تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,504 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,122,976 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,231,129 |
چگونگی درک زمان –فضا (با نگاهی به بوف کور صادق هدایت ) | ||
پژوهشهای انسانشناسی ایران | ||
دوره 14، شماره 1، شهریور 1403، صفحه 1-22 اصل مقاله (1.28 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/ijar.2024.359604.459815 | ||
نویسندگان | ||
فاطمه خضری پورقرایی1؛ ابراهیم فیاض* 2 | ||
1دانشجوی دکتری گروه انسان شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
2دانشیار گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
هدف: با مطالعۀ ادبیات هر جامعه ما به این خواست نزدیک میشویم که تجربۀ گسستۀ انسان چگونه در روایت معنادار میشود. نویسنده ملزم است هنگام پرداخت روایت، درکی از ساختارهای شناخت ذهنی افراد جامعه یا حداقل ذهن خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگری و جهان داشته باشد. از آنجا که مهمترین اصل در روایت، برای معنادار کردن تجربۀ بشری، پرداختن به امر زمان است. وگرنه نویسنده نمیتواند روایتی در معنای تعریف ژانر رمان شکل دهد و ممکن است، صرفا به ماجراها، کنشها و احساسات شخصیتها توجه کند. نویسنده هنگامی تلاش میکند تجربۀ بشری را با درکش از امر زمان معنادار کند، خواهناخواه فضاهای اجتماعی، مکانی–ذهنی جامعۀ خویش را نیز شکل میدهد. پس ما با مطالعۀ ادبیات و فهم درک نویسنده از امر زمان–فضا، به فهم ساختار شناخت و فضاهای زندگی جامعۀ نویسنده هم نزدیک میشویم. روششناسی: برای نزدیک شدن به فهم چگونگی درک زمان–فضای صادق هدایت، در ابتدا تلاش شده تحلیلی از جامعۀ نویسنده که در آن زندگی میکرده، داشته باشیم و سپس با استفاده از روششناسی تحلیل محتوا، مضمونهای روایت را در رابطه با چگونگی درک نویسنده از امر زمان و فضاهای زندگی استخراج شود. برای استخراج مضمونهای روایت در جهت هدف مطالعه، مهم است نویسنده معنایابی موقعیت شخصیتها را در نظر دارد یا کنش و احساسات آنها را در نظر میگیرد و مفاهیم ذهنی خود را به آنها غالب میکند. سپس تلاش میشود ارتباط مفاهیم تحلیلی جامعۀ نویسنده با مضمونهای روایت نویسنده، تحلیل شود. یافتهها: جامعۀ ایران در تاریخ زندگی نویسنده (دوران مشروطه)، دچار تغییرات گسترده و ناگهانی از بالا توسط حاکمیت به صورت تغییر فضاهای زندگی شده است. این تغییرات فضایی، مردم را به لحاظ شناختی و فضایی دچار گسست از گذشته کرده است. طبیعی است درک امر زمان در این موقعیت دچار آسیب شود، چون افراد از یک سو به خاطر تغییرات فضایی نمیتوانستند خود را به راحتی به گذشته متعلق بدانند و از سوی دیگر جامعه قادر نبود روششناسی علم جوامع غربی را برای فهم پیشرفت در آینده درک کند. از آنجا مردم به راحتی نمیتوانستند برای گذراندن زندگی روزمرۀ خود وارد تولید اقتصادی شوند. در موقعیت جامعۀ ایران، حاکمیت خواهان ساخت دولت –ملت با فروش منابع طبیعی و وارد کردن مدرنیتۀ از بالا شد و روشنفکرین ایرانی که نویسندگان ادبیات هم جزو آنها هستند خواهان حاکمیت قانون همراه با آزادیهای سیاسی و فردی شدند. در اینجا نویسندهای همانند هدایت که میخواهد موقعیت شخصیت داستان خود را معنایابی کند، او را معلق در فضایی گسترده نشان میدهد که زمان حال ابدی را به فهم و درک زمان گذشته و آینده ترجیح میدهد. او نه به دنبال تعریف امر زمان از خلال مفاهیم دینی نه مفاهیم زندگی روزمره بر اساس نقشهای فرهنگی و نه بر اساس حسهای شناختی است. در نتیجه هنگامی شخصیت در فضایی گسترده و زمان حال ابدی معلق است، در این فضا شخصیت ترجیح میدهد در احساسات خود وول بخورد لذت ببرد یا درد بکشد. و نه تنها به دنبال درک قوانین اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در حال تغییر هستند، نباشد بلکه احساسات را نیز به عنوان یک منبع شناخت فردی درک نکند | ||
کلیدواژهها | ||
امر زمان؛ حسهای شناختی؛ احساسات؛ رفتار؛ فضاهای اجتماعی &ndash؛ ذهنی و مکانی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
How to understand time-space (Look at the blind owl of Sadegh Hedayat) | ||
نویسندگان [English] | ||
Fateme Khezri Pour Gharaei1؛ Ebrahim Fayaz2 | ||
1Doctoral Student, Department of Anthropology, Faculty of Social Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran | ||
2Associate Professor, Department of Anthropology, Faculty of Social Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Purpose-By studying the literature of each society, we approach the question of how the discrete human experience becomes meaningful in the narrative. The writer is required to have an understanding of the structures of mental cognition of the people of the society or at least his own mind in order to communicate with the other and the world. Since the most important principle in narration, to make human experience meaningful, is to deal with the matter of time. Otherwise, the author cannot create a narrative in the sense of defining the genre of the novel and may only pay attention to the adventures, actions and feelings of the characters. When the author tries to make the human experience meaningful by understanding the matter of time, whether he likes it or not, he also shapes the social spaces, the mental space of his society. So, by studying the literature and understanding the author's understanding of time-space, we come close to understanding the structure of cognition and the life spaces of the author's society. Methodology-In order to get closer to the understanding of Sadiq Hedayat's understanding of time-space, first we tried to have an analysis of the writer's society in which he lived, and then, using the methodology of content analysis, the themes of the narrative in relation to how the writer understands the matter of time and life spaces to be extracted. In order to extract the themes of the narrative towards the purpose of the study, it is important that the author considers the meaning of the characters' position or considers their actions and feelings and imposes his mental concepts on them. Then an attempt is made to analyze the relationship between the analytical concepts of the author's society and the themes of the author's narrative. Then an attempt is made to analyze the relationship between the analytical concepts of the author's society and the themes of the author's narrative. Findings-In the history of the author's life (constitutional period), Iranian society has undergone extensive and sudden changes from above by the government in the form of changes in living spaces. These spatial changes have made people cognitively and spatially disconnected from the past. It is natural for the understanding of time to suffer in this situation, because on the one hand, due to spatial changes, people could not easily consider themselves to belong to the past, and on the other hand, the society was not able to understand the scientific methodology of Western societies to understand the progress in the future. From there, people could not easily engage in economic production to live their daily lives. In the situation of Iranian society, the government wanted to build a nation-state by selling natural resources and importing modernity from above, and Iranian intellectuals, including literary writers, wanted the rule of law along with political and individual freedoms. Here, a writer like Hedayat, who wants to understand the position of the character in his story, shows him suspended in a vast space that prefers the eternal present to the understanding of the past and future. He does not seek to define time through religious concepts, nor daily life concepts based on cultural roles, nor based on cognitive senses. As a result, when the character is suspended in a vast space and the eternal present, in this space the character prefers to indulge in his feelings, enjoy or suffer | ||
کلیدواژهها [English] | ||
time, cognitive senses, emotions, behavior, social-mental and spatial spaces | ||
مراجع | ||
احمدی، بابک (1392)، مدرنیته و اندیشۀ انتقادی، نشر مرکز: تهران
امیدی، رضا (1395)، تحولات سیاستگذاری اجتماعی در عصر پهلوی: فراز و فرود رابطۀ دولت و ملت، فصلنامۀ علمی –پژوهشی برنامهریزی رفاه و توسعۀ اجتماعی دورۀ 8، 7(28)، 151 - 192.
باردن، لورنس ( 1375 )، تحویل محتوا، ترجمه ملیحه آشتیانی و محمد یمنی دوزی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی: تهران
باشلار، گاستن (1392)، بوطیقای فضا، ترجمه مریم کمالی و محمد شیربچه، نشر روشنگران و مطالعات زنان: تهران.
برمن، مارشال (1379)، تجربۀ مدرنیته، ترجمه مراد فرهادپور، نشر طرح نو: تهران.
بنیامین، والتر (1390) قصهگو تاملاتی در آثار نیکلای لسکوف، ترجمه مراد فرهادپور و فضلالله پاکزاد، مجلۀ ارغنون (9 و 10)، 1-26.
بهارلوییان، شهرام (1379)، شناختنامه صادق هدایت، انتشارات قطره: تهران.
پالاسما، یوهان (1398)، چشمان پوست، ترجمه علیرضا فخرکننده، نشر چشمه: تهران.
پالاسما، یوهان (1395)، خیال مجسم، ترجمه علی اکبری، نشر پرهام: تهران.
پالاسما، یوهان (1392)، دست متفکر، ترجمه علی اکبری، نشر پرهام: تهران.
پرستش، شهرام و مرتضوی گازار، سمانه (1390)، بازنمایی فضاهای شهری تهران در رمانهای دورهی رضا پهلوی، نشر جامعهشناسی هنر و ادبیات. 1 (3)، 105 - 132.
پورزرگر، محمدرضا، عابدینی، حامد و اعتمادی، علی (1399)، نقشآفرینی مولفۀ خیابان بر روند تجددگرایی و توسعۀ تهران نمونه موردی خیابان لالهزار، نشریه علمی باغ نظر، 17(91)، 5 - 16.
حبیبی، محسن (1394)، قصه شهر، نشر دانشگاه تهران: تهران.
حبیبی، محسن و اهری، زهرا (1387)، لالهزار عرصۀ تفرج از باغ تا خیابان: شکلگیری خیابان به سبک اروپایی در دورۀ ناصرالدین شاه، هنرهای زیبا، 34(0)، 5 -15.
راپوپورت، ایماس (1392)، معنی محیط ساخته شده: رویکردی در ارتباط غیرکلامی، ترجمه فرح حبیب، نشر شرکت پردازش و برنامهریزی شهری: تهران.
رلف، ادوارد (1389)، مکان و بیمکانی، مترجمان؛ محمدرضا نقصان محمدی، زهیر متکی، کاظم مندگاری، نشر آرمان شهر: تهران.
ریکور، پل (1398)، زمان و حکایت (1، 2، 3)، ترجمه مهشید نونهالی، نشر نی: تهران.
زیباکلام، صادق (1392 ). سنت و مدرنیته: ریشه یابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایـران عصـر قاجـار، انتشـارات روزنه: تهـران.
ستاری، جلال (1385)، اسطورۀ تهران، نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی: تهران.
سعیدنیا، احمد (1370)، ساختار تهران معاصر، مجموعۀ شهرهای ایران، جلد چهارم، انتشارات جهاد دانشگاهی: تهران
سلطانزاده، حسین (1373)، نماهایی از ساختمانهای تهران (از معماری دوران انتقال)، دفتر پژوهشهای فرهنگی: تهران.
طلوعی، محمد (1393)، روایت تهران: فضاهای عمومی، نشر هنر معماری قرن: تهران.
کاتوزیان، همایون (1398). دولت و جامعه در ایران : انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمه: حسن افشار، نشر مرکز: تهران.
کرس میر، کارولین(1387) فمنیسم و زیباشناسی، ترجمه افشنگ مقصودی، نشر گلآذین: تهران.
غنینژاداهری، موسی (1396)، اقتصاد و دولت ایران، انتشارات دنیای اقتصاد (وابسته به شرکت دنیای اقتصاد تابان): تهران.
فاضلی، نعمتالله (1393)، تاریخ فرهنگی ایران مدرن، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: تهران.
فرهادی، مرتضی (1398)، صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن: انسانشناسی توسعهنیافتگی و واگیره پیشرفت پایدار و همه سویه فرادادی و فتوتی در ایران (جلد 1)، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی: تهران.
فرهادپور، مراد (1390)، یادداشتی دربارۀ زمان و روایت، مجلۀ ارغنون )9 و 10(، 27-38.
فقیه، ن (1356)، تاریخچه مختصری از شهر تهران، نشر محله، هنرهای معاصر تهران
مدنیپور، علی (1381)، تهران ظهور یک کلان شهر، ترجمه حمید زرآزوند، انتشارت شرکت پردازش و برنامهریزی شهری: تهران.
مرلوپونتی، موریس (1391)، جهان ادراک، ترجمه فرزاد جابرالانصار، نشر ققنوس: تهران.
میرعابدینی، حسن (1377)، صد سال داستاننویسی ایران، نشر چشمه: تهران.
نوربرگ – شولتز، کریستین (۱۳۸۸)، روح مکان مترجم محمدرضا شیرازی، نشر رخداد نو : تهران.
هاروی، دیوید (1393)، وضعیت پسامدرنیته: تحقیق در خاستگاههای تحول فرهنگی، ترجمه عارف اقوامی مقدم، نشر پژواک: تهران.
هدایت، صادق (1315)، بوف کور، چاپ بمبئی. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 406 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 95 |