تعداد نشریات | 161 |
تعداد شمارهها | 6,532 |
تعداد مقالات | 70,501 |
تعداد مشاهده مقاله | 124,116,120 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 97,220,595 |
بیت هیلانی | |||||||||||||||
مطالعات باستان شناسی | |||||||||||||||
مقاله 1، دوره 5، شماره 2، اسفند 1392، صفحه 1-20 اصل مقاله (618.88 K) | |||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jarcs.2014.50373 | |||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||
فرشید ایروانی قدیم* 1؛ مرتضی حصاری2؛ ایمان افضلی3 | |||||||||||||||
1فرشید ایروانی قدیم استادیار گروه باستانشناسی، دانشکدة مرمت، دانشگاه هنر اصفهان | |||||||||||||||
2استادیار گروه باستانشناسی، دانشکده مرمت، دانشگاه هنر اصفهان | |||||||||||||||
3کارشناس ارشد باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی | |||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||
در این پژوهش، نوع معماری بیت هیلانی در استقرارگاههای شرق باستان، مستندسازی گشته است؛ موضوعی که دربارة شیوة خاصی از اجرای یک بناست و از هزارة دوم پیش از میلاد شناخته شده است. شناخت بیت هیلانی، شاخصههای این نوع بنا، ریشهیابی استفاده و چگونگی گسترش آن در نواحی دوردست، مهمترین پرسشهای این پژوهش میباشد. مهمترین هدف این پژوهش ارائة ویژگیهای این نوع معماری و تزئینات وابسته به آن در شرق باستان است. در این مقاله سعی شده است با معرفی معماری بیت هیلانی، به بازسازی فضای معماری دینی و بررسی تأثیر سیاست و اقتصاد در آن و همچنین نقش فرهنگ آناتولی در گسترش این فرهنگ و تأثیر آن بر سایر فرهنگهای همجوار و معرفی آن به عنوان یکی از شاخصههای مهم فرهنگی این زمان، پرداخته شود. در یک نگاه کلی، این مقاله قصد دارد با بررسی یکی از شاخصههای فرهنگی در دوران باستان به بازسازی و معرفی آن بپردازد و تأثیر و تأثر آن را در دیگر فرهنگها بررسی نماید. | |||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||
بیت هیلانی؛ لاماسو؛ سیرن؛ هیلامار؛ آناتولی | |||||||||||||||
عنوان مقاله [English] | |||||||||||||||
Bit Hilani | |||||||||||||||
نویسندگان [English] | |||||||||||||||
Farshid Irvani Ghadim1؛ Morteza Hessari2؛ Iman Afzali3 | |||||||||||||||
چکیده [English] | |||||||||||||||
This paper seeks to document the specific structural patterns of Bit Hilanis architecture which were in used in the ancient Near East from the second to the first millennium B.C. The recognition of Bit Hilanis architectural characteristics as well as their provenances and their spread from Anatoly to Palestine have always remained the important issues to be addressed by art historians and archaeologists. The main goal of this paper is to explain the architectural, religious and economic aspects of Bit Hilanis within the Anatolian cultural contexts and assess their cultural interactions with the adjacent areas. To do this we tried to provide a detailed characteristic of Bit Hilani’s architecture and their related arts as the basis to compare material remains from a group of Bit Hilanis. The comparisons were also developed through regarding the descriptions of Bit Hilanis by the different written sources as through which some parts of either the Bit Hilanis structures or their decoration details could be reconstructed. | |||||||||||||||
کلیدواژهها [English] | |||||||||||||||
Ancient Near East, Bit Hilani, Lamasu, Siren, Hilamar, Anatolia | |||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||
شناخت شیوههای معماری هزارههای گذشته از جمله مسائلی است که با پیجویی آن معماری امروزه معنا مییابد، اما کمبود منابع، کلینگری و یا معرفی معماری سایتهای باستانی تنها تلاش برای بازشناسی آنها بوده است. از اینرو، این مقاله قصد دارد با بررسی یکی از شاخصههای فرهنگی در دوران باستان به بازسازی و معرفی آن بپردازد و تأثیر و تأثر آن را در دیگر فرهنگها بررسی نماید. در این خصوص، پرسشهایی مانند بیت هیلانی چیست؟ آیا بیت هیلانی میتواند به عنوان یک شاخصة فرهنگی بررسی شود؟ آیا بیت هیلانی به تنهایی یک شیوة ساخت است و یا جزء ترکیبی از بناست؟ آیا استفاده از ستون در این بنا به عنوان شاخصة معماری میتواند مورد بررسی قرار گیرد؟ مهمترین نمونههای بیت هیلانی در چه محلهایی قرار گرفته و مربوط به چه دورههای زمانی است؟ آیا قدیمیترین نمونة بیت هیلانی و کهنترین شاخصة آن در طی زمان تغییر یافته است؟ اگر دچار تغییراتی گشته این تغییرات شامل چه چیزهایی است؟ آیا تغییرات بیت هیلانی در ادوار زمانی، متفاوت بوده است؟ آیا تأثیرات فرهنگی ملل و روابط تجاری بر ساخت این بنا اثر گذاشته است؟ آیا سیاست حاکمان در استفاده و یا حذف آن دخیل بوده است؟ مطرح و بررسی خواهد شد.
بیت هیلانی بیت هیلانی، شیوة خاصی از معماری است که در هزارة دوم پیش از میلاد شکل گرفته و در معابد و کاخها شاهد اجرای آن هستیم. بیت هیلانی امروزه در تحقیقات ساختمانی، به نوعی ساختوساز اطلاق میشود که مشخصةاصلیآن سرسرای ستوندار در ورودی اصلی از خارج به داخل بنا و یا ورودی حیاط به داخل بناست (Bittel,1967:103-200). ساختایننوعبناکهدرهزارةدومپیشازمیلادآغاز شده استDönmez,2005; 35) )، دارای مشخصات بارزی شامل ایوانی با 1، 2، 3 و یا 4 ستون است. این ستونها اغلب به صورت برجسته تزئین شدهاند و دارای پایهستونهایی با نقوش حیوانی، گیاهی یا هندسی و یا موجودات اساطیری هستند. بعد از ورود به سالن که معمولاً اجاقی چسبیده به دیوار روبهرویی را شامل میشود، خود دیوار نیز دارای نقوش حیوانی و موجودات اساطیری است که به صورت برجسته کار شده است (Yadin,1977:64). در پشت سالن و اطراف آن اتاقهای کوچکی قرار دارند. ضخامت پی در این نوع بناها و بهدستآمدن پلکانها، فرضیة طبقات متعدد را اثبات میکند. از مهمترین مشخصههای معماری بیت هیلانی، استفادة ثابت از یک پلان است که در هیچ مقطع زمانی از همان نمونة اولیه در هزارة دوم ق.م تا دوران کلاسیک در بینالنهرین بزرگتر نشد؛ این تغییرناپذیری در تمام شرایط پایدار ماند، تنها در داخل بیت هیلانی اتاقها یا حذف یا به چند اتاق کوچکتر تقسیم شدند (Niehr,1994:68). بوسرت، برای دریافت ریشة واژة بیت هیلانی، تحلیلی در رابطه با منابع آشوری انجام داده و بیت هیلانی را بنایی معرفی مینماید که دارای دروازه، پنجره و ستون با پایهستونهایی به شکل شیر، و همچنین دارای دو سالن است و غالباً جزئی از قصر و یا بخشی از معبد میباشد. همچنین کلمة بیت هیلانی، به عنوان فرمی در نماسازی و یا قسمت تکمیلی بنا در کتیبههای کاخ آشور نصیر آپلی، خورسآباد و کتیبههای سارگن و همچنین در ساختمان f دور کیت لیمو تأکید و توضیح داده شده است، بدین معنا که از این پلان ساختمانی دقیقاً با نام بیت هیلانی یاد شده است (Bittel,1967: 103-200). فردریش، کتیبهشناس دیگر در بررسیهای خود میان متون هیتیت اینگونه مینویسد: «کلمة آکادمیک هیلانی در این میان یافت نمیشود ولی با این وجود، هیلانی مشتق شده از کلمة هیتیتی هیلامار و احتمالاً معادل باKl.Lam به معنای ساخت دروازه ترجمه میشود». فرضیات زیادی در خصوص یافتن زمان و چگونگی پیدایش این نوع بنا تاکنون ارائه شده است؛ شخصی بهنام اف. واخت اسموتح (F.Wachtsmuth) زبانباستانشناس آلمانی، بیت هیلانی را یک آفرینش از فرهنگ میتانی تلقی میکند (Rainey, 1970:128). اولمن (Oleman) با توجه به نمونههایی که از قبور مصری و معماری صخرهای مصر و همچنین تنها نمونة بیت هیلانی مصر که در دوران آمن هوتپ دوم بهدست آمده است، پیشینة بیت هیلانی را نشأت گرفته از مصر میداند (Özgϋç, 1951: 59). اما میدانیم معماری صخرهای را نمیتوان بیت هیلانی دانست، چراکه در تعریف بیت هیلانی و معنایی که از آن استنباط میشود، نمیگنجد. همچنین بیت هیلانی آمن هوتپ، با قدمت اواخر هزارة دوم، نمیتواند استدلال منشأبودن مصر برای بسط و گسترش بیت هیلانی باشد. برخی از محققان، آناتولی را منشأ گسترش این نوع معماری دانسته و در راستای ادعای خود دلایلی را عنوان میدارند؛ بوسرت، با بررسی متون آشوری و فرم خاص بیت هیلانی و همچنین نگاهی ژرف به متون هیتیتی اثبات میکند که منشأ بیت هیلانی را باید در بغازکوی و آناتولی جست؛ اما در نهایت، با بررسیهای کورت بیتل و ناومن و همچنین حفاریهای تیلمن هویوک (Tilmen Höyϋk) در عصر برنز میانه 2، معبدی هویدا شد که به تمام این معماها پایان داد و به نتیجهای مشخص رسید و در نهایت، سرزمین آناتولی به عنوان منشا این معماری، معرفی شد. شیوة ساخت بیت هیلانی در اجرای بناهای هزارة دوم و اول پیش از میلاد آناتولی استفاده شده و در مراکز باستانی زیر مستند شده است:
بیت هیلانی در هزارة دوم ق.م آناتولی: در هزارة دوم هفده (17) بیت هیلانی در سرزمین آناتولی در ده (10) مرکز باستانی مشخص شده که خصوصیات هر یک به شرح زیر است: 1. تیلمن هویوک (Tilmen Höyϋk): قدیمیترین بیت هیلانی، در تیلمن هویوک، در قسمت جنوب شرقی ترکیه و حدود 10 کیلومتری شهر اصلاحیه (Islahie)، بهدست آمده است. این محل در سال 1956، توسط Prof.Bahadır Alkımشناسایی (Bittel,1967:67-70) و سپس کاوش شد (Garell, 1963: 27-219). بیت هیلانی بهدستآمده از تیلمن هویوک، شامل معبد یا پرستشگاه استکه دارای ورودی دوستونه با ابعاد کلی70×60 میباشد و ستونها در قسمت ورودی بنا در محلی دالانمانند قرار دارند. این دالان، محل ورود به بنای معبد محسوب میشود؛ این ورودی به سالنی فرعی منتهی میشود که دو سمت این سالن را ورودیهایی تشکیل میدهند که این ورودیها راه ورود به اتاقهایی است که به حالت تودرتو کل اطراف معبد را دربر گرفتهاند. ورود به سالن اصلی معبد، از طریق دری است که دقیقاً مقابل دو ستون ورودی فرعی قرار دارد. سالن اصلی، اتاقی مستطیلشکل است. در قسمت قرینة ورودی، در انتهای سالن درِ کوچکی قرار دارد که به اتاقهای پشتی که محل انبار و استحمام بوده است، میرسد. کنار این در ورودی و در قسمت چپ آن، محل یک اجاق مشخص شده که به حالت گرد ساخته شده است (پلان-1). کل این بنا با سنگهای مستطیلیشکل فرش شده است. قدمت این بیت هیلانی را 1650پ.م تخمین زدهاند (Yıldırn,2002:303). 2 ـ اللخ (Alalakh): تل آچانا (Açana) در قسمت جنوب ترکیه و در 30 کیلومتری آمنوس (Amanus) قرار دارد (Astour,1963:220). قدمت این محل حدود هزارة دوم پیش از میلاد است. در این مرکز، هفت بیت هیلانی مشخص شده که خصوصیات هریک به شرح زیر است: 2ـ1ـ بیت هیلانی 1: (معبدa): اولین نمونة بیت هیلانی، با نام بیت هیلانی a درلایة چهارم اللخ و در قصر نیغمپا (Niqmepa) در حفاریهای وولی، درسال 1947، بهدست آمد (پلان-2). این بنا شامل معبدی با ابعاد کلی 15×18 است، که سالن اصلی با ابعاد 30/7×5/12 و با فرم جنوبشرقی ـ شمالشرقی ساخته شده است. ورودی دارای یک ستون است، بعد از عبور از آن به دو سالن فرعی و پس از عبور از چند پلکان به اتاق اصلی راه پیدا میکند. در اتاق اصلی محل اجاق به صورت تورفتگی در داخل دیوار روبهرویی است و نقوش برجسته بر اطراف آن دیده میشود. اطراف این محل، اتاقهایی برای شستوشو و استحمام تعبیه نشده است، ولی تعبیهشدن پلکانی پس از ورودی اصلی در سمت راست سالن، که راه دسترسی به دیگر طبقات را مشخص کرده و از طرفی، قطر پی دیوارها که ضخامتی بالای 2 متر دارند (پلان-2)، دلیل اثبات وجود طبقات دیگر در این بناست (Callaway, 1965: 20). قدمت این بنا را بین 1400 تا 1500 پیش از میلاد تعیین نمودهاند (Ibid,21). 2ـ2ـ بیت هیلانی2: (معبدb): بیت هیلانی دوم، در لایة چهارم و با ابعاد 11×15 (پلان3) بهدست آمده که ورودی آن با دو ستون مشخص شده است. البته این ورودی از حیاط به سمت کاخ است که کمی مرتفع بوده و با چندین پله وارد سالن اصلی میشود. در این قسمت، سالن فرعی قبل از سالن اصلی قرار ندارد. دو اتاق در قسمت دو دهلیز راست و چپ وجود دارد. در اتاق سمت چپ، راه ورود و پلکان به طبقة بالا هنوز کاملاً سالم است (پلان-3)؛ این قسمت با سنگهای تراشخورده، فرش شده است (Orthmann,1971:354). قسمت پایین دیوار مقابل این ستونها، با سنگ بازالتی سیاه و صیقلی کار شده است که این شیوة تزئین با سنگهای بازالتی در بیت هیلانی2 را میتوان شاخصی دانست که در بیت هیلانیهای بعدی در آناتولی و در دیگر فرهنگها، به عنوان یک ویژگی در اینگونه معماری، استفاده شده است. استفاده از سنگ بازالت در تیلمن هویوک نیز بهچشم میخورد، اما در این محل از سنگ بازالت مستقیماً برای تزئین و نوعی تناقض رنگها، استفاده شده است. قدمت این بیت هیلانی را، 1400پیش از میلاد معرفی نمودهاند (Frank fort, 1933:34- 116). 2ـ3ـ بیت هیلانی 3: (معبدc ): بیت هیلانی3، معبدی است که در لایة سوم اللخ قرار دارد. ابعاد کلی معبد 25×40 است، که ابعاد سالن اصلی آن 80/5×20/12 میباشد و به صورت جنوبشرقیـشمالغربی ساخته شده است. تمامی کف این محل با سنگهای تراشخورده، سنگفرش شده است. از قسمت ورودی بنا با دو ستون با پایة مربعشکل، وارد قسمتی میشویم که سالنی راهروگونه است، در قسمت چپ سالن، پلکانی که منتهی به سالنی کوچکتر است قرار دارد و از آنجا وارد اتاق اصلی میشویم. در کف این محل باقیماندة اجاقی مربعشکل بهجای مانده، همچنین نقوش اساطیری بر دیوارهها و محل قرارگرفتن اشیاء در داخل دیوارهها به صورت طاقچههایی هویداست ((lbid, 124. قسمت راست سالن، 2پلکانی است که برای دسترسی به طبقات بالایی تعبیه شده که به احتمال قوی محل شستوشو و استحمام در طبقات بالایی بوده است. یکی از مهمترین ویژگیهایی که در بیت هیلانی 3 اللخ مشخص شده، نقوش اساطیری است که از این پس در دیگر بیتهیلانیها بهعنوان عامل شاخص و جداییناپذیر از این شیوة ساخت به حساب میآید (پلان-4). قدمت این محل را 1380پیش از میلاد دانستهاند ((lbid , 124. 2ـ4ـ بیت هیلانی 4:(معبدc1 ): بیت هیلانی 4 اللخ، در سمت راست دیوارة ورودی هیلانی 3 قرار دارد. ورودی این قسمت از شمال بوده و با یک ستون مشخص شده است، کف این محل نیز مانند هیلانی 3 اللخ از سنگ است، با این تفاوت که در اینجا ستون مربعیشکل به دایرهای تبدیل شده است. پس از ورود به اتاق اصلی با اجاقی مربعشکل و میزی که در مقابل آن قرار دارد، مواجه میشویم. دیوارهها به همان شیوة قبل با تصاویر حیوانات و انسانهای بالدار منقوش میباشد و در قسمت چپ، ورودی پلکانی است که به اتاق درازی ختم میشود (پلان-5) (Forbes, 1983: 20). بهدستآمدن پیکرکهای مؤنث در این محل و نبود پیکرکهای مذکر، جدابودن محل عبادت مردان و زنان را در ذهن متبلور میسازد ((lbid, 124. 2ـ5ـ بیت هیلانی 5:(معبدII): بیت هیلانی 5 که از لایة دوم بهدست آمده، معرف معبدی است که بهصورت جنوبشرقیـشمالشرقی بنا شده است؛ ابعاد کلی آن، 26×40، و فضای داخلی معبد 80/5×20/12 متر است. ورودی فرعی معبد، در سمت جنوب شرقی، با چند پلکان به یک دالان میرسد. با عبور از این محل، به ورودی اصلی با یک ستون از سنگ بازالت میرسیم. پس از ورود به معبد، اجاق متحرک و دیوارهای منقوش آن، تکرار خصوصیات معماری هیلانی در هزارة دوم است. در پشت این محل دو اتاق کاملاً متقارن وجود دارد که سطح آنها با یک پله پایینتر از کف سالن اصلی ترسیم شده است. از این دو اتاق، اشیاء سنگی و عاجی بیشماری بهدست آمده که نشان میدهد این مکان انبار و یا محل جمعآوری هدایا بوده است. پشت این 2 اتاق، اتاق دیگری است که برای استحمام استفاده میشده است. در قسمت چپ ورودی اصلی، فضایی خالی قرار دارد که به احتمال زیاد، پلکانی برای دسترسی به طبقات بالا بوده است (پلان-6). در جلوی فضای خالی و روبهروی ورودی اصلی، سکوی مربعشکلی قرار گرفته که محل استقرار مجسمة خدا بوده است. بر طبق جدیدترین تحقیقات، قدمت هیلانی5 را 1250پیش از میلاد تخمین زدهاند (Frankfort,1933:34-116). 2ـ6ـ بیت هیلانی6: (معبدIa): بیت هیلانی6، در معبدIa واقع شده است؛ ابعاد کلی آن 25×40 و ابعاد سالن اصلی 6×60/12، میباشد، ورودی آن از سمت جنوبشرقی است که دارای دو دروازة ستوندار پشتسرهم است؛ یعنی دروازة ورودی با یک ستون گرد و سپس با عبور از آن، سالن فرعی، و در نهایت، ورودی دیگر با دوستون، و بعد از آن، فضای سالن اصلی قرار دارد. این نمونة بسیار زیبایی از معماری هیلانی است؛ چرا که این شیوة نصب ستون در هیلانی برای نخستینبار در همین محل دیده شده است (پلان-7). ستونها از جنس بازالت و به صورت گرد و پایهستونها به شکل گلدانهای وارونه بوده که با نقش برگها و نقطهها تزیین شدهاند. قدمت بنا، بین 1150 تا1100 پیش از میلاد، پیشنهاد شده است (Callaway,1965:20). 2ـ7ـ بیت هیلانی7:(معبدIb): بیت هیلانی7، معبدی در لایةIB ، با ابعاد کلی 25×40، و ابعاد سالن اصلی80/5×50/12 میباشد. این معبد، مانند تمامی معابد اللخ، با پلان جنوبشرقیـشمالغربی ساخته شده و ورودی آن از جنوب شرقی است. ورودی معبد، با یک ستون مشخص شده است. پس از ورود به حیاط، با چند پله وارد سالن فرعی و بعد از آن به سالن اصلی معبد میرسیم. وجود ریلی در کف، نشان از اجاقی متحرک است. دو اتاق کوچک در اطراف سالن فرعی وجود دارد و در اتاق سمت چپ، پلکانی، دسترسی به طبقات بالا را ممکن ساخته است (پلان-8). قدمتی که برای این محل بیان شده، 1150 تا 1100 پیش از میلاد است (Yadin,1977:64). 3ـ بویوک کاله (Bϋyϋkkale): بغازکوی، یکی از شهرهای مهم و باستانی با استحکامات قوی در فلات آناتولی است. آکروپلیس هاتوشا (Hattuşa) همان بویوک کاله است. ساخت این محل بین قرون 13 تا 14 پیش از میلاد صورت گرفته است. بناهای مهمی در بویوک کاله مشخص شدهاند که قسمت مورد توجه تحقیق بنای e میباشد که در قسمت شمالی این مرکز قرار دارد (Neef, 2001: 335). بنای e برای نخستینبار، در سال 1893 توسط فردیون ( (Ferdionکاوش شد. این معبد که در گزارش حفاری با اطاق 65 معرفی شد و بعدها به بنای e معروف گردید، دارای سبک خاص بیت هیلانی در معبدسازی است (Rösner,1991:77). بنای معبد بر طبق شیوة ساخت نمونههای بیت هیلانی در جهت جنوبشرقی ـ شمالغربی ساخته شده و بنایی کاملاً مجزا از دیگر عناصر ساختمانی محسوب میشود. این بنا، با ابعاد کلی 135×160، و ابعاد سالن اصلی 18×25، مشخص شده و ورودی بنا از سمت جنوبشرقی است (پلان-9). دو شیر به حالت نشسته در دو طرف ورودی قرار دارند که با دو ستون و پایهستونهای تزئینی مربعشکل از جنس بازالت، تراش داده شده است. بعد از ورود به قسمت اصلی، یک اجاق یا آتشدان بهچشم میخورد. دیوارههای اطراف با نقوش مزین شدهاند. اتاقهایی پیرامون سالن اصلی معبد وجود دارد؛ این اتاقها کوچک هستند، اما گویا برای استحمام و انبار استفاده میشدهاند. قدمت این بنا حدود 1300پیش از میلاد برآورد شده و تأثیرگرفته از نوع نیغمپا است (lbid,77). 4ـ مالاتیا(Malatya): این مکان که در سال 1932شناسایی و حفاری شده است (Yadin, 1975:241)، شاهد احداث دو معبد با شیوة ساخت هیلانی است: 4ـ1ـ بیت هیلانی1:(فاز قدیم-b): بیت هیلانی1، با ورودی 2ستونه، شامل معبدی است که بهطور مستقیم وارد سالن اصلی میگردد، از اتاقهای اطراف این هیلانی تنها یک نمونه در سمت راست آخر سالن اصلی مربوط به ساخت معبد b است و مابقی، مربوط به ساخت بیت هیلانی 2 و جدیدتر هستند. این اتاق با پلکانی، طبقات بالایی را نشان میدهد. (پلان-10). نقشبرجستههای پایین دیوارهای داخلی سالن معبد، شامل خدایان اساطیری، همانند شووینی و توشیباست که سوار بر گاو در حال انجام مراسم مذهبی و عبادی هستند، همچنین گیاهانی با برگهای پهن و ساقههای درهم تابخورده و شیرها که به صورت مجزا حکاکی شدهاند. قدمت این بنا، 1300 سال پیش از میلاد معرفی شده است (Lehmann,1998:127). 4ـ2ـ بیت هیلانی2: معبدی در قسمت شمالی مالاتیا و بهصورت جنوبشرقی ـ شمالغربی، با ورودی به سمت جنوب شرقی است. ابعاد کلی آن 25×37 و ابعاد سالن اصلی آن20/7×10/11 میباشد. ورودی اصلی یکستونه، از جنس سنگ بازالت و قطعی گرد میباشد. سپس وارد دالانی میشود که دو طرف آن راهروهایی تعبیه شده، که برای رسیدن به اتاقهای گرداگرد معبد است. بعد از عبور از دالان، به ورودی دیگری با دو ستون که مربوط به معبد قدیمیتر است، وارد شده و پس از عبور از ورودی دوم، وارد سالن اصلی معبد میشود که کف آن دارای شیارهایی است؛ این شیارها این امکان را ایجاد میکند که اجاق به صورت متحرک بر روی شیار به آسانی جابهجا شود. همچنین، سکویی مربعشکل در مقابل ورودی با تزئینات نقشبرجسته مشاهده میشود. گرداگرد این بنا اتاقهایی است که مربوط به دوران ساخت جدید است (پلان-11). قدمت این هیلانی به حدود 1100 پیش از میلاد میرسد (Ibid,127). 5ـ یازیلیکایا (Yazılıkaya): یازیلیکایا در170 کیلومتری غربی آنکارا، کنار سایت بغازکوی قرار دارد (Bernett,1998:215). معبد dدر فاز سوم یازیلیکایا و بهوسیلة تودهالیا (Tudhaliya) ساخته شده است. این معبد دارای دو ورودی مجلل از جانب جنوب غربی و شمال شرقی است. ورودی جنوب غربی با 14 پله به ورودی یا دالانی میرسد که با دو برج مشخص شده است. بعد از آن، شبستان یا سالن اصلی با پلان مربع واقع شده است. سکویی در قسمت انتهایی این ورودی و متمایل به ورودی دیگر سالن وجود دارد که دارای دو ستون بهشکل مستطیل میباشد. بعد از آن، فضای اصلی سالن قرار دارد. روبهروی ورودی، سکویی برای قربانی یا قراردادن بتی برای اجرای مراسم پرستش (آیینی) نمایان است. پشت سکو اتاقی با تعدادی نقش برجسته بر دیوارهها بهدست آمده است (پلان-12) (Bittel,1967:67-70). دو برج ورودی با پیکرة شیر در قسمت ورودی پلهها قرار دارد که به نقشبرجستههای مالاتیا شباهت دارند. سکوی قربانی یا محل قرارگرفتن مجسمة خدا از جنس بازالتی و بسیار ساده است. دیوارة داخلی با نقوشی همانند مراسم عبادی تزیین شده است. قدمت این هیلانی، به 1300 پیش از میلاد میرسد (Ibid,67). 6 ـ شاپینوا (Şapinuwa): شاپینوانامباستانیشهراورتاکوی ترکیه است. در سمت جنوب، ساختمانهای aوb شناسایی شدهاند. پلان ساختمان a، شکل و پلان بیت هیلانی را نشان میدهد. این قسمت به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی بوده و شامل ورودی 2ستونه به سمت جنوب شرقی است که با 2 پله به محل دالانمانند ستوندار میرسد. در دو دهلیز راست و چپ این سالن اتاقهایی شناسایی شده است. بعد از این قسمت، سالن اصلی با ابعاد 08/4 ×7 متر قرار گرفته و در قسمت انتهایی دیوار مقابل ورودی، سکویی برای قرار دادن مجسمة خدا و جلوی آن اجاقی قرار داده شده است. دیوار پشت هیلانی همانند نمونههای قبلی دارای نقوشی است. پشت اتاق اصلی، دو اتاق متقارن وجود دارد. ورودی اتاقها به گونهایست که تنها درب یکی از اتاقها به سالن اصلی و درب اتاق دیگر به اتاق مجاور باز میشده است (پلان-13). این بنا را میتوان متأثر از بیت هیلانی سوم در اللخ (Ussishkin, 1994: 201)، و قدمت آن را 1300 پیش از میلاد دانست (Stollner, 2004: 142). 7ـ دموز تپه (Domuztepe): دموز تپه در قسمت جنوبی ترکیه واقع شده است (Madrigal, 1998: 30; Campbell, 2008: 13). بنایی که در این محل با شیوة ساخت بیت هیلانی ارائه شده، شامل معبدی است که در قسمت مرتفع شرقی قرار گرفته است. جهت آن جنوبشرقی ـ شمالغربی و ورودی آن از جانب جنوب شرقی است. ابعاد کلی معبد 15x28 متر و ابعاد سالن اصلی 17x20/9 متر است، ورودی این معبد با دو پلة سنگی به دالانی مسقف میرسد که در قسمت جلو دو ستون سقف آن را نگه داشته است. بعد از این دالان، وارد سالن فرعی که شبستانی عرضی است، میشویم که دو طرف آن را اتاقهایی تشکیل داده است (Orton, 1980 : 87). از این اتاقها راهی برای دسترسی به دو سالن طولی کناری وجود دارد. ورودی سالن اصلی معبد، مقابل ورودی ستوندار از سالن فرعی است. سالن اصلی که شبستان طولی است با اجاقی در انتهای دیوار روبهرویی مشخص شده است (پلان-14). دیوار پشت اجاق با نقوش برجستة اساطیری که شامل اسفنکسها و شیرها است، مزین شده است. قدمت این هیلانی به حدود1100 پیش از میلاد میرسد (Campbell, 2008:14). 8 ـ گولّوداغ (Gölludağ): گولوداغ در نزدیکی روستای Kömϋrcϋ در Gölcökقرار دارد (Madrigal, 1998: 30). رمزی اوغوز (Remzi oğuz) در سال 1934، برهان تزجان در سالهای 1969-1968، و ولفگانگ شیمر در سالهای 4-1992، این محل را حفاری نمودهاند (Baxter, 2003: 8). درحفاریهای سال 1968، پلان معبدی از این مرکز بهدست آمده که در معماری آن از شیوة ساخت بیت هیلانی استفاده شده است. این معبد، به معبدC معروف است؛ ابعاد کلی آن 60/11x70/12 و ابعاد سالن اصلی 8x20/5 متر بوده و بهصورت جنوبشرقیـ شمالغربی ساخته شده است. ورودی آن از جانب جنوب شرقی است. در قسمت درب ورودی این معبد، پیکرهای سنگی شیرهایی از سنگ صابون صورتی وجود داشته است که نمونة آن در بیت هیلانی دیگری دیده نشده است. ورودی این معبد با دو پایهستون مربعی از دو شیر کنار هم مشخص میشود. جنس این پایهستونها از سنگ بازالتی و فرم حجاری بسیار ساده است. این ورودی که در واقع ورودی اصلی سالن معبد نیز محسوب میشود، مستقیماً به سالن اصلی معبد میرسد. سالن معبد که شامل شبستانی مستطیلی است، با نقوش داخلی که شامل حیوانات اساطیری و مراسم عبادی است، تزیین شده است. این تزیینات بر روی سنگهای بازالتی و تمام قسمتهای پایینی دیوارة داخلی این سالن نقش بسته است. در قسمت انتهایی سالن و مقابل درب ورودی، اجاق مربعشکلی با ابعاد90x70 وجود دارد. بعد از درب ورودی در سمت راست و چپ، دو ورودی قرار دارد که محل رسیدن به اتاقهای اطراف این معبد است. شیوة چرخش اتاقها در اطراف بیت هیلانی، در دیگر مراکزی که به شیوة بیت هیلانی ساخته شدهاند، دیده نشده است (پلان-15). قدمت این هیلانی به حدود 1100 پیش از میلاد میرسد (Orton , 1980: 87). 9ـ کوشاکلی(Kuşaklı): کوشاکلی، در حدود60کیلومتری جنوب سیواس قرار دارد (Campbell, 2008: 13). مهمترین حفاریهای این محل را آندریاس مولر در سال 1997 آغاز نمود و سپس در سالهای 2008-2004 ادامه یافت (Ibid,14). ساختار بیت هیلانی بهدستآمده در این محل در پلان یک معبد استفاده شده و بهصورت جنوبشرقی ـ شمالغربی ساخته شده و ورودی آن نیز از جانب جنوب شرقی است. برای رسیدن به معبد باید از حیاطی با دیوارهایی که با دیگر بنای این محل مرتبط است، عبور نموده و به ورودی سالن فرعی که از جانب جنوب شرقی است، وارد شد. این قسمت شامل ورودی دوستونهای است که به طور مستقیم به سالن فرعی ختم میشود. سالن فرعی، شبستانی طولی است که اتاقهایی در دو دهلیز راست و چپ آن قرار گرفته است. اتاق سمت راست، محل رسیدن به طبقات بالاست. ورودی اصلی با یک ستون مشخص است و بعد از عبور از آن سالن اصلی قرار دارد. در انتهای سالن اصلی سکویی برای قرارگیری مجسمة خدا و در جلوی آن اجاقی گرد شناسایی شده است. تمامی سطوح پایینی دیوارهای این سالن با نقوشی از حیوانات اساطیری، جنگ و عبادت تزئین شده است (پلان-16) (Ussishkin,1994:201). قدمت این محل، حدود 1050ق.م پیشنهاد شده است (Stollner, 2004: 142). 10ـ ارسلان تاش (Arslantaş): ارسلان تاش در نزدیکی روستای ینی کوی، در دارنده قرار دارد (Loyd,1952: 27). معبدF در دامنة شرقی و به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی ساخته شده، ابعاد کلی آن 17x20/11 و ابعاد سالن اصلی10x10/7 متر و ورودی آن نیز از جانب جنوب شرقی است. این ورودی با یک پایهستون مربعی مشخص شده است و دو طرف این ورودی، دو اسفنکس با سر زن قرار دارد. جنس مجسمة اسفنکسها از سنگ بازالتی است که پایهستون این محل را نیز از همان نوع سنگ تراش دادهاند. پایهستون بسیار ساده و به صورت صیقلی است. این نمونه متآثر از نمونة اللخ است. بعد از ورودی، به اتاقی میرسیم که به صورت عرضی است. پلکانی در سمت راست اتاق شناسایی شده است. سالن اصلی به صورت مربع و در قسمت انتهای دیوار دارای تورفتگی است که محل قرارگیری مجسمة خدا بوده است (پلان-17)(Ter Braak,1994:52). بیت هیلانی در هزارة اول ق.م آناتولی: بیت هیلانیهای ساخته شده در هزارة اول ق.م، در آناتولی ادامه و سیر تکامل این شیوة ساخت از هزارة دوم ق.م میباشد، در هزارة اول در هفت مرکز باستانی، 14بیت هیلانی مشخص شده که با تأثیر از بیت هیلانیهای هزارة دوم ساخته شدهاند و خصوصیات آنها به شرح ذیل است: 1ـ زینجیرلی(Zincirli): زینجیرلی، اسم امروزی تپهای است که آثار شهر باستانی سامال (Samal) و بقایای قلعهای باستانی، در آن مشخص است (Barnett,1964:59). این محل در ایالت قاضی آنتپ، در نزدیکی اصلاحیه قرار دارد. در سالهای 1888تا 1902توسط لوشن و کالدوی کاوش شد و بقایای معماری و سنگبرجستههای بسیاری از آن بهدست آمد. درحقیقت، این شروعی برای حفاریهایSamal نیز محسوب میشد (Dion,1997:365). در این مرکز باستانی، 6 بنا با شیوة ساخت بیت هیلانی بهدست آمد: 1ـ1ـ بیت هیلانی1:(J): بیت هیلانی1 که یک معبد است، در واقع، قدیمیترین هیلانی این محل محسوب میشود که در حفاریهای اورتحمن در سال 1894 مشخص شده است (Tropper,1993:124) بر اساس کتیبة بهدست آمده از کیلاموا، قدمت بیت هیلانی 1 را 830 پیش از میلاد میدانند. معبد دارای ابعاد 8×6×25 است؛ با سه ستون ورودی راهرو مانند در قسمت ورودی. تمام کف این محل سنگفرش است. در داخل اتاق اصلی محل یک اجاق مستطیلشکل با ابعاد 20/1×70/1 بهدست آمده است (Orthmann, 1971:354). در پشت این محل اتاقهای کوچک و بزرگی قرار دارد که بهعنوان اتاق خواب و محل شستوشو استفاده میشده است (پلان-18). نقوش اساطیری بر دیوارة پشت اجاق نیز حائز اهمیت است. پایهستونهایی که در این محل مشخص شدهاند، بسیار زیبا و در نوع خود بسیار مهم برای بررسی تأثیرات این محل است. یکی از پایهستونها با دو شیر بههم چسبیده نشان داده شده و مردی کوتاهقد در بین این دو شیر در قسمت جلو تصویر شده است. این مرد با طنابی گردن شیرها را نگه داشته است. ستون این قسمت، شامل مجسمة مردی با ارتفاع 70/1سانتیمتر میباشد که از سنگ سیاه بازالتی تراشخورده و بر روی پایهستون قرار داده شده است. این نمونه در بیت هیلانی2 کارکمیش در هزارة اول دیده شده است (Landsberger,1948:16). 1ـ2ـ بیت هیلانی 2: (K): در انتهای غربی هیلانی1، هیلانی2 به عنوان پروژة گسترش کاخ، به آن وصل شده است که از هیلانی1 کمی سالمتر است. این محل نیز با عبور از هشت پلکان وارد ورودی اولیه میشود که دارای سه ستون تزئینی از جنس بازالت میباشد که پایهستونهای آن هنوز سالم است. بعد از عبور از این قسمت، ورود به اتاق اصلی که به صورت شبستان عرضی نمایش داده شده، از سمت راست دیوار روبهرویی ممکن میباشد (پلان-19). این محل با اجاق ثابت دایرهایشکل با قطر170 سانتیمتر، کف سنگفرش و نقوش اساطیری بر دیواره، نمایان میگردد. فضای خالی بهدست آمده در ورودی اولیه، احتمال وجود پلکان و ارتباط با طبقات بالا را نشان میدهد (Van Zeist,1980:125). پایهستونها از جنس بازالتی و پایین دیوارهای سالن اصلی با نقوش برجسته شامل نقوش حیواناتی مانند آهو و بز و موجودات اساطیری همانند اسفنکسها، مزین شده است. 1ـ3ـ بیت هیلانی3: (IV): در این بیت هیلانی، معبدی با ابعاد کلی 35×25 با سالن اصلی در ابعاد 7×25 تعیین شده است (Luschan ,1898: 251). ورودی اصلی با چند پلکان و یک ستون سنگی تراشخورده از سنگ بازالت و پایهستونی به شکل اسفنکس مشخص شده است. بعد از عبور از ورودی و یک سالن، وارد سالن اصلی میشویم که اجاقی متحرک، به مانند نمونة پیشگفته، در این محل شناسائی شده است. این بنا، دارای یک اتاق پشت اتاق اصلی است. دیوار این فضا منقوش به موجودات اساطیری و کف آن سنگفرش میباشد (پلان ـ20). قدمت این محل را 730 پیش از میلاد تعیین نمودهاند(Moore, 2001:142) .. 1ـ4ـ هیلانی 4: (III): بیت هیلانی چهارم، در نزدیکی بنای هیلانی سوم در لایة چهارم قرار دارد. در این بنا با عبور از چند پلکان به ورودی دوستونه میرسیم که ستونها از جنس بازالت و پایهستونها منقوش با تصویر اسفنکس میباشند، سپس وارد اتاقa و بعد از آن نیز وارد قسمتd که همان سالن اصلی است، میشویم. اتاقهای کوچک در پشت و اطراف این محل نشان از محل شستوشو است (Niehr, 2004: 301). وجود فضای خالی در سمت چپ قسمتd، احتمالاً راه تردد به طبقات بالایی را تسهیل میکرده است (پلان-21) (Kühne,1991:201). این محل قدمتی حدود 730 پیش از میلاد دارد (Hawkins, 2008: 600-605). 1ـ5ـ بیت هیلانی 5:II)): معماری بیت هیلانی پنجم که در لایة 2 از لحاظ فضای ساخت درونی به هیلانی چهار شباهت زیادی دارد، شامل یک ورودی با دو ستون از جنس بازالت و اتاقی قبل از ورود به سالن اصلی است. این اتاقها را میتوان راهروهایی برای دسترسی به سالن اصلی محسوب کرد، در اطراف سالن اصلی اتاقهای کوچکی تعبیه شدهاند که برای استحمام از آنها استفاده میشده است. هرچند در قسمت شرقی دیوار و در کنار ورودی P.116 (d) یک فضای خالی وجود دارد که راه دسترسی به طبقة دوم است، حفار، این محل را محلی برای نگهداری اجاق، عنوان داشته است. ابعاد این محل 35×45 و فضای سالن اصلی 7×25 است (پلان-22). بیت هیلانی پنجم، در واقع، اولین نمونة بیت هیلانی در زینجیرلی است که در آن اجاق مشخص نشده است، همچنین اولین محلی است که بیت هیلانی بدون اجاق در آناتولی را ارائه میکند. قدمت این بیت هیلانی را 730 پیش از میلاد معین نمودهاند (Yamada,2000:21). 1ـ6ـ هیلانی6: (I): ساختار بیتهیلانی6 در قسمت شمالی تپةزینجیرلی از لحاظ سبک کلی با نمونههای دیگر متفاوت نیست، اما از لحاظ جزئیات داخلی، تا حدودی جدید به نظر میرسد (Sader,1987:251). سردر دالانیشکل و دو ستون آن تقریباً با نمونههای بیت هیلانی 3و4و5 متفاوت است، اما به همان صورت بعد از ورودی، با سالنی مواجه میشویم و پس از عبور از آن است که وارد سالن اصلی معبد میشویم. اجاقی متحرک با شیارهای ریلیمانند در کف، مانند نمونههای قبلی بهدست آمده است. سنگفرشبودن کل بنا با سنگهای تراشخورده و نقوشبرجستة دیوارة روبهروی هیلانی که تصاویری از مراسم آیینی را به نمایش گذاشته، کپی از نمونههای دیگر هیلانی این محل است. تنها 2 اتاق در قسمت دهلیزهای راست و چپ به صورت قرینهوار نمایش داده شدهاند (پلان-23). ابعاد سالن 7×25 و ابعاد کل بنا 35×45 است. قدمت این بنا را 720 پیش از میلاد دانستهاند (پلان-23)(Wartke, 2005: 8). 2ـ تل تاینات(Tel-Tayinat): تل تاینات در حدود 45 کیلومتری غرب انطاکیه در قسمت جنوبی ترکیه است (Harrison,2009:171-183). از فاز دوم، 2 بیت هیلانی بهدست آمده که یکی کاخ و دیگری معبدی است که در زیر به بررسی آن میپردازیم (Wright,1971:124). 2ـ1ـ بیت هیلانی1: در قسمت مرکزی شهر، یک کاخ کوچک ساخته شده است. پلان اتاقها دراز (Inantis) بوده و یک اتاق در قسمت عقب ساخته شده است. این بیت هیلانی با دو پله، به ایوان ستوندار که با سه ستون با پایهستونهای گرد مشخص شده است، منتهی میشود. ورودی، در مقابل شبستانی عرضی است که در طرف راست آن محلی برای دسترسی به اتاقهای کناری تعبیه شده است. قسمت روبهروی ورودی، سه ورودی با دو تیغة کوتاه وجود دارد؛ تیغة وسطی به قسمت اصلی یا سالن اصلی میرسد؛ با سه اتاق در پشت آن که هرسه به موازات یکدیگر قرار دارند. هریک از اتاقها به صورت جداگانه وارد سالن اصلی میشوند (پلان-24) ( Moortgat,1955:11). دیوار مقابل ورودی با نقوش حیوانات تزئین شده است. قسمت غربی تالار به سمت اتاقهای کناری و شبستانی است که بعدها به صورت طولی به این بنا اضافه شده است (Mazar,1981:117). تزیینات پایهستونها اغلب از تصاویر گیاهی است که با گلهای چندپر و در چندین لایه تصویر شدهاند، قدمت این بیت هیلانی را 850 پیش از میلاد معرفی نمودهاند (Younger,2006:17). 2ـ2ـ بیت هیلانی2: پشت عمارت هیلانی به ساختمانی برمیخوریم که شباهت زیادی به عمارت مگارون دارد و همانند آن طراحی شده است. این ساختمان، معبدی است که دارای دو ستون در قسمت ورودی و یک تالار بزرگ مرکزی میباشد (پلان-25). ستونها بر روی مجسمههایی از شیر بنا شدهاند؛ اما تفاوتی بین این بنا و مگارون وجود دارد؛ در اینجا، سرای بزرگ مرکزی، تالار اصلی نیست و پشت آن یک خلوتخانه یا محراب یا قربانگاه و مجسمة یکی از خدایان قرار داشته است. کل این معبد از سنگ مفروش است و قدمت این بیت هیلانی را 830 پیش از میلاد معرفی نمودهاند (Ibid,18). 3ـ کارکمیش (Karkamiş): کارکمیش (Kargamish, Karkemish, Carchemish) در قرن 9 پیش از میلاد با حکمرانی آشور نصیر پال دوم و شلمانصر سوم از آشور، و حتی در 717 پیش از میلاد سارگن دوم مواجه بوده است (Mallawan,1972:135). در این محل دو بنا با شیوة ساخت بیت هیلانی میشناسیم: 3ـ1ـ بیت هیلانی 1: (a3): بیت هیلانی1 در کارکمیش که در قسمت شمال شرقی تپة اصلی قرار گرفته، به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی ساخته شده و ورودی آن از سمت جنوب شرقی است. این قسمت با یک ورودی بسیار زیبا با چند پله، کار شده است. در قسمت ورودی معبد، 2 پایهستون بهجای مانده که هریک از آنها، نشاندهندة دو اسفنکس بههم چسبیده است و تصویر شخصی که بین این دو به شکلی بسیار جالب، برجستهکاری شده است. بعد از عبور از این محل، با دالانی با دو ستون دیگر در فضایی کوچکتر مواجه میشویم. در سالن اصلی نقشبرجستههایی که بسیار با ظرافت حجاری شده، اجرای مراسم عبادی را نشان میدهند. در قسمت چپ سالن با یک راهرو که به سمت پشت سالن اصلی هدایت شده است به پلکانی میرسیم که راه دسترسی به طبقه دوم است (پلان-26) قدمت این معبد اواخر قرن نهم پیش از میلاد معرفی شده است (Busink,1970:513). 3ـ2ـ بیت هیلانی2: (b3): بیت هیلانی2 شامل معبد B3 در همان قسمت شرقی تپه و به صورت جنوبشرقیـ شمالغربی است، درب ورودی آن از جانب جنوب شرق است، ابعاد کلی بنا 18×18 و ابعاد سالن اصلی آن 3×7 میباشد. معبد با ورودی دالانمانند خود فضایی با دو ستون را نشان میدهد. پایهستونها در عین زیبایی، با نشاندادن دو اسفنکس کنار هم و قرارگرفتن شال ستون بر پشت آنها کار شده است. پاگردهای زیبایی نیز طراحی شده که برای سهولت دسترسی به طبقات بالا بهگونهای اجرا شده که از دو سمت این ورودی قابل دسترسی است. در قسمت روبهرو نیز با سه پله وارد سالن اصلی میشویم که دیوارهای آن با نقوش گیاهی و انسانی که گویای مراسم خاصی است که در آن نیایش خدای آفتاب انجام میشود، منقوش است (Woolley,1953:124). دو طرف سالن ورودیهایی قرار گرفته است؛ ورودی سمت چپ به اتاقی ختم میشود که گویا انبار این معبد بوده و ورودی سمت راست پلکانی را نشان مدهد که برای رسیدن به طبقات بالاست (پلان-27). ساخت این معبد مربوط به اواخر قرن 9پیش از میلاد است (Vincent,1956:65). 4ـ کاراتپه(Karatepe): در شرق آناتولی و در کنارة شمال دشت سوریه واقع استBusink,1970:313)). معبدH در قسمت غربی این محل و در واقع، در مرتفعترین قسمت آن ساخته شده است. این معبد، به فرم جنوبشرقی ـ شمال غربی است که ورودی آن از جانب جنوب شرق است. در قسمت جلوی ورودی، دو اسفنکس نشان داده شده است. سپس با چند پله به سالن فرعی که شبستان عرضی است، وارد می شویم. ورودی این شبستان را دو ستون با پایهستونهایی از سه گاو بههم چسبیده شکل داده است. شبستان، در دو دهلیز راست و چپ، دو ورودی برای دسترسی به اتاقهای کناری دارد. ورودی به سالن اصلی که از سالن فرعی است با یک ستون مشخص شده است. در انتهای این سالن سکویی قرار دارد که هم محل قرارگیری مجسمة خدا بوده و هم محل برافروختن آتش. سطوح داخلی این سالن با نقوش زیبا مزین شدهاست (Bossert,1949:142). سالن اصلی معبد به لحاظ سبک معماری به صورت یک صلیب، با بیت هیلانی سالن اصلی معبد تفاوت دارد (پلان-28). قدمت این محل حدود950 پیش از میلاد معرفی شده است (Ben-Tor,1999: 26-37). 5ـ کاهرامان ماراش (Kahraman Maraş): کاهرامان ماراش، در نزدیکی کاراهویوک است؛ این مرکز را هرتسفلد حفاری نموده است (Alisp,1979:165). ابعاد کلی معبد 20/60x75 متر و ابعاد سالن اصلی 20/11x17 است و به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی ساخته شده است. ورودی این معبد از طرف جنوب شرق، و با دو شیر در سمت راست و چپ است. این ورودی که شامل دالانی سهستونه است با پایهستونهای گرد مشخص شده است. این پایهستونها که از جنس سنگ بازالتی تراش خوردهاند، شامل تزیینات ریز گلبرگ و نقطههاست (Finkelstein, 2000:42-57). بعد از عبور از این دالان به سالن فرعی وارد میشویم که به صورت عرضی کار شده است. در دهلیز راست، راهی به اتاقی کناری وجود دارد؛ در این اتاق پلکانی بهدست آمده که محل دسترسی به طبقات بالاست. ورودی به سالن اصلی از طریق همین سالن فرعی است. سالن اصلی نیز همانند سالن فرعی، به صورت عرضی ساخته شده است (پلان-29). قدمت این بنا را در حدود 850 پیش از میلاد معرفی نمودهاند (Ibid,50). 6ـ یسمک (Yesemek): یسمک در 113 کیلومتری جنوب شرقی قاضی آنتپ قرار دارد. اولین حفاری این محل را آلکیم انجام داده است (Alkım,1969:126). معبد، با ورودی دوستونه به صورت جنوبی ـ شمالی ساخته شده و درب ورودی آن از طرف جنوب غربی است. بعد از یک دالان ستوندار، وارد سالن فرعی و از آنجا نیز مستقیماً وارد سالن اصلی میشود که ورودی آن را تکستونی حمایت میکند (پلان-30). پایهستون قسمت ورودی به سالن اصلی، از جنس بازالت و شامل اسفنکسهایی به صورت زن است (Alkım,1965:26). قدمت این محل حدود830 پیش از میلاد معرفی شده است (Hawkins,2008:600-605). 7ـ لاریسا(Larisa): لاریسا، یکی از شهرهای باستانی ترکیه است. عمده تحقیقات این محل مربوط به سال 1934 است .(Schefold,1934: 34) از زمان شاهنشاهی هخامنشی، در لاریسا مجموعه بناهایی به دست آمده که از جملة آنها کاخی متعلق به خشایارشاه است. فرم ساخت این کاخ، پلانی از یک بیت هیلانی را یادآوری میکند. کاخ خشایارشاه در لاریسا دارای پلانی مربعشکل با یک ایوان ورودی است که با چهار ستون سنگی با پایهستونهای گرد تزیین شده است. بعد از عبور از این دالان ستوندار، به آپادانای این کاخ که با چهار ردیف ستون 9تایی که پایهستونهای آن به صورت گرد و شیاری و سرستونهای ایونیک مشخص شدهاند، وارد می شود. در چهار طرف این کاخ برجهایی ساخته شده که معروف به برجهای مربعی است (پلان-31) (Boehlau,1940:30). ورودی این برجها از قسمت ورودی دالان مانند و سالن آپاداناست. مصالح مصرف شده در این بنا شامل سنگهای تراشخوردة بزرگ، چوب و آجرهای لعابدار است ((Schefold,1934:10, 33.
تأثیر و تأثر (برهمکنش) سوریه: سوریه به دلیل همسایگی با آناتولی، فلسطین، عراق و نزدیکی با ایران، همواره از طریق همکاریهای فرهنگی و تجاری به کسب و جذب هنرهای ملل دیگر نیز پرداخته و با استفاده از شیوة ساخت بیت هیلانی و ارائة آن به دیگر مناطق، سهم عمدهای را در راستای بسط و گسترش این فرهنگ داشته است. در سوریه، تاکنون 5 بیتهیلانی در 4 مرکز شناسائی شده است. در اوگاریت، معبد ds16یا معبد ba,alدر قسمت شمال شرقی و با ابعاد کلی 10/11×20/12 و ابعاد سالن اصلی 10/5×6، با پلان بیت هیلانی ساخته شده است Aistleitner,1969:100)). کاتنا، معبد نینگال کاتنا با ابعاد کلی20/41×38 و ابعاد سالن اصلی20×35، به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی به سبک معماری بیت هیلانی ساخته شده است (Ibid,258)؛ آین دارا (Ayn Dara) (Ain Dara) (Maeir,2000:20-35) با تلفیق هنر برجستهکاری بومی و هنر معماری بیت هیلانی آناتولی، با اجرای 2 بیت هیلانی، به عنوان محلی که زیباترین بیت هیلانی از آن به دست آمده، شناخته شده است. دور-کیت لیمو یا شیخ احمد نیز، از جمله شهرهای باستانی سوریه در نزدیکی مرز عراق امروزی است که (Dion, 1997:365) قصر دورکیت لیمو با ابعاد 35×48 متر در آن، با شیوة ساخت بیت هیلانی ساخته شده است (Bienkowski, 2000:10). عراق: آشوریان، با تأثر از هنر ساخت بیت هیلانی آناتولی، به ساخت بناهایی همت گماردند و از ترکیب آنباهنر معماری بومی خود، جلوة جدیدی از هنر معماری بیت هیلانی را ارائه دادند که در نتیجة آن شیوهای جدید از این نوع معماری در دیگر مناطق نیز گسترش یافت. شیوة ساخت بیت هیلانی در کاخها و معابد بهگونهای جدید نمایش داده میشود، بدینگونه که با ساخت بیت هیلانی، دیگر وجود محلی برای آتش در بناها از بین میرود و تنها ورودی ستوندار آن و نقوشبرجستة داخل بنا باقی میماند. البته در بررسی ایجاد چنین تحولی، ریشههای سیاسی، مذهبی و اجتماعی، تأثیر مستقیمی داشتهاند. در عراق، 15بیتهیلانی در 6 مرکز شناسایی شده است: حلف، با نقشهای مستطیلی، شهری در کنار رودخانة خابور است (Gadd,1968:92) که ورودی کاخ این شهر با پلان بیت هیلانی ساخته شده است (Garell,1963:219-27)؛ خورسآباد یا دورـ شروکین (Dur-Sharrukin)، شهری بود که سارگن دوم (SargonII) به ساخت آن اقدام نمود و همزمان به مرمت دژ شلمانصر پرداخت (Ibid,219-27). در جنوب غربی کاخ سارگن، معابدی متعلق به شش خدا وجود دارد که در 6 معبد نبو، سین، شمش، نین گال و اِاَ و همچنین کاخ f در قسمت جنوبی، شیوة ساخت بیت هیلانی استفاده شده است (Haines , 1967:56)؛ نینوا، آخرین پایتخت آشور، با برج وبارویی نامنظم به ابعاد حدود 1/2×4/4 کیلومتر میباشد. بناهای مهم در کویونجیک در شمال و بیت یونس در جنوب متمرکز بودهاند (Layard,1853:412).کاخی که از قسمت جنوب غربی این شهر بهدست آمده، با شیوة بیت هیلانی ساخته شده است (Mallawan,1986:273)؛ نیمرود، در ساحل رود دجله بهدست شلمانصر اول، بین 1245تا1274پیش از میلاد پایهگذاری شد (Breasted,1933:204-218). شیوة ساخت معماری بیت هیلانی در چهار قسمت از این محل مشخص شده که شامل معبد شمالشرقی، کاخ شمال غربی، کاخ مرکزی و کاخ جنوب غربی است (Parrot,1961:211)؛ تل بارسیب، در واقع همان تل اهمر امروزی است که در کنار رودخانة فرات ساخته شده است. پلان بناسازی قسمتی که تحت عنوان معبد معرفی شده، دارای شیوة خاص معماری بیت هیلانی است (Browne , 1963: 112)؛ شادوپوم (Shaduppum) یا همان تل هارمال که در سرزمین عراق و در نزدیکی شهر بغداد کنونی است(Mallawan,1966:58) نیز با تأثیر از فرهنگ آناتولی، شیوة ساخت بیت هیلانی را در دو معبد استفاده نموده است. این دو معبد به ترتیب از قدیم به جدید، بیت هیلانی1و2 نامگذاری شدهاند (42-Size,1999:41). فلسطین اشغالی: در فلسطین اشغالی تاکنون 19 بیتهیلانی در 9 مرکز شناسایی شده است؛ در هاذور، 5 معبد با شیوة ساخت بیتهیلانی مشخص شده که متأثر از بیتهیلانیهای آناتولی است (Yadin,1975:178; Ben-Ami,2001:148-17; Zaraeki,1997:21). در مگیدو یا تل مگیدو(Tel-Megido)، معروف به تل موتسلیم نیز (Finkelstein,2000:42)، تاکنون 4 معبد (Guy,1938:54) با شیوة ساخت معماری بیتهیلانی گزارش شده است (Finkelstein,2006:50)؛ در گزیر یا تل جزاییل، در کنارة ساحلی مدیترانه، که شاهراه و یک پایگاه حفاظت بینراهی است (Ussishkin,1992:125)، معبدی با ابعاد کلی 15×17 و ابعاد سالن اصلی 20/3×20/7 و به صورت جنوبشرقی ـ شمالغربی شناسائی شده که ورودی آن کمی متمایل به شرق و جنوب شرقی است (Singer,1988:78). این معبد، در لایة دوم و با شیوة بیتهیلانی ساخته شده است (Yadin,1975:241)؛ بیت میرسیم (Bith Mirsim)، سایتی در 20 کیلومتری جنوب شرقی هاربورن است (Wright,1971:124)که شیوة ساخت معبد این محل با معماری بیتهیلانی میباشد که در گزارشهای حفاری، از آن با نام معبدB نام برده شده است (Ilan,2003:42-53)؛ بیت شاین، در حدود 20 کیلومتری بیتالمقدس، یکی از مهمترین شهرهای باستانی محسوب میشود که در سرزمین فلسطین اشغالی قرار دارد (Ben-Tor, 1968:26). در این مرکز سه معبد با فرم بیتهیلانی ساخته شده که آنها را بر اساس قدمت از 1 تا 3 نامگذاری کردهاند (Callaway, 1965:20)؛ در شاچم یا شاژم، که همان تل بالته میباشد ((Wright, 1971:124 در دو معبد، با اختلاف زمانی حدود یک قرن، دو بیتهیلانی مشخص شده که آنها را متأثر از بیتهیلانیهای آناتولی میدانند(Riehl, 2003:324)؛ در تل لاکیش (Mragalit,1994:118) شیوة ساخت بیتهیلانی، در معماری معبدی در لایة دوم، مشخص شده است (Mazar,1981:117)؛ در تل جزییل (Daviau,1999:67) معبدی بهدست آمده که با پلان بیتهیلانی ساخته شده است (Gonen,1973:83)؛ رحمت راهل (Ramat Rahel)، یکی از استقرارهای کوچک در فلسطین اشغالی است که حدود قرن 7 یا 8 میلادی شاهد حضور معماری شاخصی بوده (Orlin,1970:21) و معبد بهدستآمده از این مرکز با پلان بیتهیلانی ساخته شده است (Singer,1988:78).
نتیجه بیت هیلانیهای هزارة دوم، چه از لحاظ ابعاد ساختمانها و چه از لحاظ دگرگونیهای بنایی، با هیچ تغییری به حیات خود ادامه دادهاند. تزئینات با هنر نقاشی و برجستهکاری را میبایست از این پس به عنوان مشخصه از این سبک خاص و تکمیلکننده و حتی در مواردی، شاخصة آن معرفی نمود. مواد و مصالح بهکار رفته در بیتهیلانیهای هزارة دوم پیش از میلاد در آناتولی عمدتاً از سنگ و چوب است و در مواردی، از مواد چسبنده مثل گچ و آهک نیز استفاده شده است. جنس سنگ پایهستونها و قسمتهای تزیینی، از بازالت سیاه است. در گزارشهای حفاری این بیتهیلانیها، غیر از استفاده از چوب به عنوان ستون و الوارهای سقف، از تراشة آن برای پرکردن خلل و فرج بین سنگها و خشتها استفاده شده است. اصل ساخت بیتهیلانی در هزارة دوم، مشتمل بر ساختمانهای مجزاست که با ورودی ستوندار و اغلب بهوسیلة سالن فرعی به سالنی میرسد که در آن اجاق و یا سکوی قرارگیری مجسمه یا قربانی حیوانات دیده میشود. دیوار پشت این اجاق که روبهروی ورودی است، اغلب با نقشبرجسته برروی سنگهای بازالتی بهدست آمده است. تمامی بیتهیلانیهای هزارة دوم دارای کف سنگفرش میباشند. براساس گزارشهای موجود، نخستین نمونة بیت هیلانی در آناتولی باستان و در استقرارگاه تیلمن هویوک، در هزارة دوم مشخص شده است. استفاده از پلان بیت هیلانی در هزارة اول نیز در آناتولی ادامه مییابد. در مدتزمان استفاده از هیلانیها، ابعاد آن ثابت و بدون هیچ تغییری ادامه پیدا میکند. تنها در هزارة اول برای مدتی و آن هم بهندرت، اجاق از این پلان حذف شد که آن را باید متأثر از قدرت حاکم، فشارهای سیاسی و سلطة بیگانگان بر منطقه دانست. همراه پلان بیتهیلانی، شاخصههای هنری دیگر نیز اجرا میشود که در طول اجرای بیتهیلانی، بهعنوان پلان بنا و بهعنوان جزئی از آن شناخته میشود؛ این شاخصهها شامل نقشبرجستهها، استفاده از اسفنکس در پایهستونها و یا نشان دادن آن در بیت هیلانیها میباشد. با شروع شیوة ساخت بنا با ورودی ستوندار در تیلمن هویوک در سایت اللخ، ورودی ستوندار بهعنوان جزئی از بیت هیلانی پذیرفته و ثابت میشود و به احتمال زیاد از این مرکز به سایر مناطق منتقل میگردد. شیرها و موجودات اساطیری که در اللخ بهعنوان اجزای بیتهیلانی شناخته شده و همچنین شیرهای مجزا از ساختمان که در اللخ و مالاتیا دیده شده است به سوریه انتقال داده شد. ساخت جرزها در بیت هیلانی آناتولی، بهعنوان قسمت ثابت بیت هیلانی به فلسطین و سوریه نیز انتقال مییابد. ورودی تمام بناهای با ساخت بیتهیلانی از جانب جنوب شرقی است؛ این فرم بناسازی در بیتهیلانیهای سوریه، فلسطین و عراق نیز دیده میشود. مصالح اجرای بیتهیلانی سنگ، چوب و در بعضی محلها مواد چسباننده همانند گچ و آهک میباشد و از تراشة چوب برای پرکردن خلل و فرج بین سنگها سود جستهاند که این مطلب همراه بیتهیلانی به سایر فرهنگها منتقل میشود. جداسازی پلکان از فضای اصلی برای نخستینبار در بیتهیلانی کاتنا در سوریه دیده شده و سپس در بیتهیلانیهای آناتولی شاهد اجرای آن هستیم. گوشهای دراز در اسفنکسها، اولینبار در ورودی بیت شاین در سوریه، و بعد از آن در دیگر هیلانیها اجرا میشود. وجود کتیبهها در بیتهیلانیها را نیز متأثّر از فرهنگ آشوری میدانند. بهترین نمونه در هیلانی، زینجیرلی 2 و کتیبهای از کیلامورا است که آن را باید متآثر از کتیبة آسارحادون در همین محل دانست. گسترش این شیوة بنا در سرزمینهای مختلف و استفاده از عناصر مختلف هنری بومی تا سرزمین فلسطین، نشان از تأثیرات و تأثرات هنری دارد که در ساخت معابد و کاخها استفاده میشده است.
پلانها
پلان -1 پلان -2 پلان -3 پلان -4
پلان -5 پلان -6 پلان -7 پلان -8
پلان -9 پلان -10 پلان -11 پلان -12
پلان -13 پلان -14 پلان -15 پلان -16
پلان -17 پلان -18 پلان -19 پلان -20
پلان -21 پلان -22 پلان -23 پلان -24
پلان -25 پلان -26 پلان -27 پلان -28
پلان -29 پلان -30 پلان -31
| |||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||
Aistleitner. J. Wöِrterbuch der Ugaritischen Sprache. Berlin. Akademie Verlag-1969.
Alisp, S. Excavation of Kahramanmaraş in 1970- 1979.
Alkım. U. B. “The Amanus region in Turkey: New Light on the historical Geography and Archaeology”. Archaeology 22:280-89. 1969.
Alkım. U. B. “The Road from samal to Asitawandawa”. Cotrribution to the Historical Geography of the Amanus Region. Anadolu Araştirmalari, vol.2, 1-41. 1965.
Astour. M. C. “Place-Names from the Kingdom of Alalah in the North Syrian List of Thutmose III:A Study in Historical Topography”. Journal of Near Eastern Studies 22. 220-41-1963. Barnett. R. D. “The Gods of Zinjirli”. In Compte Rendu de l’onzième Rencontre Assyriologique Internationale-Nederlands Instituut voor het Nabije Oosten- 1964.
Baxter. M. Statistics in Archaeology. Arnold Publication, London. 2003.
Ben-Ami. D. “The Iron Age I at Tel Hazor in light of the Renewed Excavations”. IEJ 51:148-70. 2001.
Ben-Tor .A. “An inscribed Bowl from Tel Dan”. Palestine Exploration Quarterly100, 42-44,1968.
Bernett. M and Keel, “ O Mond, Stier und Kult am Stadttor”: Die Stele von Betsaida (et-Tell). Orbis Biblicus et Orientalis161. Freiburg, Switzerland. Berquis. 1998.
Bienkowski. P and Millard, A.R. “Dictionary of the Ancient Near East”. Philadelphia- Austin-TX: University of Pennsylvania Press, 2000.
Bittel, Kurt; Rudolf Naumann and Heinz Otto; 1967. Yazılıkaya: Architektur, Felsbilder, Inschriften und Kleinefunde. Otto Zeller: Osnabrück. Boehlau. J and Schefold, K, Larisa am Hermos I, Berlin. 1940.
Boehlau. J and Schefold, K Die Kleinfunde, Larisa am Hermos: Ergebniss der Ausgrabungen 1902-1934III,. Berlin. 1942.
Bossert. H .T. “Neues von Zincirli und Maraş”. Orientalia 27, 300-406. 1958.
Breasted.J.H. , Tell Asmar, Khafajie, Khorsabad. The University of Chicago. 1933.
Brown, J. P. Archery in the Ancient World. 1963.
Busink. TH.A. Der Tempel von Jerusalem, von Salomo bis Herodes: eine archäologische-historische Studie unter Berücksichtigung des westsemitischen Tempelbaus. Leiden/Brill. 1970.
Callaway. D. “ The 1964 Ai (Et- Tell) Excavations”. BASOR 178, 13-40. 1965.
Campbell. S. “Domuztepe 2008”. Anatolian Archaeology 14, 13-14. 2008.
Daviau.M.PM. “Moabs Northern Border: Khirbet al-Mudayana on the Wadi ath-Thamad”. Biblical Archaeologist ,BA 60, 222-228. 1997.
Dion.Paul-E. Les Araméens à l’Âge du Fer: Histoire politique et structures socials. Paris: Gabalda. 1997.
Finkelstein. I , D. Ussishkin, and B. Halpern , Megiddo III: The 1992-1996 Seasons. Tel Aviv, 515-523. 2000.
Finkelstein. I , Ussishkin, B. and Halpern, B, Megiddo IV: The 1998-2002 Seasons. Tel Aviv, 1-18. 2006.
Forbes. B . T. “Urartian architecture”. BAR, International Series 173, Oxford. 1983.
Frankfort . H. Oriental Institute discoveries in Iraq, 1933/34; fourth preliminary report of the Iraq Expedition. The University of Chicago. 1935.
Gadd.C.J. The Stones of Assyria. London, 1968.
Garell. P. Les Assyriens en Cappadoce, Paris. 1963.
Gonen. R. “Megiddo in the Late Bronze Age- another reassessment”. Levant 19, 83-100. 1987.
Guy. P.L.O. Megiddo Tombs. Chicago. 1938.
Haines .C. R. The Temple of Enlil. London. 1967 | |||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,748 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,096 |