صورت جسمیه که ویژگی ذاتی مشترک در همه اشیاست و حداقل یک ویژگی ذاتی غیر از اتصال جوهری یا صورت نوعیه. نیز ابنسینا همچون فاین، صورت در اشیاء مرکب را جزء مقوم و غیرمادی جسم میداند، اما به باور او ماهیت صورت در همه اشیاء مرکب یکسان است. صورت، به عنوان جزء مقوم غیرمادی همان ویژگیهای ذاتی هستند و البته این ویژگیهای ذاتی، حالّ نیز هستند. پس ابنسینا، مانند فاین، صورت را نوعی ویژگی میداند، اما با این تفاوت که این ویژگی ذاتی حالّ است و باید بین ماده و ویژگی ذاتی، رابطه حلولی برقرار شود. هرچند شیوه استدلال ابنسینا برای اثبات صورت با فاین متفاوت است، اما با عنایت به نظر ابنسینا و فاین درباره ذاتی، این رویکرد کمابیش شبیه است. هردو میپذیرند ویژگیای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و این جزء مقوم جز صورت است. اما مهمترین برهان اثبات صورت نوعیه نزد ابنسینا، نیازمند اصلاح است. چکیده استدلال اصلاحشده اینگونه است که ذاتی بودن به معنای مقوم بودن است، مقوم بودن نیز همان صورت و مبدأ اثر شی است. نتیجه اینکه بر اساس استدلال بازسازیشده، ابنسینا راهی دارد که از ذاتی بودن ویژگیها برسد به یک ویژگی مقوم و به چنین ویژگی مقوم غیرمادی، صورت گفته میشود. فاین و ابنسینا میپذیرند ویژگیای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و برعکس و این جزء مقوم نیز چیزی نیست، جز صورت. از مزایای تبیینی نظریه فاین آن است که اشیاء مادی از ساختار سلسله مراتبی برخوردارند، در فلسفۀ ابنسینا نیز ظرفیّت ارائه چنین تصویری وجود دارد که با تفسیر جدیدی ممکن است و میتوان تصویری سلسله مراتبی در ساختار متافیزیکیِ اشیاء با توجه به تفکیک میان اعتبار به شرطلا و اعتبار لابشرط ارائه کرد | ||
کلیدواژهها | ||
صورت؛ ماده صورتگرایی؛ ویژگی؛ ابنسینا؛ کیت فاین | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Considerations about Form in Avicenna's Hylomorphism and Kite Fine's Hylomorphism | ||
نویسندگان [English] | ||
Hamideh Mokhtari | ||
Ph.D. Graduated in Islamic Philosophy, Allameh Tabataba’ei University, Tehran, Iran, | ||
چکیده [English] | ||
According to the theory of "Hylomorphism", the structure of material objects is composed of two components, matter and form. "Avicenna" and "Kit Fine" believe in Hylomorphism. The main point of the article is to find out, what is Avicenna's response to contemporary Hylomorphism? This effort is focused on the form and has several stages; 1. The nature of the form, 2. The proof of the form, 3. The possibility of presenting a hierarchical structure of the metaphysics of objects. According to Fine, the form is an immaterial part and constituent of the object. In material objects with timeless components, form is a property or relationship between the material component of the object, and in objects with temporal components, form is a function of time on objects and maintains the survival of the object over time. Avicenna believes in at least two types of face; Physical form is an essence property common to all objects and at least one form is a type. Avicenna, like Fain, considers the form in composite objects to be a substantial and immaterial part, but according to him, the nature of the form is the same in all composite objects. Although Avicenna's argument to prove the form is different from Fine's, but according to Avicenna and Fine, essence property is constitution, and this constituent is the form. The most important proof of Avicenna's form must be reconstructed. Summary of the revised argument: essence means the constituent, and the constituent is the form. So Fine and Avicenna accept that a property that is essence is a constituent and vice versa, and the constituent is nothing but form. One of the advantages of Fine's theory is that material objects have a hierarchical structure, in Avicenna's philosophy, it is possible to present hierarchical structure of the metaphysics of objects | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Form, Hylomorphism, Avicenna, Kite Fine | ||
مراجع | ||
نسینا، حسین بن عبدالله، (1404 الف)، الشفاء-الالهیات، به تصحیح سعید زائد–الاب قنواتی، قم، مرعشی نجفی.
ابنسینا، حسین بن عبدالله، (1404 اب)، الشفاء-الطبیعیات. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی
سعادت مصطفوی، سیدحسن، (1395)، طبیعیات، شرح نمط اول از کتاب الاشارات و التنبیهات شیخالرئیس ابنسینا، تحقیق و نگارش مجید شمسآبادی حسینی و امید ارجمند، تهران؛ دانشگاه امام صادق.
شیرازی، سید رضی، (1392)، درسهای شرح منظومه حکیم سبزواری، تهران، حکمت.
عبودیت، عبدالرسول، (1393)، درآمدی بهنظام حکمت صدرایی، تهران، سمت.
نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد. (1375). شرح الاشارات والتبیهات. قم: نشرالبلاغه
طباطبائی، سید محمدحسین، (1391)، نهایۀالحکم، ترجمه و شرح علی شیروانی، قم، دارالفکر.
مصباحیزدی، محمدتقی، (1395)، شرح الهیات شفاء (جلد چهارم)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
مطهری، مرتضی. 1398. مجموعه آثار جلد 11(درسهای اسفار)، تهران: نشر صدرا.
Kite Fine, (1994a), Essence and modality, Philosophical perspective, Vol 8.PP1-16 --------------- (1994b).” Compounds and Aggregates”. Noûs, Vol. 28, No. 2 (Jun., 1994), pp. 137-158 ---------------- (1995a). Senses of Essence, in Sinnott-Armstrong, W, editor, Modality, Morality, and Belief, pp. 53–73. Cambridge University Press, Cambridge. -----------------(1999) Things and their parts, Midwest studies in philosophy, XXIII -------------------(2008), Coincidence and Form, Proceedings of the Aristotelian Society Supplementary Volume lxxxii. Pp 101-119. ---------------------(2010),, Toward a theory of Part, The Journal of Philosophy, Vol, 107, No. 11 (NOVEMBER 2010), pp. 559-589. Kathrin koslicki,)2007(, Towards a neo-Aristotelian mereolo, Dialectica vol16. N1. Pp 127-159. Robert Koons,)2014(. Staunch VS. Faint-Hearted Hylomorphism: Toward an Aristotelian Account of Composition, Res Philosophical, Vol. 91, No. 2, April pp. 151-177 Ibn Sina,(1404 alef), Alshefa-Elahiyat,Tashih Saeed Zaed- Alab Ghanavati,Qom, Marashi Najafi. [in perian]. -------------(1404 b),Alshefa-Tabieiyat,Qom, Marashi Najafi. [in perian]. Saadat Mostafavi, Sayyed Hasan. (1395), Tabieiyat, Sharh Namat Avval, Tahghigh va negaresh Majid Shams Abadi Hosseini va Omid Arjmand, Tehran, Daneshgah Emam Sadegh. [in perian]. Shrazi, Sayyed Razi, (1392), Dars haye Sharhe Manzoomeg Hakhim Sabzevari, Tehran, Hekmat. [in perian]. Obudiyat,Abdorasul, (1393), Daramadi be Nezam Hekmat Sadraei Tehran, Samt. [in perian]. Nasir ALdin Tuusi, Mohammad Ibn Mohammad,(1375), Sharh Esharat va Altanbihat, Qom, Nashr Albalagheh. [in perian]. Tabatabaei, sayyed Mohammad Hossein,(1391), Alnahaya Alhekmah, Pazhohesh Ali Shirvani,Qom, Darolferk. [in perian]. Mesbah yazdi, Mohammad Taghi,(1395), Sharh Alelahiyyat (jeld 4), Qom, Moassesseh amozeshi vapa pazhuhesshi Emam Khomeini. [in perian]. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 221 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 171 |